پرخاشگری در کودکان اشکال مختلفی دارد و عبارت است از رفتارهایی مثل دردسر به پا کردن، درگیری فیزیکی با دیگران، گاز گرفتن، آسیب زدن به وسایل، قلدری، حملات کلامی به دیگران یا کنترل آنها با خشونت یا تهدید به خشونت. دلایل پرخاشگری در کودکان، میتواند چند مشکل اساسی زمینهای باشد که ممکن است به دنبال مسائل روانشناختی، جسمی و محیطی به وجود بیاید.
اگر شما پدر یا مادری هستید که با رفتارهای پرخاشگرانه در فرزندتان روبرو شدهاید، قبل از هرگونه اقدام برای حل این مسئله لازم است در مورد دلایل پرخاشگری در کودکان اطلاعات کسب کنید. در ادامه به این دلایل با جزئیات بیشتری میپردازیم. اما قبل از آن لازم است بدانید چگونه پرخاشگری در کودک را تشخیص دهید.
چگونه پرخاشگری کودک را تشخیص دهیم؟
هنگامی که کودک، به اندازه کافی بزرگ شده و مهارتهای کلامی را برای ابراز احساسات خود یاد گرفته است (در حدود ۷ سالگی)، رفتارهای پرخاشگرانه باید در او کاهش پیدا کند. اگر این اتفاق نیفتد، وقت آن است که نگران رفتارهای فرزندتان باشید. به خصوص اگر او، خود یا دیگران را در معرض خطر قرار میدهد یا مرتبا به وسایل خود و دیگران آسیب میرساند. در ادامه به برخی علائم هشداردهنده در کودک پرخاشگر میپردازیم:
- مشکلات تحصیلی
- مشکل در روابط با همسالان
- ایجاد مشکل در خانه
لازم است به این نشانهها توجه کنید و آنها را نادیده نگیرید. ممکن است رفتار پرخاشگرانه فرزند شما به دلیل یک مشکل اساسی زیربنایی مثل کمبود توجه، بیشفعالی، اضطراب، ناتوانی در یادگیری و حتی اتیسم باشد، که همه این اختلالات میتوانند منجر به رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان شوند و نیاز به درمان دارند.
دلایل پرخاشگری در کودکان چیست؟
دلایل در پرخاشگری در کودکان میتواند بسیار گسترده باشد و از اختلالات زیربنایی تا محیط و فرزندپروری نامناسب والدین را در برمیگیرد. در ادامه به این دلایل با جزئیات بیشتری میپردازیم. شناخت این دلایل به شما کمک میکند قبل از هرگونه اقدام برای حل مسئله، علت پرخاشگری او را پیدا کنید.
اختلالات خلقی
کودکانی که دچار اختلال دوقطبی هستند، در مراحل مانیا و شیدایی، اغلب به صورت مکرر رفتار پرخاشگرانه دارند. آنها ممکن است کنترل خود را از دست بدهند و تکانشگرانه رفتار کنند. همچنین، در انتهای دیگر طیف، هنگامی که افسرده میشوند، اگرچه پرخاشگری کمتر دیده میشود، اما تحریکپذیر میشوند و گاهی اوقات همین تحریکپذیری موجب از کوره در رفتن آنها میشود.
روانپریشی
بیماریهای روانشناختی میتوانند یکی از دلایل پرخاشگری در کودکان باشند. برای مثال، کودکی که دچار اسکیزوفرنی است، اغلب در حال پاسخ دادن به محرکهایی درونی است که دائما او را آزار میدهند. همچنین، گاهی اوقات، کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی، ممکن است دچار بیاعتمادی یا پارانویا شوند که همین مسئله میتواند یکی از دلایل پرخاشگری در کودکان باشد.
ناکامی
کودکانی که با مشکلاتی در شناخت (به معنای اختلال ذهنی) یا تعامل (مثل پرخاشگری و اتیسم) روبرو هستند ممکن است رفتارهای پرخاشگرانه را نشان دهند. در واقع، این کودکان پرخاشگر میشوند چون توانایی ابراز هیجانات خود را به صورت کلامی ندارند و با رفتارهای خود میخواهند ناکامی یا اضطراب خود را نشان دهند. این پرخاشگری، همچنین، میتواند در نتیجه تکانشگری باشد.
تکانشگری
یکی از دلایل پرخاشگری در کودکان، تکانشگری و اختلالات رفتاری در این کودکان است. در رایجترین شکل کمبود توجه، بیش فعالی، تکانشگری و مهارت ناکافی در تصمیمگیری میتواند منجر به رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان شود. این کودکان، اغلب، پیامدهای رفتار خود و دردسرهایی که ممکن است به وجود بیاورد را در نظر نمیگیرند.
اختلال سلوک
پرخاشگری، بخشی اساسی از اختلال سلوک است و کودکانی که به این اختلال دچار هستند، بر خلاف کودکانی که پیامدهای رفتار خود را در نظر نمیگیرند، عمدتا از روی عمد اقدام به بدرفتاری میکنند. به همین دلیل، یکی از دلایل پرخاشگری در کودکان، اختلال سلوک است که پیشآگهی این اختلال و درمان آن با اختلالاتی مثل کمبود توجه و بیش فعالی تفاوت دارد.
آسیب جسمی
گاهی اوقات برای پرخاشگری کودکان، دلایلی جسمی وجود دارد که یکی از این دلایل پرخاشگری در کودکان، آسیب لوب پیشانی مغز یا انواع خاصی از صرع است. در این موارد، ممکن است دلایل قابل فهمی برای پرخاشگری کودک وجود نداشته باشد و این رفتار پرخاشگرانه به صورت انفجاری رخ دهد.
آسیب روانی
گاهی اوقات، پرخاشگری در کودکان و نوجوانان، به دلیل موقعیتی که در آن هستند رخ میدهد و نشاندهنده یک مشکل روانشناختی زیربنایی نیست. اما مهم است بدانید که اگر پرخاشگری به دلیل یک موقعیت خاص است باید میزان تکرار آن کم باشد اما اگر به صورت مکرر مشاهده شود میتواند نشان دهد که کودک دچار یک مشکل روانشناختی اساسی است.
فرزندپروری نامناسب
روش های نامناسب فرزندپروری والدین میتواند یکی از دلایل پرخاشگری در کودکان باشد. پنج اشتباه والدین یعنی نظارت ضعیف، فرزندپروری غیر قابل پیشبینی و سختگیرانه، عدم هماهنگی مادر و پدر در فرزندپروری، نادیده گرفتن کودک و عدم مشارکت در فعالیتهای کودک، در پرخاشگر شدن کودک نقش دارند. والدینی که از روشهای فرزندپروری مناسب استفاده نمیکنند تعاملی را با فرزند خود شکل میدهند که در نهایت منجر به پرخاشگری کودک میشود. بنابراین آگاهی والدین از شیوههای فرزندپروری و تاثیر آن در ابراز خشم به آنها کمک میکند روش فرزندپروری موثرتری را انتخاب کنند.
مواجهه با خشونت
کودکانی که در خانه، مدرسه، یا جامعه در معرض خشونت قرار میگیرند، دچار آسیب های جسمی، روحی و عاطفی پایداری میشوند که در نتیجه این آسیبها ممکن است خودشان نیز دست به خشونت بزنند و پرخاشگر شوند.
عوامل اجتماعی و اقتصادی
انواع شرایط مختلف اجتماعی و اقتصادی میتوانند وضعیتی را ایجاد کنند که منجر به پرخاشگری در کودکان شود. این عوامل میتوانند شامل موقعیتهایی مثل خانواده تکسرپرست، طلاق، بیکاری والدین، فقر و محرومیتهای شدید باشد.
رسانهها
هنوز هم در مورد تاثیرات رسانه و نقش رسانهها به خصوص تلویزیون، فیلمها و بازیهای ویدئویی، در پرخاشگری و خشونت کودکان، بحثهایی وجود دارد. برخی از تحقیقات، رابطه میان خشونت در رسانهها و میزان پرخاشگری کودکان را نشان دادهاند و برای مثال مطرح کردهاند نوجوانانی که بیشتر از یک ساعت در روز تلویزیون تماشا میکنند احتمالا در بزرگسالی رفتارهای پرخاشگرانه بیشتری را بروز میدهند.
چگونه پرخاشگری در کودک را پیگیری و درمان کنیم؟
در نهایت، لازم است بدانید علت پرخاشگری فرزندتان هر چه باشد، اگر این رفتارهای پرخاشگرانه بر عملکرد روزمرهی کودک تاثیرگذار است، وقت آن است که برای حل مشکل از متخصصین کمک بگیرید. میتوانید با صحبت با متخصص اطفال شروع کنید. در صورت لزوم، او میتواند شما را به یک روانشناس ارجاع دهد تا مشکلاتی که ممکن است باعث پرخاشگری کودک شود را تشخیص دهد و برای درمان آن به شما کمک کند.
اگر موقعیتی که در آن قرار گرفتهاید برای شما غیر قابل کنترل به نظر میرسد و احساس درماندگی میکنید، به یاد داشته باشید که شما تنها کسی نیستید که با این مسئله روبرو هستید. روانشناسان کودک، در کمک به کودکان و خانواده ها در درمان مشکلات رفتاری و عاطفی مهارت دارند و صحبت با آنها می تواند برای شما بسیار مفید باشد.