فشار همسالان به اشکال مختلفی وجود دارد و میتواند تاثیر زیادی بر رفتارهای نوجوان بگذارد. تحقیقات نشان میدهد تاثیرپذیرترین سن برای فشار همسالان، سالهای راهنمایی است. این دوره، زمانی است که نوجوان در حال ایجاد دوستیهای جدید است و میخواهد هویت خود را در میان دوستانش پیدا کند. همچنین در این سن، نوجوانان، ممکن است فعالیتهای پرخطر مثل مصرف سیگار، الکل، رابطه جنسی و غیره را امتحان کنند.
اغلب اوقات انگیزه نوجوانان از امتحان کردن فعالیتهای پرخطر، تاثیر همسالان است. به نظر میرسد نوجوانانی که دایره دوستیهایشان گسترده است کمتر تحت تاثیر دوستانشان قرار میگیرند. اما به هر حال، تاثیر همسالان در این سن بسیار واقعی است. در ادامه به موضوع فشار همسالان و انواع آن بیشتر پرداختهایم. همچنین در ادامه با این موضوع آشنا میشوید که چگونه میتوانید از فرزندتان در برابر تاثیر همسالان محافظت کنید.
با بزرگتر شدن نوجوان، همسنوسالهای او نقش پررنگتری در زندگیاش پیدا میکنند. دوستان نوجوان میتوانند بر روی او از نحوه لباس پوشیدن گرفته تا نحوه حرف زدن تاثیر بگذارند. تاثیر دوستان میتواند به اشکال مختلف و بهصورت مثبت یا منفی باشد که در ادامه با انواع فشار همسالان آشنا میشوید.
فشار مثبت همسالان در مقابل فشار منفی همسالان
فشار مثبت همسالان میتواند باعث شود که یک نوجوان به ورزش کردن روی بیاورد. این امر میتواند باعث شود که او سبک زندگی سالم را در پیش بگیرد و درنهایت به یک الگوی مثبت برای دیگران تبدیل شود. از سوی دیگر، اگر یک گروه از نوجوانان تصمیم بگیرند نمرات خوبی کسب کنند و به همین دلیل همراه با همدیگر، مطالعه خود را افزایش دهند، در واقع بر یکدیگر تاثیر مثبت میگذارند.
درخواست از نوجوان برای انجام کارهایی بر خلاف اصول اخلاقی یا ارزشهای خانواده میتواند فشار منفی همسالان محسوب شود. نوجوانان، رفتارهای همسالانی که شخصیتی قوی دارند را مشاهده میکنند و از آنها الگو میگیرند. گاهی اوقات اتفاق میافتد که نوجوانی که همیشه اصول اخلاقی را رعایت میکرده است برای کسب پذیرش از سوی همسالان، به رفتارهایی مغایر باورهای خود روی میآورد.
فشار کلامی همسالان در مقابل فشار غیرکلامی همسالان
فشار همسالان میتواند کلامی یا غیرکلامی و از طریق الگو گرفتن باشد. وقتی نوجوانانی که محبوب هستند در حال سیگار کشیدن مشاهده میشوند، ممکن است همسالان آنها از این نوجوانان الگو بگیرند و به این عقیده برسند که سیگار کشیدن رفتاری مطلوب است. از سوی دیگر، نوجوانان ممکن است از طرز لباس پوشیدن یا نوع موسیقیای که همسالانشان گوش میدهند الگو بگیرند.
فشار کلامی همسالان شامل مواردی مانند تشویق از طرف دیگران برای انجام فعالیتهایی خاص، طعنه شنیدن به دلیل انجام ندادن برخی رفتارها مثل نوشیدن الکل، پیشنهاد سیگار یا الکل از طرف دیگران یا دعوت از نوجوان برای شرکت در یک مهمانی است.
فشار همسالان چه نقشی در اعتیاد نوجوانان دارد؟
فشار همسالان باعث میشود نوجوانان دست به انجام کارهایی بزنند تا بتوانند از سوی دوستان خود مورد پذیرش قرار بگیرند یا بتوانند در گروههای هم سن و سال خود عضو شوند. این کارها میتواند شامل امتحان کردن الکل و مواد مخدر باشد. به گزارش موسسه ملی سوء مصرف مواد در کودکان، همسالان علاوه بر اینکه میتوانند باعث ترغیب نوجوان به استفاده از مواد مخدر شوند، میتوانند ترس او از رفتارهای پرخطر را نیز کاهش دهند.
این مسئله میتواند منجر به مشکلات زیر شود:
تصادفات
اعتیاد
مسمومیت با الکل یا دارو
خفگی
رانندگی در حال مستی
بیماریهای مقاربتی
از سوی دیگر، تاثیر همسالان میتواند منجر به اعتیاد رفتاری در نوجوانان نیز بشود. برخی از موارد اعتیاد رفتاری عبارتاند از:
اعتیاد به غذا
اعتیاد به قمار
اعتیاد به اینترنت
اعتیاد به رابطه جنسی
اعتیاد به خرید
اعتیاد به بازیهای ویدئویی
والدین بهندرت نگران فشار همسالان برای ورزش کردن هستند زیرا ورزش کردن معمولا ازنظر اجتماعی بهعنوان رفتاری سالم دیده میشود. لازم است بدانید ورزش کردن تا زمانی سالم است که به روشی ناسالم برای مقابله و رفتاری آسیبرسان یا خطرناک (مانند ورزشهای خطرناک) تبدیل نشود.
چگونه میتوانید به فرزند خود در مقابله با فشار همسالان کمک کنید؟
مقاومت در برابر تاثیر منفی همسالان میتواند برای نوجوانان بسیار دشوار باشد. به همین دلیل بسیار مهم است که به فرزندتان توانایی تفکر مستقل، اعتمادبهنفس، نحوه کنترل خود و مقاومت در برابر تاثیر منفی همسالان را بیاموزید. در ادامه روشهایی مطرح شدهاند که استفاده از آنها، میتواند به شما در کمک به نوجوان برای مقابله با فشار همسالان مفید باشد.
به فرزندتان کمک کنید که تفاوت میان انواع فشار همسالان را درک کند
به فرزندتان بیاموزید که فشار منفی همسالان شامل چه رفتارهایی میشوند و چگونه دوستانش میتوانند او را متقاعد کنند که کاری را که نمیخواهد انجام دهد. از سوی دیگر، به او یاد بدهید که فشار مثبت همسالان شامل چه رفتارهایی است و چگونه دوستان او میتوانند او را به انجام کارهایی مثبت و خوب برای خود و دیگران ترغیب کنند.
به فرزندتان «نه» گفتن را بیاموزید
«نه» کلمهای قدرتمند و واژهای است که حتی بزرگسالان نیز در گفتن آن با مشکل مواجهاند. ایستادگی و مقاومت در برابر یک گروه بهخصوص اگر گروهی از دوستان، همکلاسیها یا همسالان دیگر باشد بسیار دشوار است. خلاف جریان آب حرکت کردن و متفاوت بودن با دیگران کار سختی است و نیاز به اراده و قدرت عاطفی و ذهنی فوقالعادهای دارد تا فرد بتواند بگوید: «من موافق نیستم.» بنابراین مهم است که برای محافظت فرزندتان در برابر فشار منفی همسالان، مهارت جرئتمندی نوجوان را تقویت کنید و به او بیاموزید «نه» بگوید. در این زمینه، مطالعه مقاله آموزش مرزهای سالم به کودکان میتواند برای شما مفید باشد.
با فرزند خود راههای مخالفت کردن محترمانه را تمرین کنید
به همان اندازه که احساس قدرت و اعتمادبهنفس برای «نه» گفتن مهم است، انجام این کار به روشی محترمانه نیز اهمیت زیادی دارد. راههای مخالفت کردن محترمانه را با فرزندتان تمرین کنید برای مثال میتوانید از چنین جملاتی استفاده کنید: «من میدونم که فکر میکنی این کار درسته و من به نظر تو احترام میذارم، اما من معتقدم این کار درست نیست و امیدوارم که تو هم به نظر من احترام بذاری.»
فواید متفاوت بودن با دیگران را توضیح دهید
به فرزند خود یادآوری کنید که افراد خلاق و موفق، اغلب راهی متفاوت از دیگران انتخاب میکنند و متفاوت از دیگران نیز فکر میکنند. همچنین برای او توضیح دهید که همیشه قرار نیست با دیگران کنار بیاید. اگرچه مهم است کودک یاد بگیرد که با دیگران همکاری کند، اما درعینحال، مهم است بداند که در چه مواقعی افکار و باورهای خودش را داشته باشد.
به فرزندتان بیاموزید که روابط و موقعیتهای اجتماعی همیشه تغییر میکنند
روابط هر شخص و گروههایی که در آن شرکت میکند دائما تغییر میکنند و این مسئله حتی در روابط بزرگسالان نیز دیده میشود. اما این تغییرات در روابط کودکان و نوجوانان سریعتر اتفاق میافتد. وقتی کودکان از این مسئله آگاه باشند و آن را در نظر بگیرند، آینده را بهتر پیشبینی میکنند و بنابراین، از مسئلهای که در حال حاضر اتفاق افتاده است خیلی ناراحت نمیشوند.
دلایل و ریشههای فشار همسالان را به فرزندتان توضیح دهید
در بسیاری از مواقع، انگیزه برخی از نوجوانانی که دیگران را تحتفشار قرار میدهند تا مانند آنها بشوند عدم احساس امنیت است. برخی از نوجوانانی که عضو گروههای بزرگ و محبوب هستند، ممکن است بخواهند واقعا آزاد شوند و استقلال داشته باشند. اما اعتمادبهنفس کافی برای این کار را ندارند. به عنوان مثال، برخی از نوجوانانی که در اینستاگرام یا اسنپ چت حضور دارند ممکن است درواقع نخواهند کار خود را ادامه دهند. اما از ترس اینکه از دیگران تایید نگیرند این کار را نمیکنند.
به فرزندتان، قدرت اعتمادبهنفس را بیاموزید
اهمیت باور به خود و داشتن شجاعت برای پیروی از اعتقادات شخصی و انجام کارهای موردعلاقه خود را به فرزندتان یادآوری کنید، حتی اگر این بدان معنی باشد که او قرار نیست همیشه از دیگران پیروی کند. پیشنهاد میکنیم در این زمینه مقاله معرفی کتاب عزت نفس برای نوجوانان را نیز مطالعه کنید.
نسبت به فرزندتان پذیرا باشید
شما میتوانید پذیرا بودن نسبت به فرزندتان را با ارتباط برقرار کردن با او انجام دهید. برای گوش کردن به حرفهای فرزندتان وقت بگذارید و سعی کنید او را قضاوت نکنید. این امر باعث میشود که نوجوانتان در مواقع ناراحتی و تردید برای صحبت با شما راحت باشد و نگران قضاوت شما نباشد. درنتیجه کمتر تحت تاثیر فشار همسالان قرار میگیرد.
چه زمانی لازم است نگران تاثیر فشار همسالان بر فرزندتان شوید؟
اگر متوجه تغییراتی در روحیه، رفتار، غذا خوردن یا الگوی خواب فرزندتان شدهاید و فکر میکنید این مسئله به خاطر دوستانش است، ممکن است وقت آن باشد که با او صحبت کنید. برخی از تغییرات خلقی و رفتاری در نوجوانان طبیعی است اما اگر به نظر میرسد کودک شما بیش از دو هفته در وضعیت نامناسب روحی و روانی قرار دارد یا وضعیت روحی او مانع کارهایی میشود که بهطورمعمول از آنها لذت میبرده است، لازم است برای دریافت کمک از روانشناس اقدام کنید. علائم هشدار دهنده عبارتاند از:
خلق تنگ، اشک ریختن یا احساس ناامیدی
پرخاشگری یا رفتار ضداجتماعی
تغییرات ناگهانی در رفتار که اغلب بدون دلیل مشخص اتفاق میافتد
مشکل در خوابیدن، خواب ماندن یا بیدار شدن زودهنگام
از دست دادن اشتها یا زیاد غذا خوردن
بیمیلی برای رفتن به مدرسه
کنارهگیری از فعالیتهایی که کودک قبلا آنها را دوست داشته است
بیان کردن جملاتی مثل «دیگه خسته شدم» یا «زندگی معنی نداره»
اگر نگران وضعیت فرزندتان هستید، برای کمک به او در ابتدا با صحبت کردن با نوجوان شروع کنید. گام بعدی این است که به روانشناس مراجعه کنید تا مسئله فرزندتان بهصورت دقیقتری بررسی شود و درمان آن صورت بگیرد.
درنهایت، همانطور که مطرح شد فشار همسالان مسئلهای است که بیشتر نوجوانان را تحت تاثیر قرار میدهد و به انواع مثبت و منفی و همچنین کلامی و غیرکلامی تقسیم میشود. بااینحال، اگر شما بهعنوان والدین فرزندتان بتوانید این فشارها را درک کنید و از آنها آگاه باشید، میتوانید نسبت به همسالان تاثیر بسیار قویتری بر روی فرزندتان بگذارید و از او در مقابل فشار منفی دوستانش محافظت کنید. برای این کار، مهم است که از دوستیهای سالم نوجوان حمایت کنید، بدون قضاوت به او گوش بدهید و «نه» گفتن را به نوجوان بیاموزید.
سوالات پرتکرار
فشار همسالان چند نوع است؟
فشار همسالان هم میتواند به صورت مثبت بر روی نوجوان تاثیر بگذارد هم به صورت منفی. از سوی دیگر، این مسئله میتواند به صورت کلامی یا غیرکلامی انجام شود.
فشار همسالان چگونه میتواند در اعتیاد نوجوان نقش داشته باشد؟
معمولا نوجوانان میخواهند عضو یک گروه محسوب شوند و مانند همسنوسالهای خود باشند که این مسئله میتواند منجر به مصرف مواد مخدر یا الکل شود.
چگونه میتوانم به فرزند نوجوانم در مقابله با فشار منفی همسالان کمک کنم؟
در صورتی که به حرفهای فرزندتان بدون قضاوت گوش کنید، نه گفتن را به او بیاموزید و همچنین تفاوت فشار مثبت و منفی همسالان را برای او توضیح دهید میتوانید تا حدود زیادی از نوجوانتان در برابر تاثیر منفی دوستان مراقبت کنید.
نکات کلیدی
مهم است که برای محافظت فرزندتان در برابر فشار منفی همسالان، مهارت جراتمندی نوجوان را تقویت کنید و به او بیاموزید «نه» بگوید.
به فرزند خود یادآوری کنید که افراد خلاق و موفق، اغلب راهی متفاوت از دیگران انتخاب میکنند و متفاوت از دیگران نیز فکر میکنند.
اهمیت باور به خود و داشتن شجاعت برای پیروی از اعتقادات شخصی و انجام کارهای موردعلاقه خود را به فرزندتان یادآوری کنید.
برای گوش کردن به حرفهای فرزندتان وقت بگذارید و سعی کنید او را قضاوت نکنید.
اگر متوجه تغییراتی در روحیه، رفتار، غذا خوردن یا الگوی خواب فرزندتان شدهاید و فکر میکنید این مسئله به خاطر دوستانش است، ممکن است وقت آن باشد که با او صحبت کنید.
اگر شما هم نظر یا تجربهای در زمینه فشار همسالان و نحوه کمک به نوجوان در مقابله با آن دارید آن را با ما و خوانندگان کارپازل به اشتراک بگذارید.
اتفاقات کمی به اندازه طلاق و جدایی چالش برانگیز هستند. طلاق، رویدادی است که همه اعضای خانواده را تحت تاثیر قرار میدهد. اما این مسئله به ویژه برای کودکان دشوار است. برای کودکان، مواجهه با جدایی والدین بسیار ناراحتکننده است و آنها اغلب طیف وسیعی از احساسات متناقض از عصبانیت و غم گرفته تا تنهایی و ناامنی را تجربه میکنند. به همین دلیل کمک به کودک در کنار آمدن با طلاق والدین برای سلامت روان او اهمیت بسیار زیادی دارد.
اگر شما و همسرتان تصمیم به جدایی گرفتهاید احتمالا علاوه بر اینکه پریشانیها و ناراحتیهای زیادی را تجربه میکنید، نگران وضعیت روحی فرزندتان هستید. تا زمانی که کودکان نتوانند با طلاق والدین خود کنار بیایند و نتوانند آن را بپذیرند دائما نوسانات روحی را تجربه خواهند کرد. در این شرایط، شما میتوانید با انجام راهکارهایی به فرزندان خود کمک کنید که این مرحله را راحتتر پشت سر بگذارند. این امر باعث میشود تاثیر منفی طلاق بر خانواده کاهش پیدا کند. در ادامه با این راهکارها آشنا میشوید.
یکی از مسائل مهم برای کمک به کودک در کنار آمدن با طلاق، نحوه صحبت کردن در مورد این تصمیم با اوست. اگر میخواهید بدانید که چگونه تصمیم به طلاق را برای فرزندتان توضیح دهید سعی کنید از عباراتی کوتاه و ساده استفاده کنید تا درک آنها برای کودک آسان باشد. در ادامه به چند نکته در این مورد اشاره میکنیم.
همراه با همسرتان در مورد تصمیم طلاق به کودک توضیح دهید
این عالی است که با همسرتان و با آرامش در مورد تصمیم به جدایی به کودک خود بگویید. این کار نشاندهنده عشق و حمایت هردوی شما نسبت به فرزندتان است. بنابراین، تصمیم به طلاق را از کودک مخفی نکنید یا اطلاع دادن در مورد آن را تا لحظه آخر به تاخیر نیندازید.
بر روی زندگی کودک تمرکز کنید نه زندگی خودتان
توضیح در مورد اینکه چه اتفاقی بین شما و همسرتان افتاده است آسان است اما میتواند کودک را گیج کند. در عوض، با خونسردی مطرح کنید که گاهی اوقات، بزرگسالان نمیتوانند دیگر با هم زندگی کنند. اما این موضوع را نیز توضیح دهید که کودک را همیشه دوست دارید و از او محافظت میکنید.
جزئیات ناخوشایند طلاق را کنار بگذارید
از گفتن دلایل جدایی خود به کودک صرفنظر کنید. زیرا ممکن است مطرح کردن این دلایل، به فرزندتان این پیام را برساند که او باید مشکل را حل کند یا علت طلاق، کودک است.
به کودکتان اطمینان دهید بعد از طلاق امنیت و آرامش خواهد داشت
پس از اینکه با کودک در مورد تصمیم به طلاق صحبت کردید، برای فرزندتان توضیح دهید که این تصمیم بزرگترها بوده و به هیچ وجه تقصیر کودک نیست. همچنین میتوانید به منظور توضیح طلاق برای کودک به او بگویید که مامان و بابا وقتی جدا هستند شادتر خواهند بود و او دو خانه امن و دوستداشتنی برای زندگی خواهد داشت.
کودکان به طلاق والدین چگونه واکنش نشان میدهند؟
واکنش کودکان به طلاق با توجه به سن و خلق و خوی آنها متفاوت است. کودکان طیف گستردهای از احساسات را در این شرایط نشان میدهند و سوالات و نگرانیهای بسیار زیادی دارند. بنابراین، برای اینکه بتوانید برای کمک به کودک در کنار آمدن با طلاق موفق شوید، لازم است بدانید کودکان در سنین مختلف چه واکنشهایی به جدایی والدینشان نشان میدهند. در ادامه با تاثیر طلاق والدین بر کودکان در سنین مختلف آشنا میشوید.
هنگام طلاق برای کودکان نوپا چه مشکلاتی پیش خواهد آمد؟
کودک نوپای شما ممکن است با مواجهه با طلاق، در مهارتهای کلامی و آموزش دستشویی رفتن، پسرفت کند. همچنین، ممکن است او برای جدایی از شما یا مراقبین دیگر خود با مشکل مواجه شود. مشکلات در غذا خوردن و خوابیدن نیز در این کودکان رایج است.
کودکان پیشدبستانی چطور به طلاق واکنش نشان می دهند؟
این کودکان ممکن است با پرتوقع بودن و نافرمانی، محدودیتهای شما را آزمایش کنند. برخی کودکان ممکن است کنترلگر بشوند، به خصوص اگر شما و همسرتان در خانههای خود قوانین متفاوتی داشته باشید. پیشنهاد میکنیم در این مورد مقاله راههای ابراز خشم در کودکان را نیز مطالعه کنید.
برخورد نوجوانان و کودکانی که به مدرسه می روند با طلاق چطور خواهد بود؟
بچههای بزرگتر ممکن است غم شدیدی را تجربه کنند و کابوس ببینند. ممکن است عملکرد آنها در مدرسه، ضعیف شود و همچنین ممکن است خودشان را به خاطر جدایی والدین سرزنش کنند. برخی کودکان نیز احساسات ناراحتکننده خود را با رفتارهای نامناسب نشان میدهند.
بهتر است برای پاسخ به سوالات متدوالی که کودکان معمولا در مورد طلاق میپرسند آماده باشید. به عنوان مثال، ممکن است کودک پیشدبستانی شما به نبود یکی از والدین یا قوانین متفاوت در خانه شما و همسرتان واکنش نشان دهد. برای مثال، ممکن است بپرسد: «بابا کجاست؟» یا «چرا نه؟ مامان همیشه به من اجازه میده.» کودکان بزرگتر ممکن است به این فکر کنند که آیا در این طلاق نقش داشتهاند یا اینکه ممکن است فکر کنند رفتار بهتر آنها باعث میشود شما دوباره با هم زندگی کنید.
سوال درمورد روالها و تغییرات نیز متداول است. مثلا ممکن است کودک بپرسد که هرچند وقت یکبار میتواند شما یا همسرتان را ببیند، آیا مجبور به نقل مکان هستید یا اینکه آیا باید مدرسهاش تغییر کند و غیره. به خاطر داشته باشید که تغییرات روحی و رفتاری کودک بعد از طلاق والدین پس از گذشت مدت زمانی برطرف میشود، به خصوص اگر به خوبی مراحل کمک به کودک در کنار آمدن با طلاق را انجام داده باشید. با این حال، طبیعی است که گاهی اوقات بازگشت این تغییرات روحی را دوباره و به خصوص در روزهای تعطیلات یا روزهای تولد مشاهده کنید.
نحوه کمک به کودک در کنار آمدن با طلاق چگونه است؟
مدتی طول میکشد تا فرزند شما با شرایط خانوادگی جدید سازگار شود اما هنوز هم میتوانید برای کمک به کودک در کنار آمدن با طلاق تلاش کنید و مسیر آن را هموار کنید. بعد از اینکه در مورد تصمیم به طلاق با فرزندتان صحبت کردید، کارهایی که در ادامه مطرح میشود را انجام دهید.
واکنش کودک را بررسی کنید
وقتی کودک احساساتش را ابراز میکند، به دقت به او گوش دهید و به فرزندتان بگویید که احساسات ناراحتی و بههمریختگی در این شرایط، طبیعی است. مشاوره میتواند برای بچههای بزرگتر کمککننده باشد زیرا یک بزرگسال بیطرف میتواند فضایی امن را فراهم کند که کودک در آن، احساسات واقعی خود را ابراز کند.
روتینها را ادامه دهید
زمان غذا خوردن یا خوابیدن کودک میتواند از او در مقابل بینظمیها محافظت کند. بنابراین، تا آنجا که ممکن است به برنامه روزانه فرزندتان پایبند بمانید. هرچه روال یکسان بیشتری را فراهم کنید احتمال اینکه کودک زودتر احساس آرامش پیدا کند بیشتر میشود.
با همدیگر کتاب بخوانید
کتابهایی را پیدا کنید که برای کمک به کودک در کنار آمدن با طلاق نوشته شدهاند و این کتابها را با فرزندتان بخوانید. همچنین، میتوانید داستانها را به صورت نمایش نیز با یکدیگر بازی کنید (ممکن است کودک به عروسک، حرفی را بزند که نمیتواند به شما مستقیما بگوید). یکی از کتابهایی که میتواند در این مورد بسیار کمککننده باشد کتاب پس من چی؟ است.
استقلال کودکتان را تشویق کنید
با میل خود به لوس کردن کودک در این دوره سخت مبارزه کنید. در عوض به او کمک کنید که مهارتهای کودکان بزرگ را نشان دهد. انجام کارهای کوچک، چه مسواک زدن باشد، چه انتخاب اسباببازی یا لباس خود، میتواند به کودک اعتمادبهنفس و احساس توانمندی میبخشد. همچنین به کودک کمک میکند که با جدایی شما و همسرتان از یکدیگر کنار بیاید. در این مورد پیشنهاد میکنیم مقاله آموزش استقلال به کودکان را نیز مطالعه کنید.
هنگام طلاق از خودتان مراقبت کنید
در این شرایط، مراقبت از خود اهمیت بسیار زیادی دارد. بنابراین چه با مشاوره گرفتن از یک روانشناس چه با صحبت با دوستان، از خود مراقبت کنید. فرزندتان به دقت شما را زیر نظر دارد. بنابراین، اگر ببیند شما بیانرژی هستید، خود را در اتاق حبس میکنید، پرخوری میکنید یا همسر سابقتان را بیارزش میکنید او نیز ممکن است همان کار شما را انجام دهد.
هنگام طلاق برای فرزندتان از همسر سابقتان یک دیو نسازید
از سرزنش کردن همسر سابقتان پرهیز کنید و سعی نکنید فرزندتان را به سمت خود بکشانید. کودکان اهمیت نمیدهند که حق با چه کسی است و حق با چه کسی نیست. همچنین هرگز فرزندتان را سوالپیچ نکنید و برای مثال از او نپرسید که: «بابات این آخرا کسی رو ملاقات نکرده؟»
هرگز از عبارت «ما بهخاطر تو سعی کردیم با هم بمونیم» استفاده نکنید
اگرچه استفاده از چنین عبارتی میتواند دلگرمکننده به نظر برسد اما برای فرزندتان اینطور نیست. کودکان نمیتوانند رویکردی کلی به قضایا داشته باشند و از همه دلایلی که باعث طلاق شما و همسرتان از یکدیگر شده است آگاهی ندارند. بنابراین، اگر به فرزندتان چنین جملاتی بگویید، به احتمال زیاد او خود را سرزنش میکند و این بار بسیار سنگینی برای کودک خواهد بود.
قولهای بیهوده ندهید
گفتن اینکه کودک، والد دیگرش را مثل همیشه خواهد دید، اگر درست نباشد در بلندمدت کمکی به کودک شما نمیکند. صادق باشید. اشکالی ندارد که به فرزندتان بگویید نمیدانید اوضاع چگونه پیش خواهد رفت.
پولهایتان را دور نریزید
والدین به خصوص در اوایل جدایی از یکدیگر، به دلیل احساس گناه بیش از حدی که دارند ممکن است به شدت هزینه کنند. این کار میتواند به معنای خریدن اسباببازیهای فانتزی، رفتن به مسافرتهای پرخرج و غیره باشد. اگرچه برای این کار، حسن نیت دارید اما این نوع رفتار بیشتر از این که کمککننده باشد ممکن است آسیبزننده باشد. در واقع، شما با این کار به کودک خود یاد میدهید که هر زمان با مشکل مواجه شد برای حل مسئله، پول خرج کند.
چه زمانی لازم است برای کمک به کودک در کنار آمدن با طلاق، از متخصص کمک بگیرید؟
همانطور که مطرح شد سازگاری کودک با طلاق والدین، فرایندی زمانبر خواهد بود. شما در هر زمانی در این فرایند میتوانید چه برای خود و چه برای فرزندتان از کمک یک روانشناس بهرهمند شوید. این کار به شما و کودک کمک میکند که فرایند جدایی را به صورتی سالمتر پشت سر بگذارید. با این حال، در برخی موارد بعضی از علائم هشداردهنده در کودکان، نشاندهنده ضرورت مراجعه به روانشناس هستند که در ادامه با این علائم آشنا میشوید.
اضطراب
غم و افسردگی
تغییر در عادات غذایی و خواب
مشکل در مدرسه
رفتار پرخاشگرانه
تمرکز ضعیف
آسیب به خود
گوشهگیری
عدم تمایل به رفتارهای مورد علاقه در گذشته
در نهایت، هرچقدر طلاق برای شما سخت است لازم است بدانید مواجهه با این اتفاق برای کودکان بسیار دشوارتر است. به همین دلیل، مراقبت از آنها در این شرایط اهمیت زیادی دارد. شما میتوانید با صبور بودن، دریافت کمک و پشتیبانی مورد نیاز و پیروی از نکاتی که در این مقاله برای کمک به کودک در کنار آمدن با طلاق مطرح شد، این تغییرات را کمی آسانتر کنید. همچنین، لازم است بدانید بهموقع، شرایط بهتر خواهد شد.
سوالات پرتکرار
چگونه با فرزندم در مورد طلاق صحبت کنم؟
مهم است که این صحبت با فرزندتان را همراه با همسرتان انجام دهید و بدون اشاره به جزئیات دلیل تصمیم خود، به او اطمینان خاطر بدهید که دوستش دارید و حتی با وجود این طلاق، از او محافظت خواهید کرد.
چه واکنشهایی در کودکان نسبت به طلاق والدین طبیعی است؟
واکنش کودکان به طلاق والدین با توجه به سن آنها متفاوت است. با این حال، پسرفت کودک به کارهای سنین قبلی خود، غم، نافرمانی و کابوس دیدن برخی از واکنشهای طبیعی در این مورد است.
چگونه میتوانم به فرزندم در کنار آمدن با طلاق کمک کنم؟
اجازه دهید فرزندتان احساساتش را بروز بدهد، روال همیشگی زندگی کودک را حفظ کنید و همچنین از همسر سابق خود بدگویی نکنید. همچنین، در این شرایط میتوانید از کمک یک روانشناس نیز بهرهمند شوید.
نکات کلیدی
میتوانید به منظور توضیح طلاق برای کودک به او بگویید که مامان و بابا وقتی جدا هستند شادتر خواهند بود و او دو خانه امن و دوستداشتنی برای زندگی خواهد داشت.
پس از اینکه با کودک در مورد تصمیم به طلاق صحبت کردید، برای فرزندتان توضیح دهید که این تصمیم بزرگترها بوده و به هیچ وجه تقصیر کودک نیست.
وقتی کودک احساساتش را ابراز میکند، به دقت به او گوش دهید و به فرزندتان بگویید که احساسات ناراحتی و بههمریختگی در این شرایط، طبیعی است.
کتابهایی را پیدا کنید که برای کمک به کودک در کنار آمدن با طلاق نوشته شدهاند و این کتابها را با فرزندتان بخوانید.
اگر شما هم نظر یا تجربهای در زمینه طلاق و کمک به کودک در کنار آمدن با جدایی والدین دارید، آن را با ما و خوانندگان کارپازل به اشتراک بگذارید.
قلدری مجازی به معنای استفاده از تکنولوژی دیجیتال برای آسیب رساندن به افراد دیگر است. معمولا برای این کار از اینترنت استفاده میشود اما ممکن است از طریق تلفن همراه (برای مثال، قلدری با استفاده از پیام کوتاه) نیز انجام شود. رسانههای اجتماعی یکی از بسترهای اصلی است که از طریق آن، قلدری مجازی انجام میشود. برخی از این رسانهها شامل فیسبوک، اینستاگرام، تیک تاک، اسنپ چت و غیره هستند.
قلدری مجازی، روزانه کودکان زیادی را در جهان تحت تاثیر قرار میدهد. بنابراین، جای تردید نیست که لازم است در مورد آن به والدین و کودکان آموزش داده شود. بهطورکلی، ازآنجاییکه روزبهروز به تعداد کاربران اینترنت اضافه میشود مهم است که بیشتر به موضوع قلدری مجازی پرداخته شود. از سوی دیگر، با توجه به شیوع ویروس کرونا و اجرای قرنطینههای خانگی، کودکان بیشتر از قبل از اینترنت استفاده میکنند که این موضوع آنها را بیشتر در معرض قلدری مجازی قرار میدهد. در ادامه با این موضوع بیشتر آشنا میشوید.
قلدری مجازی به استفاده مکرر و عمدی از تکنولوژی دیجیتال برای آسیب رساندن به دیگران با استفاده از تهدید، آزار و اذیت و تحقیر عمومی اشاره دارد. از آنجاییکه در قلدری مجازی از فناوری دیجیتال استفاده میشود بسیاری از افراد از طریق تلفن همراه، تبلت یا کامپیوترهای خود مورد آزار و اذیت قرار میگیرند. برخی از نمونههای قلدری مجازی عبارتاند از:
ارسال پیامهای متنی آسیبرسان
ارسال عکسها یا فیلمهای شرمبرانگیز در رسانههای اجتماعی
پخش کردن شایعات بهصورت آنلاین یا با تلفن همراه
ایجاد حسابهای جعلی ناخوشایند با استفاده از عکس و مشخصات واقعی فردی دیگر
انتشار اطلاعات خصوصی افراد
تعقیب آنلاین افراد
قلدری مجازی میتواند از طریق رسانههای اجتماعی، درون برنامهها، در فرومها، در بازیهای آنلاین و غیره صورت بگیرد. بااینحال، قلدریهای شخصیتر معمولا از طریق پیام کوتاه، ایمیل و پیامهای مستقیم انجام میشوند. قلدری مجازی با توجه به پنج معیار قصد، تکرار، عدم تعادل قدرت، ناشناس بودن و علنی بودن صورت میگیرد:
قصد: افرادی که اقدام به قلدری مجازی میکنند درواقع، قصد زورگویی آنلاین دارند. بااینحال، حتی اگر فرد قلدر چنین قصدی نداشته باشد اما قربانی آسیب ببیند باز هم موضوع قلدری مطرح است.
تکرار: این امر ویژگی بارز قلدری مجازی است و به اقدامات مکرر فرد قلدر اشاره دارد. بااینحال، به این موضوع نیز اشاره دارد که مطالبی که در اینترنت به اشتراک گذاشته میشوند بهطورمعمول، به مدت طولانیتری در دسترس میمانند.
عدم تعادل قدرت: یکی دیگر از مشخصههای بارز آزار و اذیت مجازی این است که قربانیها با فرد قلدر در یک وضعیت عدم تعادل قدرت قرار دارند. این موضوع بهخصوص در شرایطی بارز است که قلدری در فرومهای عمومی انجام شود.
ناشناس بودن: برخی افراد برای قلدری از ناشناس بودن برای پنهان شدن در پشت صفحه کامپیوتر استفاده میکنند. در این شرایط، نیازی به عدم تعدل قدرت میان فرد آزارگر و فرد قربانی نیست.
علنی بودن: یکی دیگر از ویژگیهای برخی قلدریهای مجازی این است که بهصورت علنی انجام میشوند. این امر بهخصوص در مواردی استفاده میشود که فرد آزارگر از تحقیر یا شرمزده کردن دیگران بهصورت علنی استفاده میکند.
چرا برخی افراد اقدام به قلدری مجازی میکنند؟
عوامل مختلفی در اقدام افراد به قلدری مجازی نقش دارند که آگاهی از این عوامل به شما کمک میکند در مراقبت از فرزندتان در برابر این آسیب موفقتر باشید. در ادامه با این موضوع آشنا میشوید که چرا برخی افراد اقدام به آزار و اذیت اینترنتی دیگران میکنند.
مشکلات سلامت روان
افرادی که در فضای مجازی شروع به آزار و اذیت دیگران میکنند ممکن است دچار مشکلات سلامت روان باشند یا سلامت روان آنها در حال تضعیف باشد. برای مثال، برخی از این افراد به مشکلات پرخاشگری، بیشفعالی یا تکانشگری و همچنین سوءمصرف مواد دچار هستند. علاوه بر این، افرادی که ویژگیهای مثلث تاریک را دارند بیشتر احتمال دارد که اقدام به آزار و اذیت اینترنتی کنند. این افراد صفات اختلالات خودشیفتگی، روانپریشی، سادیسم و ماکیاولیسم را دارند و احساس همدلی آنها نسبت به دیگران کم است. همچنین آنها ممکن است از قلدری بهعنوان راهی برای افزایش احساس ارزشمندی یا قدرت خود استفاده کنند.
قربانیان قلدری مجازی
افرادی که اقدام به آزار و اذیت مجازی میکنند ممکن است قبلا خودشان هم این آسیب را تجربه کرده باشند. بنابراین، ازآنجاییکه آنها نمیتوانند به فرد آزارگر اصلی خشم خود را ابراز کنند و با او مقابله به مثل کنند، ممکن است به دنبال این باشند که پس از قربانی شدن احساس کنترل به دست بیاورند.
نتیجه تعارضها یا جداییها
آزار و اذیت مجازی گاهی اوقات میان افرادی اتفاق میافتد که قبلا با یکدیگر دوست یا در رابطه بودهاند و اکنون به دلیل تعارضها و اختلافات از یکدیگر جدا شدهاند. به این ترتیب، این نوع قلدری مجازی را میتوان ناشی از حسادت یا انتقام دانست.
بیحوصلگی یا میل به یک تجربه جدید
مطالعات نشان میدهند که برخی افراد به دلیل بیحوصلگی یا تمایل به تجربه داشتن یک شخصیت جدید در فضای مجازی، اقدام به آزار و اذیت اینترنتی دیگران میکنند. این نوع قلدری معمولا بهصورت ناشناس اتفاق میافتد.
تنهایی یا انزوا
افرادی که در فضای مجازی، دیگران را مورد آزار و اذیت قرار میدهند ممکن است افرادی باشند که در جامعه دچار تنهایی و انزوا شدهاند. اگر آنها احساس کنند که نادیده گرفته شدهاند ممکن است برای اینکه احساس بهتری پیدا کنند یا خشم خود از جامعه را ابراز کنند دست به قلدری اینترنتی بزنند.
تاثیرات قلدری مجازی بر کودکان و نوجوانان
قلدری مجازی میتواند تاثیرات بسیار متفاوتی بر روی کودکان قربانی داشته باشد. بااینحال، نوع قلدری نیز اهمیت دارد. برای مثال، مطالعات نشان میدهند که تصاویر و پستهای آنلاین نسبت به پیامها و تماسهای توهینآمیز، آسیبزننده هستند. آگاهی از تاثیرات قلدری بر کودکان به شما کمک میکند که بهمحض مشاهده نشانههای آسیب به فرزندتان به او کمک کنید. در ادامه با تاثیرات قلدری در فضای مجازی بر کودکان آشنا میشوید.
احساس حقارت
ازآنجاییکه قلدری مجازی در فضای اینترنت رخ میدهد افرادی که قربانی آن قرار میگیرند احساس میکنند این آزار و اذیت دائمی است. درنتیجه، کودکانی که این مسئله را تجربه میکنند دچار احساس بیپناهی، شرم و فشار میشوند. درنهایت، آنها احساس حقارت را تجربه میکنند.
انزوا
تجربه آزار و اذیت اینترنتی باعث میشود کودکان در مدرسه از دیگران فاصله بگیرند و احساس تنهایی و انزوا را تجربه کنند. این تجربه بسیار دردناک است زیرا کودکان به ارتباط با همسالان خود نیاز دارند. وقتی کودکان دوستی نداشته باشند احتمال قربانی شدن آنها توسط افراد قلدر افزایش مییابد. از سوی دیگر، وقتی آزار و اذیت اینترنتی اتفاق میافتد بسیاری از والدین فرزندان خود را مجبور میکنند که کامپیوتر یا تلفن همراه خود را خاموش کنند اما این کار باعث میشود که کودک مهمترین وسیله ارتباط خود با دیگران را از دست بدهد.
خشم
تحقیقات نشان میدهند که خشم، رایجترین واکنش قربانیهای قلدری مجازی است. برخی از کودکان حتی ممکن است پس از این تجربه، نقشه انتقام بکشند و به دنبال تلافی آزار و اذیتها باشند. این مسئله نهتنها خطرات متعددی برای کودکان به همراه دارد بلکه میتواند آنها را در چرخه قربانی- قلدر نگه دارد. در این شرایط، مشورت با یک روانشناس میتواند بسیار مفید باشد. پیشنهاد میکنیم در این مورد مقاله ابراز خشم در کودکان را نیز مطالعه کنید.
ناتوانی
کودکانی که در فضای مجازی مورد سوءاستفاده قرار میگیرند اغلب احساس ناامنی میکنند. آنها ممکن است احساس ناتوانی و آسیبپذیری را نیز تجربه کنند. معمولا این احساسات به این دلیل سراغ کودکان میآید که آزار و اذیت مجازی میتواند در هر لحظه برایشان اتفاق بیفتد و آنها راه فراری از این مسئله ندارند. از سوی دیگر، ازآنجاییکه فرد قلدر، ناشناس است این احساس ترس افزایش نیز مییابد.
افسردگی و اضطراب
قربانیان قلدری ممکن است دچار اضطراب، افسردگی و سایر اختلالات مرتبط با استرس شوند. استرس ناشی از مقابله با قلدری میتواند احساس خوشبختی و رضایت کودک را بهشدت کاهش دهد. از سوی دیگر، قلدری میتواند عزتنفس و اعتمادبهنفس کودک را کاهش دهد و درنتیجه او را نسبت به استرس، اضطراب و افسردگی آسیبپذیرتر کند. پیشنهاد میکنیم در این مورد، مقاله استرس در کودکان را نیز مطالعه کنید.
مشکلات تحصیلی
کودکانی که مورد سوءاستفاده اینترنتی قرار میگیرند ممکن است علاقه به مدرسه را از دست بدهند. غیبت از مدرسه در این کودکان زیاد مشاهده میشود. از سوی دیگر، نمرات آنها نیز ممکن است کاهش پیدا کند یا تمرکز لازم برای درس خواندن را نداشته باشند. در این شرایط، برخی کودکان ممکن است ترک تحصیل کنند.
افکار خودکشی و آسیب به خود
گاهی اوقات، قربانیان قلدری برای مقابله با احساسات ناشی از این مسئله به خودشان آسیب میزنند. بهعنوانمثال، برخی کودکان ممکن است بدن خود را خراش دهند یا بسوزانند. آزار و اذیت اینترنتی، میتواند احتمال خودکشی را نیز در قربانیان افزایش دهد. کودکان و نوجوانانی که دائما در معرض قلدری قرار میگیرند ممکن است احساس ناامیدی کنند و درنهایت، تنها راه نجات خود را در خودکشی ببینند.
سوءمصرف الکل و مواد مخدر
کودکان و نوجوانانی که مورد آزار و اذیت اینترنتی قرار میگیرند بیشتر احتمال دارد که دچار اعتیاد به مواد مخدر و الکل شوند. مطالعات نشان میدهند مصرف ماریجوانا و الکل در قربانیان قلدری مجازی، دو و نیم برابر بیشتر از همسالان آنهاست.
اختلالات خوردن
کودکانی که تحت سوءاستفاده اینترنتی قرار میگیرند ممکن است عادات غذایی ناسالمی پیدا کنند. برای مثال، ممکن است برخی وعدههای غذایی را نخورند یا دچار پرخوری شوند. ازآنجاییکه آنها در زندگی احساس کنترل را تجربه نمیکنند تصمیم میگیرند با کنترل وعدههای غذایی خود احساس کنترل را کسب کنند. این عادات میتواند درنهایت، منجربه اختلالات خوردن در این کودکان شود.
مشکلات خواب
تجربه آزار و اذیت مجازی میتواند کودکان و نوجوانان را در معرض مشکلات خواب قرار دهد. ازجمله این مشکلات خواب میتوان به کمبود خواب، خوابیدن بیش از حد معمول و کابوس دیدن اشاره کرد.
چگونه از قلدری مجازی پیشگیری کنید؟
اگرچه هیچ راه قطعیای برای پیشگیری از قلدری مجازی وجود ندارد اما استفاده از برخی راهکارها میتواند احتمال تجربه چنین آسیبی را کاهش دهد. مهم است که با فرزندتان در مورد آزار و اذیت اینترنتی، خطرات مرتبط با آن و چگونگی بدتر شدن شرایط صحبت کنید. همچنین، مهم است که به او بیاموزید که چگونه به روشی ایمن از اینترنت و فضای مجازی استفاده کند و از سوی دیگر، در شرایط تجربه قلدری مجازی چه کارهایی باید انجام دهد. در ادامه با روشهای پیشگیری از آزار و اذیت اینترنتی آشنا میشوید.
از اکانتها و دستگاهها محافظت کنید
یک نکته مهم در پیشگیری از آزار و اذیت اینترنتی این است که کودک یاد بگیرد برای هر چیزی از رمز عبور استفاده کند. استفاده از رمز عبور، یکی از مهمترین روشها برای محافظت از اکانتها و دستگاهها محسوب میشود. برای پیشگیری از آزار و اذیت اینترنتی، بر این موضوع تاکید کنید که فرزندتان نباید رمز عبور خودش را حتی با بهترین دوستش به اشتراک بگذارد. حتی اگر کودک به دوست خودش خیلی اعتماد داشته باشد باز هم نباید رمز عبور خود را به او بگوید زیرا دوستیها ممکن است تمام شوند.
از ابزارها و تنظیمات حریم خصوصی استفاده کنید
فارغ از اینکه فرزندتان در فضای آنلاین چه کارهایی انجام میدهد، مهم است مطمئن شوید که او از تنظیمات و ابزارهای حریم خصوصی مطرحشده توسط سازمان مطلع است. تقریبا هر رسانه اجتماعیای مثل اینستاگرام، توییتر، اسنپ چت و تیک تاک دارای تنظیمات حریم خصوصی هستند. به فرزندتان کمک کنید که تنظیمات حریم خصوصی را به ایمنترین شکل تنظیم کند. این امر به معنای شخصیسازی حسابها، جلوگیری از برچسب خوردن توسط دیگران و الزام دیگران برای اجازه گرفتن قبل از به اشتراک گذاشتن عکسهای کودک و غیره است.
اطلاعات شخصی را خصوصی نگه دارید
کودکان و نوجوانان باید یاد بگیرند که هرگز آدرس، شماره تلفن یا سایر اطلاعات شخصی خود را با دیگران بهصورت آنلاین به اشتراک نگذارند. همچنین، آنها نباید اطلاعات زیادی در مورد اینکه به کدام مدرسه میروند در اختیار دیگران قرار دهند. به فرزندتان بگویید همیشه دیگران آنگونه که خود را در فضای آنلاین نشان میدهند نیستند. اگر عکس پروفایل فردی، عکس یک دختر نوجوان است به این معنی نیست که او حتما صاحب آن عکس است.
به اشتراک گذاشتن مکان را مدیریت کنید
برخی از تلفنهای هوشمند به کاربران امکان میدهند که موقعیت مکانی خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. این بدان معناست که فرد میتواند با استفاده از این امکان، به دیگران نشان دهد که کجاست. با فرزند خود در این مورد صحبت کنید که او با چه کسی میتواند اطلاعات مکانی خود را به اشتراک بگذارد یا اصلا اجازه دارد این کار را انجام دهد یا خیر. به همین ترتیب، برخی از عکسهایی که با تلفن هوشمند گرفته میشوند حاوی اطلاعاتی در مورد مکان جغرافیایی نیز هستند و با این عکسها سایرین میتوانند از موقعیت جغرافیایی صاحب عکس آگاه شوند. بنابراین، مهم است که کودک مراقب باشد چه عکسهایی را با دیگران به اشتراک میگذارد.
به کودک بیاموزید که قبل از پست کردن فکر کند
به کودک یا نوجوان خود بیاموزید که قبل از گذاشتن هر پستی، مدتی وقت بگذارد و به تصمیمش فکر کند. برای مثال، کودک میتواند پستی را بهصورت آفلاین درست کند و پس از یک ساعت آن را دوباره بررسی کند و سپس تصمیم بگیرد که آن را در فضای آنلاین به اشتراک بگذارد. در این صورت، کمتر احتمال دارد که از ارسال پستهایش پشیمان شود. قلدر مجازی، آنچه فرزندتان ارسال میکند را نگه میدارد و از آن علیه کودک استفاده میکند. به همین دلیل، مهم است که کودک قبل از ارسال هرگونه محتوایی، خوب فکر کند.
هنگام استفاده از سیستم عمومی، از حساب شخصی خارج شوید
به کودک یا نوجوان خود بیاموزید که وقتی در مکانی عمومی مثل مدرسه، کتابخانه یا کافینت از کامپیوترهای عمومی استفاده میکند پس از استفاده باید از حسابهای شخصی خود خارج شود. این حسابها شامل ایمیل، اکانتهای رسانههای اجتماعی، اکانت مدرسه و هر اکانت دیگری میشود که کودک وارد آن شده است. بستن پنجرههای کامپیوتر کافی نیست و کودک باید یاد بگیرد دقیقا بر دکمه خروج از حساب کاربری کلیک کند. در این صورت، فرد دیگری امکان دسترسی به حسابهای شخصی او را پیدا نمیکند. درنتیجه، احتمال سوءاستفاده کاهش مییابد.
از واکنش نشان دادن به فرد قلدر اجتناب کنید
کودک یا نوجوان باید یاد بگیرد به مزاحمتهای اینترنتی پاسخ ندهد. این بدان معنی است که او نباید با فرد مزاحم بحث کند، برای او توضیح دهد یا با او درگیر شود. افراد قلدر به دنبال واکنشهای هیجانی دیگران هستند. بنابراین، وقتی فرزندتان پاسخی ندهد فرد قلدر وارد یک رابطه یکطرفه میشود و کمتر احتمال دارد که آزار و اذیتها را ادامه دهد.
قلدری مجازی را گزارش کنید
به فرزندتان بگویید که حتما در مواجهه با قلدری مجازی، آن را گزارش کند. درواقع، کودک یا نوجوان نهتنها باید یاد بگیرد که شما را در جریان آزار و اذیت بگذارد، بلکه لازم است خود رسانه اجتماعی و حتی پلیس را نیز در مواقع ضروری در جریان قلدری قرار دهد. پس از ثبت همه گزارشها، ممکن است حساب فرد قلدر مسدود شود. درنتیجه این کار، از آزار و اذیتهای بعدی دیگران توسط این فرد جلوگیری میشود. ایستادن در برابر قلدری مجازی، احتمال تکرار آن را کاهش میدهد.
درنهایت، چه بخواهید قبل از ورود کودکتان به دنیای آنلاین از او محافظت کنید چه او قبلا قلدری مجازی را تجربه کرده باشد لازم است بدانید هیچوقت برای انجام راههای جلوگیری از آزار و اذیت اینترنتی دیر نیست. در کنار فرزندتان بنشینید و با کودک برنامهای برای حفظ امنیت او در فضای مجازی طراحی کنید. همچنین، در این مورد که قلدری مجازی چیست، چه آسیبهایی دارد و چگونه باید آن را گزارش کند با کودک یا نوجوان خود صحبت کنید. در این صورت، میتوانید تا حدود زیادی از فرزندتان در برابر آسیب آزار و اذیت اینترنتی محافظت کنید.
سوالات پرتکرار
قلدری مجازی چیست؟
قلدری مجازی به استفاده از فناوری دیجیتال برای آسیب رساندن به دیگران از طریق روشهایی مثل تهدید، تحقیر، شایعهپراکنی و زیر پا گذاشتن حریم خصوصی اشاره دارد.
قلدری مجازی چه تاثیری بر کودکان و نوجوانان دارد؟
کودکان و نوجوانانی که آزار و اذیت اینترنتی را تجربه میکنند بیشتر احتمال دارد که به اضطراب، افسردگی، سوءمصرف الکل و مواد مخدر و اختلالات خوردن دچار شوند.
چگونه میتوان از قلدری مجازی پیشگیری کرد؟
مهم است که به فرزندتان بیاموزید از حسابهای شخصی خودش محافظت کند، اطلاعات شخصیاش را خصوصی نگه دارد و همچنین از پاسخ دادن به فرد قلدر خودداری کند.
نکات کلیدی
برای پیشگیری از آزار و اذیت اینترنتی، بر این موضوع تاکید کنید که فرزندتان نباید رمز عبور خودش را حتی با بهترین دوستش به اشتراک بگذارد.
کودکان و نوجوانان باید یاد بگیرند که هرگز آدرس، شماره تلفن یا سایر اطلاعات شخصی خود را با دیگران بهصورت آنلاین به اشتراک نگذارند.
به کودک یا نوجوان خود بیاموزید که قبل از گذاشتن هر پستی، مدتی وقت بگذارد و به تصمیمش فکر کند.
به کودک یا نوجوان خود بیاموزید که وقتی در مکانی عمومی مثل مدرسه، کتابخانه یا کافینت از کامپیوترهای عمومی استفاده میکند پس از استفاده باید از حسابهای شخصی خود خارج شود.
کودک یا نوجوان نهتنها باید یاد بگیرد که شما را در جریان آزار و اذیت بگذارد، بلکه لازم است خود رسانه اجتماعی و حتی پلیس را نیز در مواقع ضروری در جریان قلدری قرار دهد.
اکثر کودکان کمسنوسال از مرگ آگاه هستند حتی اگر آن را درک نکنند. مرگ موضوعی رایج در تلویزیون و کارتونهاست و همچنین ممکن است برخی از دوستان فرزندتان، عزیزی را از دست داده باشند. اما تجربه غم و اندوه از نزدیک برای بچهها فرایندی متفاوت و اغلب گیجکننده است. وقتی سوگ در کودکان اتفاق میافتد ممکن است اطرافیان متوجه نشانههای آن نشوند. با این حال، این بدین معنی نیست که کودکان غم و اندوه را تجربه نمیکنند.
بهعنوان والدین شما نمیتوانید از کودک در برابر از دست دادن محافظت کنید. اما میتوانید برای ایجاد احساس امنیت به او کمک کنید. وقتی به کودک اجازه بدهید احساساتش را ابراز کند و حتی او را تشویق کنید، به او کمک میکنید که مهارتهای مقابلهای سالم را یاد بگیرد. این مهارتها در ادامه زندگی نیز برای کودک مفید است. در ادامه با نشانههای سوگ و نحوه کمک به کودکان برای سازگاری با این مسئله آشنا میشوید.
وقتی یک بزرگسال دچار سوگ میشود بهنظر میرسد غم و اندوه او حتی در لحظات خوشحالی نیز وجود دارد. با این حال، کودکان اغلب یک لحظه خوب بهنظر میرسند و لحظه دیگر بهشدت به هم میریزند. زیرا مغز آنها برای مدتی طولانی نمیتواند با غم و اندوه کنار بیاید. در مراحل اولیه سوگ در کودکان، طبیعی است آنها مرگ عزیزشان را انکار کنند و حتی انتظار داشته باشند کسی که از دست دادهاند برگردد. اما این انکار بهویژه در کودکان بزرگتر باید بعد از مدتی کوتاه برطرف شود. چه فرزندتان یک حیوان خانگی را از دست داده باشد، چه یکی از اعضای خانواده یا یکی از دوستانش را، بعد از این اتفاق میتوانید نشانههای زیر را در او مشاهده کنید.
چسبندگی
بچهها ممکن است بعد از تجربه از دست دادن، چسبنده شوند. آنها ممکن است برای مدرسه رفتن گریه کنند یا ممکن است برای کارهایی که قبلا بهخوبی انجام میدادهاند از شما کمک بخواهند. نوزادان و کودکان نوپا میتوانند ناراحتی مراقبان خود را درک کنند. بنابراین، حتی در صورت عدم آگاهی از فقدان، ممکن است علائمی مانند تحریکپذیری، گریههای بیشتر و تمایل به در آغوش گرفته شدن را نشان دهند.
پسرفت رشدی
کودکان نوپا و کودکان پیشدبستانی ممکن است دچار شبادراری شوند یا شبها نخوابند. همچنین، ممکن است کودک به سینهخیز رفتن، صحبت بچگانه یا استفاده از شیشه شیر پسرفت کند.
مشکلات تحصیلی
کودکان بزرگتر و نوجوانهایی که فقدان را تجربه میکنند، معمولا اندوه خود را با عقب ماندن در مدرسه یا قبول نشدن در امتحانات نشان میدهند. همچنین آنها ممکن است در تمرکز بر روی کارهای خود مشکل داشته باشند یا در انجام تکالیف موفق نشوند.
مشکل در تمرکز
گاهی اوقات، کودک ممکن است نتواند بر فعالیت خاصی تمرکز کند یا برای تصمیمگیری و حل مسئله با مشکل مواجه باشد. او ممکن است متمرکز نباشد و دائما حواسش پرت باشد. پیشنهاد میکنیم در این مورد مقاله حواسپرتی در کودکان را نیز مطالعه کنید.
مشکلات خواب
بعد از تجربه سوگ، فرزندتان ممکن است بخواهد شبها پیش شما بخوابد. همچنین ممکن است کابوس یا خوابهایی در مورد فرد فوتشده ببیند. از سوی دیگر، برخی کودکان ممکن است کمی بیخواب شوند یا ممکن است از مرگ بترسند و این امر باعث شود که نخواهند بخوابند.
اضطراب
سوگ در کودکان و نوجوانان میتواند باعث اضطراب آنها در مورد همه چیز بهخصوص در مورد مرگ خودشان شود. آنها به این اطمینان خاطر نیاز دارند که امنیت خواهند داشت و از آنها مراقبت میشود. این نیاز بهخصوص در کودکان پیشدبستانی مشاهده میشود.
احساس رها شدن
کودک ممکن است نسبت به شخصی که فوت کرده است احساس خیانت، طرد یا رها شدن را تجربه کند. درنتیجه، ممکن است نیاز به این اطمینان خاطر داشته باشد که شما در کنار او خواهید بود. اطمینان حاصل کنید که به قولهای خود عمل میکنید. در این صورت، کودک احساس رها شدن نخواهد داشت.
واکنشهای رفتاری
کودکان در هر سنی که باشند ممکن است در واکنش به سوگ، مشکلات رفتاری نشان دهند. آنها ممکن است در مدرسه، احساساتشان را با بدرفتاری نشان دهند یا در خانه حاضرجواب شوند. به همین ترتیب، نوجوانان نیز ممکن است به سمت رفتارهای خطرناکتری مانند نوشیدن الکل یا مصرف مواد مخدر کشیده شوند.
احساس گناه
این امر معمول است که کودکان، خود را به خاطر مرگ عزیزانشان سرزنش کنند. کودکان ممکن است فکر کنند که این مرگ تقصیر آنهاست. زیرا آنها یک بار آرزو کردهاند که آن فرد بمیرد یا به نوعی فکر میکنند اعمالشان باعث مرگ فرد شده است.
تغییرات در بازی
تجربه سوگ در کودکان موجب میشود که آنها در بازی وانمودی خود بیشتر در مورد مرگ حرف بزنند. عروسکها یا اکشن فیگورهای آنها ممکن است در بازی بمیرند و دوباره زنده شوند. اگر شاهد این رفتار در فرزندتان هستید لازم است بدانید که فرزندتان در حال تجربه سوگ است.
چه زمانی لازم است که از متخصص کمک بگیرید
همه کودکانی که داغدار هستند نیاز به مشاوره سوگ ندارند. اما مهم است که از علائم هشداردهنده سوگ در کودکان آگاه باشید و اگر متوجه شدید که فرزندتان دچار مشکل است کمک حرفهای دریافت کنید. در ادامه با علائمی آشنا میشوید که نشان میدهند فرزندتان به کمک تخصصی نیاز دارد.
تقلید بیشازحد از فرد متوفی: طبیعی است که کودک بگوید: «من میخوام شیرینی شکلاتی بخورم چون بابابزرگ از این شیرینیها خیلی دوست داشت» اما تقلید بیشازحد از فرد متوفی طبیعی نیست و ممکن است به این معنی باشد که کودک شما برای مقابله با احساسات خود دچار چالش است.
باور به اینکه آنها در حال صحبت با فرد متوفی هستند: همه کودکان ممکن است بگویند فرد متوفی را دیدهاند یا هرچند وقت یکبار با آن شخص صحبت کردهاند. با این حال، اگرفرزندتان بهصورت مداوم بگوید که فرد متوفی را میبیند یا با او صحبت میکند لازم است کمک حرفهای دریافت کنید.
دوره طولانی افسردگی: غم و اندوه طبیعی است اما اگر کودک به مدتی طولانی نسبت به فعالیتهایی که قبلا به آنها علاقه داشته بیعلاقه شود، احتمالا فرزندتان دچار مشکل است. اختلالات روانشناختی مانند افسردگی یا اضطراب میتوانند پس از تجربه سوگ در کودکان ایجاد شوند.
علائمی که با گذشت زمان بدتر میشوند: علائم سوگ در کودکان، مانند چسبندگی یا مشکلات خواب باید با گذشت زمان برطرف شوند. اگر نشانههای فرزندتان بدتر میشود میتواند علامت این مسئله باشد که او نیاز به کمک تخصصی دارد.
ابراز مکرر تمایل به پیوستن به فرد متوفی: اگر فرزندتان آرزو میکند بمیرد این گفته را نادیده نگیرید. فکر خودکشی یک علامت هشداردهنده بسیار مهم است. بنابراین، لازم است در این شرایط کمک حرفهای بگیرید.
برای کودکانی که در کنار آمدن با سوگ با مشکل مواجه هستند، مشاوره سوگ بسیار مفید است. این نوع مشاوره میتواند بهصورت فردی، خانوادهدرمانی یا گروهدرمانی باشد. اگر مشکوک هستید که فرزندتان دچار علائم هشداردهنده سوگ است لازم است به روانشناس کودک مراجعه کنید تا درمان برای فرزندتان انجام شود.
نحوه کمک به بهبود علائم سوگ در کودکان
بزرگسالان هم برای کنار آمدن با سوگ خود و هم برای کمک به کنار آمدن کودک با سوگ با مشکل مواجه هستند. با این حال، مهم است که در این راه به فرزندتان کمک کنید. در ادامه چند راهکار مطرح شده است که استفاده از آنها در کاهش علائم سوگ در کودکان موثر است.
صادق باشید
استفاده از عباراتی مثل «ما اونو گم کردهایم» یا «اون الان خوابیده» میتواند کودک را گیج کند یا بترساند. مهم است که کودک درک کند که فرد متوفی گم نشده یا نخوابیده، بلکه بدن او دیگر کار نمیکند و برنخواهد گشت. البته نیازی به گفتن جزئیات وحشتناک نیست اما لازم است به حقایق کلی اشاره کنید.
از دست دادن را تصدیق کنید
این مسئله به تصمیم شما بستگی دارد که آیا فرزندتان در مراسم خاکسپاری شرکت کند یا نه. با این حال، اگر فرزندتان از رفتن به مراسم میترسد او را مجبور به این کار نکنید. شما میتوانید راههای دیگری برای تصدیق از دست دادن پیدا کنید. برای مثال، میتوانید نامهای به فرد متوفی بنویسید، در خانه شمع روشن کنید یا یک آلبوم عکس از فرد متوفی درست کنید. پیشنهاد میکنیم در این مورد مقاله آموزش ابراز احساسات به کودکان را نیز مطالعه کنید.
صبور باشید
چرخه سوگ در کودکان متوقف میشود و ادامه مییابد. به همین دلیل، ممکن است وقتی فکر کردهاید که فرزندتان با از دست دادن کنار آمده است دوباره نشانههای سوگ را در او ببینید. بنابراین، برای اینکه به فرزندتان کمک کنید با احساساتش کنار بیاید لازم است صبور باشید و هر بار که او دچار غم و اندوه شد به او کمک کنید آرامش پیدا کند. به یاد داشته باشید که یادآوری مانند سالگرد مرگ میتواند روند سوگ را دوباره بیدار کند.
با مراقبان دیگر صحبت کنید
مراقبان کودک بهخصوص معلمان او را در جریان آنچه در خانواده میگذرد بگذارید. آنها باید اطلاعات مربوط به مرگ را بدانند، در صورت مشاهده پریشانی کودک، به او توجه کنند و بتوانند در مواقع مناسب، حمایتهای لازم را ارائه دهند.
کتابهایی درمورد سوگ در کودکان بخوانید
خواندن کتابهایی در مورد غم و اندوه، مرگ و سوگ میتواند برای کودک مفید باشد. برای این کار میتوانید کتاب خداحافظ راکون پیر را برای فرزندتان بخوانید. همچنین برای پاسخگویی به سوالات کودک نیز آماده باشید و اگر پاسخ برخی از سوالات او را نمیدانستید اشکالی ندارد که به کودکتان بگویید نمیدانید.
از خودتان مراقبت کنید
فرزندتان به شما نگاه میکند که چگونه با احساسات خود کنار میآیید. بنابراین، مهم است که از خودتان مراقبت کنید. در مورد احساسات خود به صراحت صحبت کنید اما مراقبت باشید فرزندتان را درگیر مسائل مربوط به بزرگسالان نکنید. همچنین، مراجعه به روانشناس و صحبت کردن با او در مورد احساسات خود نیز میتواند بسیار مفید باشد.
درنهایت، ممکن است نشانههای سوگ در کودکان به ویژه کودکان خردسال، بلافاصله پس از واقعه ظاهر نشود. اما این مسئله بدین معنی نیست که سالها بعد نشانهای از غم و اندوه در فرزندتان نخواهید دید. مهم است که از نشانههای هشداردهنده سوگ در کودکان آگاه باشید و در صورت مشاهده آنها در فرزندتان کمک حرفهای بگیرید. همچنین لازم است در کنار این کار، اجازه دهید کودک احساساتش را ابراز کند و همچنین از خودتان نیز مراقبت کنید.
سوالات پرتکرار
نشانههای سوگ در کودکان چیست؟
چسبندگی، مشکلات تحصیلی، مشکل در تمرکز، اضطراب، احساس گناه و تغییرات در بازی برخی از نشانههای سوگ در کودکان است.
چه زمانی لازم است برای نشانههای سوگ در فرزندم به روانشناس مراجعه کنم؟
در صورتی که فرزندتان از فرد متوفی به شدت تقلید میکند، به مدتی طولانی دچار افسردگی شده است یا علائمش دائما بدتر میشود لازم است برای بهبود شرایط او به روانشناس مراجعه کنید.
چگونه میتوانم به فرزندم در کنار آمدن با سوگ کمک کنم؟
برای این کار مهم است که با کودکتان صادق باشید، صبور باشید، کتابهایی در مورد سوگ برای فرزندتان بخوانید و از خودتان نیز مراقبت کنید.
نکات کلیدی
مهم است که کودک درک کند که فرد متوفی گم نشده یا نخوابیده، بلکه بدن او دیگر کار نمیکند و برنخواهد گشت.
میتوانید نامهای به فرد متوفی بنویسید، در خانه شمع روشن کنید یا یک آلبوم عکس از فرد متوفی درست کنید.
برای اینکه به فرزندتان کمک کنید با احساساتش کنار بیاید لازم است صبور باشید و هر بار که او دچار غم و اندوه شد به او کمک کنید آرامش پیدا کند.
خواندن کتابهایی در مورد غم و اندوه، مرگ و سوگ میتواند برای کودک مفید باشد.
فرزندتان به شما نگاه میکند که چگونه با احساسات خود کنار میآیید. بنابراین، مهم است که از خودتان مراقبت کنید.
برای تربیت کودکان خوب، یک فرمول واحد وجود ندارد. به هر حال، فرزندپروری یک علم دقیق نیست و فرزندپروری مناسب تا حدی یک هنر است. محققانی که بر روی سبکهای فرزندپروری مطالعه میکنند بهطور مداوم به این نتیجه رسیدهاند که فرزندپروری مقتدرانه باعث میشود کودکانی سالمتر و شادتر داشته باشید. همچنین اگر والدی مقتدر باشید، فرزندتان بهاحتمالزیاد در مواجهه با چالشهای زندگی عملکرد بهتری خواهد داشت.
خبر خوب این است که همه والدین میتوانند مقتدر باشند. شما میتوانید از راهکارهای مرتبط با سبک فرزندپروری مقتدرانه بهصورتی استفاده کنید که متناسب با خصوصیات فرزندانتان باشند. در این صورت، روشهای فرزندپروری شما نیز کلیشهای نخواهند بود. در ادامه با سبک فرزندپروری مقتدرانه، ویژگیها و مزایای آن بیشتر آشنا خواهید شد. همچنین به این موضوع نیز خواهیم پرداخت که چگونه میتوانید والدینی مقتدر برای فرزندان خود باشید.
در دهه ۱۹۶۰، دیانا باومریند، روانشناس رشد، سه نوع مختلف سبک فرزندپروری را توصیف کرد: مقتدرانه، مستبدانه، سهلگیرانه. این سبکهای فرزندپروری درنتیجه مطالعات او بر روی کودکان پیشدبستانی بهدست آمد. در برخی موارد، به سبک فرزندپروری مقتدرانه، «سبک فرزندپروری دموکراتیک» نیز گفته میشود. این رویکرد، یک روش کودکمحور است که در آن والدین انتظارات خود از فرزندشان را حفظ میکنند و در عین حال، او را حمایت و راهنمایی میکنند.
بهطور سنتی، سبک فرزندپروری مقتدرانه، بهعنوان موثرترین و مفیدترین روش تربیت کودک شناخته شده است. تحقیقات نشان میدهند که لازم است والدین در فرزندپروری، انعطافپذیر باشند و از روشهای تربیت کودک بر اساس اهداف شخصی خود و ویژگیهای منحصربهفرد فرزندشان استفاده کنند. بنابراین، مهم است که در عین حال که سعی میکنید والدی مقتدر باشید روشهای تربیتی خود را متناسب با فرزندتان به کار بگیرید.
ویژگیهای سبک فرزندپروری مقتدرانه
به گفته باومریند، والدین مقتدر دارای برخی ویژگیهای مشترک هستند. اگرچه والدین مقتدر، انتظارات خود از فرزندشان را حفظ میکنند، اما آنها انعطافپذیر نیز هستند. در صورتی که شرایط قابلتوجیهی پیش بیاید، والدین مقتدر واکنش خود را متناسب با شرایط تنظیم میکنند. والدین مقتدر میتوانند بسته به شرایط، نیازهای کودک و سایر عوامل، روش فرزندپروری خود را تنظیم کنند. بنابراین، در این رویکرد تربیت کودک، همه متغیرها ازجمله رفتار کودک، شرایط و غیره در نظر گرفته میشود. در ادامه با ویژگیهای والدین مقتدر بیشتر آشنا میشوید:
اجرای نظم و انضباط عادلانه و ثابت در هنگام نقض قوانین
اجازه دادن به کودک برای ابراز نظرات خود
تشویق کودک برای بحث در مورد گزینهها
حمایت از کودک و ملایمت با او
پرورش استقلال و استدلال در کودک
گوش دادن به حرفهای کودک
تعیین انتظارات، محدودیتها و پیامدها برای رفتار کودک
مزایای فرزندپروری مقتدرانه
همانطور که مطرح شد متخصصان رشد کودک، سبک فرزندپروری مقتدرانه را بهترین روش برای تربیت کودک میدانند. مطالعات نشان میدهند کودکانی که توسط والدین مقتدر پرورش مییابند تواناتر، خوشحالتر و موفقتر از سایر کودکان هستند. به گفته باومریند، فرزندان والدین مقتدر:
در مورد تواناییهای خود در یادگیری مسائل جدید، اعتمادبهنفس بیشتری دارند؛
مهارتهای اجتماعی پیشرفتهتری دارند؛
کنترل و تنظیم هیجانی بهتری دارند؛
خلقوخوی شادتری دارند.
والدین مقتدر الگوهای مناسبی برای فرزندانشان هستند و همان رفتارهایی که از فرزندانشان انتظار دارند را انجام میدهند. به همین دلیل، بیشتر احتمال دارد که کودکان آنها، این رفتارها را درونیسازی کنند و آنها را انجام دهند. همچنین، قوانین و نظم مداوم به کودکان کمک میکند که بدانند از آنها چه انتظاراتی وجود دارد. والدین مقتدر، کنترل و تنظیم هیجانی بهتری دارند. در نتیجه، فرزندانشان نیز یاد میگیرند که هیجانات خود را مدیریت کنند و احساسات دیگران را نیز بهتر تشخیص بدهند.
از سوی دیگر، والدین مقتدر به فرزندان خود اجازه استقلال میدهند. این آزادی به کودکان نشان میدهد که آنها قادر به انجام کارهای خود هستند و همچنین به تقویت اعتمادبهنفس و عزت نفس آنها نیز کمک میکند. برخی از والدین بهطور طبیعی مقتدرتر هستند و کمتر مستبدانه یا سهلگیرانه عمل میکنند. با این حال، این مسئله به این معنی نیست که اگر در حال حاضر والدی مقتدر نیستید، نمیتوانید سبک فرزندپروری مقتدرانه را در پیش بگیرید.
نحوه فرزندپروری مقتدرانه
تلاش برای اصلاح روش فرزندپروری مستلزم این است که همزمان با تمرین مقتدر بودن، نسبت به اقدامات خود، آگاهی بیشتری پیدا کنید. تبدیل شدن به والدی مقتدر نیاز به تمرین مداوم روشهای فرزندپروری مقتدرانه و همچنین تمرکز بیشتر بر رفتارهای خود دارد. در ادامه با این موضوع آشنا میشوید که چگونه والدینی مقتدر برای فرزند خود باشید.
به فرزندتان گوش دهید
بر خلاف والدین مستبد که معتقدند فرزندان باید دیده شوند و لازم نیست شنیده شوند، والدین مقتدر از شنیدن نظرات فرزندان خود استقبال میکنند. آنها به نگرانیهای کودکان خود گوش میدهند و به فرزندانشان اجازه میدهند نظرات خود را ابراز کنند. بنابراین، چه فرزندتان برای دهمین بار یک جوک را میگوید چه یک داستان طولانی را برای شما تعریف میکند، شنونده خوبی برای او باشید. توجه مثبت شما به کودک، تا حد زیادی از مشکلات رفتاری او پیشگیری میکند.
احساسات فرزندتان را تایید کنید
والدین مقتدر احساسات فرزندشان را تایید میکنند. آنها به بچههایشان کمک میکنند تا احساسات خود را نامگذاری کنند و به آنها میآموزند که چگونه احساساتشان میتواند بر روی رفتارشان تاثیر بگذارد. بنابراین، دفعه بعد که فرزندتان ناراحت شد در مقابل دستکم گرفتن احساسش با جملاتی مثل «چیزی نیست» یا «دیگه گریه نکن» مقاومت کنید. به هر حال، مسئله برای کودک، مسئله بزرگی است. بنابراین، در این موقعیتها بهتر است از جملاتی مثل «من میفهمم که تو الان خیلی غمگینی» استفاده کنید.
رفتار کودک را اصلاح کنید نه احساس او را. به فرزندتان بگویید اشکالی ندارد که عصبانی شود اما اگر کسی را بزند، رفتارش، پیامد به دنبال دارد. همچنین میتوانید به او بگویید که اشکالی ندارد هیجانزده شود اما دویدن در داخل فروشگاه مواد غذایی مجاز نیست. از سوی دیگر، مهم است روشهای قابلقبول ابراز احساسات را به فرزندتان بیاموزید. پیشنهاد میکنیم در این مورد مقاله آموزش ابراز احساسات به کودکان را نیز مطالعه کنید.
احساسات فرزندتان را در نظر بگیرید
مقتدر بودن به معنای در نظر گرفتن احساسات کودک است. این امر بدین معنی نیست که شما و فرزندتان با هم برابر هستید. بلکه لازم است به فرزند خود نشان دهید که مسئولیت خانواده به عهده شماست اما به او بگویید که در نحوه تصمیمگیری، نظر همه اعضای خانواده مهم است. بنابراین، اگر تصمیم به جابجایی محل زندگی خود دارید از کودکتان بپرسید چه احساسی نسبت به این مسئله دارد. اما از او سوال نکنید که آیا با جابجایی موافق است یا نه. کودکان تجربه و خرد لازم برای تصمیمگیری در مسائل مربوط به بزرگسالان را ندارند. آنها وقتی میبینند والدین بیشتر از همه میدانند احساس امنیت میکنند.
برای استفاده از روش فرزندپروری مقتدرانه، در خانه قوانین روشن ایجاد کنید
والدین مقتدر در خانه قوانین روشنی دارند. آنها فرزندشان را از قبل از انتظارات خود آگاه میکنند و دلایل این قوانین را برای کودکشان توضیح میدهند. بنابراین، به جای اینکه به فرزندتان بگویید: «بخواب چون من میگم»، بگویید: «بخواب تا بتونی به رشد مغز و بدنت کمک کنی» در این صورت، فرزندتان نکات زیربنایی مسائل ایمنی، خطرات بهداشتی، مسائل اخلاقی یا قوانین اجتماعی موجود را بهتر درک میکند و در نتیجه از زندگی نیز درک بهتری خواهد داشت. بنابراین، حتی در مواقعی که شما در کنار فرزندتان نیستید او از قوانین پیروی خواهد کرد.
برای مسائل جزئی، هشدار بدهید
والدین مقتدر برای نقض قوانین، پیامدهای فوری تعیین میکنند. برای مثال، اگر کودک، فردی دیگر را بزند ممکن است از روش محروم کردن موقتی برای تربیت کودک استفاده شود. با این حال، والدین مقتدر برای مسائل جزئی، هشدار میدهند. آنها به فرزند خود میگویند که در صورتی که رفتار خود را تغییر ندهد، چه عواقبی در انتظار او خواهد بود. بنابراین، وقت خود را برای گفتن حرفهای بیمعنی مثل «بس کن» یا «کاری نکن که دوباره بهت هشدار بدم» تلف نکنید.
در عوض به کودک بگویید: «اگر از کوبیدن چنگال به بشقاب دست برنداری، امروز از بازی کردن با موبایل محروم میشی» یا «اگر الان اسباببازیات رو جمع نکنی، پارک رفتن بعد از ناهار کنسل میشه.» اگر فرزندتان به هشدار شما گوش نداد میتوانید پیامدی که تعیین کردید را اجرا کنید. از دادن چندین هشدار خودداری کنید. تکرار هشدار باعث میشود که کودک با اولین هشدارتان، به حرف شما گوش نکند.
از پیامدهایی استفاده کنید که به کودک درس زندگی میدهند
والدین مقتدر، فرزند خود را بهخاطر اشتباهاتش ناراحت نمیکنند. آنها از شرمسار کردن کودک به دلیل اشتباهش اجتناب میکنند و از تنبیه بدنی استفاده نمیکنند. همچنین، آنها با گفتن جملاتی مثل «من ازت خیلی ناامید شدم» به کودک احساس گناه نمیدهند. والدین مقتدر به فرزندشان کمک میکنند که متوجه شود کار بدی انجام داده است. اما این بدین معنی نیست که به او نشان دهند او فرد بدی است. پیامدها اغلب ماهیتی منطقی دارند. بنابراین، کودکی که از کنار گذاشتن پلیاستیشن خودداری میکند امتیاز بازی با پلیاستیشن را به مدت ۲۴ ساعت از دست خواهد داد.
پیامدهایی تعیین کنید که به فرزندتان کمک کند یاد بگیرد در آینده عملکرد بهتری داشته باشد. اگر او خواهر یا برادرش را زد او را نزنید. در عوض، یک امتیاز را از او بگیرید. سپس بر آموزش مهارتهای کنترل خشم و حل تعارض به کودک تمرکز کنید. از کودک بپرسید: «دفعه بعد که عصبانی شدی چه کاری میتونی انجام بدی تا کسی رو نزنی؟» سپس در مورد گزینهها با فرزندتان صحبت کنید و جایگزینهای زدن را به او بیاموزید. پیشنهاد میکنیم در این مورد مقاله کنترل خشم در کودکان را نیز مطالعه کنید.
مشوق فرزندتان باشید و به او پاداش بدهید
والدین مقتدر برای انگیزه دادن به فرزندشان از پاداش دادن استفاده میکنند. این بدین معنی نیست که آنها فرزند خود را غرق هدیههای مجلل میکنند. در عوض، آنها وقتی فرزندشان دچار مشکل رفتاری خاصی میشود با پاداش دادن، او را به مسیر درست هدایت میکنند. برای مثال، وقتی فرزند پیشدبستانی شما از خوابیدن در تختخوابش خودداری میکند، میتوانید یک جدول امتیاز درست کنید و هر وقت فرزندتان در تختخوابش خوابید به او یک امتیاز بدهید. درنتیجه، وقتی امتیازهای فرزندتان به یک حدنصاب رسید متناسب با تعداد امتیازها یک پاداش به کودک بدهید.
به فرزندتان در مورد برخی مسائل کوچک، حق انتخاب بدهید
والدین مقتدر در مورد مسائل کوچک به فرزندشان حق انتخاب میدهند. این کار به کودک قدرت میبخشد و به او برای تصمیمگیریهای بزرگتر در آینده کمک میکند. بنابراین، برای مثال میتوانید از فرزندتان بپرسید: «برای صبحونه تخممرغ و سیبزمینی میخوری یا نون و پنیر؟» یا «میخوای اتاقت رو قبل از شام مرتب کنی یا بعد از شام؟» اطمینان حاصل کنید که گزینههایی که ارائه میدهید را میتوانید عملی کنید.
میان آزادی و مسئولیت دادن، تعادل ایجاد کنید
والدین مقتدر انتظار دارند که فرزندشان مسئولیتپذیر باشد و مسیر موفقیت را طی کند. برای این امر مهم است که میان آزادی و مسئولیت دادن، تعادل ایجاد کنید. برای مثال، اگر فرزندتان فراموش میکند همه وسایل موردنیازش را در کولهپشتیاش بگذارد، میتوانید برای او یک چکلیست تهیه کنید. صبح قبل از اینکه کودک از خانه به مدرسه برود از او بخواهید که بررسی کند آیا همه وسایل ذکرشده در چکلیست را برداشته است یا نه.
اگر فرزندتان با مسئلهای دستوپنجه نرم میکند، یک برنامه مدیریت رفتاری ایجاد کنید تا درنتیجه آن از تلاشهای فرزندتان برای استقلال بیشتر حمایت کنید. در ابتدا، پشتیبانی بیشتری فراهم کنید اما اطمینان حاصل کنید که فرزندتان برای اینکه چه کاری انجام دهد به شما وابسته نیست. با گذشت زمان، کودک اعتمادبهنفس بیشتری برای انجام کارهای خود خواهد یافت.
اشتباهات را به فرصتهای یادگیری تبدیل کنید
والدین مقتدر، فرزندشان را بهخاطر اشتباه کردن خجالتزده نمیکنند. در عوض، آنها به کودک کمک میکنند که چگونه اشتباهات خود را به فرصتهای یادگیری تبدیل کند. بنابراین، وقتی فرزندتان اشتباهی مرتکب شد توضیح دهید که چرا رفتار او مناسب نبوده است. برای مثال میتوانید بگویید: «گرفتن وسایلی که متعلق به تو نیست اشتباهه. این کار باعث میشه دیگران ناراحت بشن.» وقتی فرزندتان، کسی دیگر را آزار داد به او کمک کنید رفتارش را جبران کند.
برای مثال، وقتی فرزندتان خواهرش را زد از او بخواهید که برای جبران اشتباهش، اسباببازی موردعلاقهاش را به خواهرش بدهد یا از کودک بخواهید که عذرخواهی کند. اگر کودکتان به صورت مکرر یک اشتباه را انجام داد با هم مسئله را حل کنید. برای مثال بگویید: «این دومین باره که امسال دیر به سرویس مدرسه رسیدی. فکر میکنی با چه راهکاری میتونی به موقع به سرویس برسی؟»
فرزندتان را به انضباط شخصی تشویق کنید
والدین مقتدر علاقهای به کنترل فرزندان خود ندارند، بلکه به دنبال این امر هستند که به کودکان بیاموزند خودشان را کنترل کنند. بنابراین، هر بار که فرزندتان به هم ریخت او را آرام نکنید. به جای آن، به او بیاموزید که چگونه خودش را آرام کند. دائما اصرار نکنید که فرزندتان مسئولیتهای روزانهاش را انجام دهید، بلکه به او کمک کنید تا خودش مسئولیتهایش را انجام دهد. یک برنامه مدیریت رفتار تهیه کنید که بر آموزش مهارتهای زندگی متمرکز باشد. آموزش کودک برای کنترل تکانه، کنترل خشم و انضباط شخصی به او در طول زندگی کمک زیادی خواهد کرد.
رابطه سالمی با فرزندتان داشته باشید
فرزندپروری مقتدرانه به این معنی نیست که به دنبال اطاعتپذیری فرزندتان باشید. در عوض، به این معنی است که چگونه الگوی خوبی برای کودک باشید و مهارتهای لازم برای زندگی را به او یاد بدهید. برخلاف والدین مستبد، والدین مقتدر، خونگرم و دوستداشتنی هستند. آنها به فرزندشان محبت میکنند و میدانند پرورش کودکان مهم است. بنابراین، هر روز چند دقیقه زمان بگذارید و با کودک وقت بگذرانید. وقت گذراندن باکیفیت با کودک، به او احساس دوستداشتنی بودن و پذیرش میدهد. این امر به افزایش اعتمادبهنفس کودک کمک میکند.
درنهایت، همانطور که مطرح شد متخصصان معتقدند بهترین روش تربیت کودک، فرزندپروری مقتدرانه است. استفاده از این روش، کمک میکند که فرزندی شادتر و سالمتر داشته باشید. تمرکز این سبک فرزندپروری بر ایجاد تعادل میان نظم، کنترل هیجانی و استقلال کودک قرار دارد. برای اینکه والدی مقتدرتر باشید کاراهای زیادی میتوانید انجام دهید. مهم است به فرزندتان خوب گوش کنید، برای او وقت بگذارید و به کودک کمک کنید که در مورد مسائل کوچک، حق انتخاب داشته باشد.
سوالات پرتکرار
فرزندپروری مقتدرانه به چه معناست؟
فرزندپروری مقتدرانه یکی از سبکهای فرزندپروری و موثرترین روش تربیت کودک است که در آن در عین حال که برای کودک قوانینی تعیین میشود از او حمایت نیز صورت میگیرد.
فرزندپروری مقتدرانه چه مزایایی دارد؟
کودکانی که والدین آنها مقتدر هستند معمولا شادتر و سالمتر هستند و همچنین در بزرگسالی احتمال موفقیتشان بیشتر است.
چگونه میتوانم والدی مقتدر باشم؟
با گوش دادن به کودک، حق انتخاب دادن به او، تعیین قوانین در خانه، وقت گذراندن با کودک و درک احساسات فرزندتان میتوانید والدی مقتدرتر باشید.
نکات کلیدی
چه فرزندتان برای دهمین بار یک جوک را میگوید چه یک داستان طولانی را برای شما تعریف میکند شنونده خوبی برای او باشید.
به فرزندتان بگویید اشکالی ندارد که عصبانی شود اما اگر کسی را بزند، رفتارش، پیامد به دنبال دارد.
لازم است به فرزند خود نشان دهید که مسئولیت خانواده به عهده شماست اما به او بگویید که در نحوه تصمیمگیری، نظر همه اعضای خانواده مهم است.
پیامدهایی تعیین کنید که به فرزندتان کمک کند یاد بگیرد در آینده عملکرد بهتری داشته باشد.
اگر فرزندتان با مسئلهای دستوپنجه نرم میکند یک برنامه مدیریت رفتاری ایجاد کنید تا درنتیجه آن از تلاشهای فرزندتان برای استقلال بیشتر حمایت کنید.
اگر شما هم نظر یا تجربهای در زمینه فرزندپروری مقتدرانه و نحوه مقتدر بودن در تربیت کودک دارید، آن را با ما و خوانندگان کارپازل به اشتراک بگذارید.
کار گروهی به معنای توانایی همکاری با شخصی دیگر یا گروهی از افراد برای حل یک مسئله یا تکمیل یک پروژه است. آموزش کار گروهی به کودکان در اوایل زندگی به آنها کمک میکند که در مدرسه برای انجام پروژههای کلاسی با دانشآموزان دیگر همکاری کنند یا در بزرگسالی بتوانند با همکاران خود برای حل مسائل اقدام کنند. کار گروهی فراتر از کنار آمدن با دیگران است و مهارتهایی ازجمله توانایی ارتباط برقرار کردن، خودکنترلی و تواضع نیز در آن نقش دارند. نکته کلیدی در کار گروهی این است که فرد یاد بگیرد نیازهای گروه را به نیازهای خود ترجیح دهد.
بچهها فرصتهای زیادی برای تمرین کار گروهی در زندگی روزمره دارند. پروژههای گروهی مدرسه، ورزش و حتی تصمیمات خانوادگی چند نمونه از این فرصتها هستند. از آنجایی که همکاری با دیگران، یکی از مهارتهای بسیار مهم برای رسیدن به موفقیت است، چه معلم باشید و چه والد، میتوانید با استفاده از برخی راهکارها، فرصت آموزش کار گروهی به کودکان را فراهم کنید و درنتیجه به موفقیت او کمک بسیار زیادی کنید. در ادامه با این راهکارها آشنا میشوید اما قبل از آن لازم است در مورد اهمیت آموزش کار گروهی به کودکان، بیشتر بدانید.
یکی از مهمترین آموزشهای ضروری برای کودکان، آموزش کار گروهی به آنهاست. این مهارت در کل زندگی برای کودک مفید خواهد بود و باعث میشود او در بزرگسالی، موفقیت را تجربه کند. در ادامه با مزایای آموزش کار گروهی به کودکان آشنا میشوید.
تقویت مهارتهای اجتماعی و ارتباطی کودکان
مهمترین درسی که بچهها از کار گروهی میگیرند این است که چگونه میتوانند بهطور موثری با دیگران ارتباط برقرار کنند. مهارتهای اجتماعی تقریبا در هر زمینهای از زندگی مفید هستند. این مهارتها به افراد کمک میکنند که فارغ از شغل و موقعیتی که دارند، موفق شوند. کار گروهی در درجه اول به کودکان میآموزد که چگونه به دیگران گوش دهند. این امر اولین قدم برای برقراری ارتباط موثر است. اعضای گروه برای ایفای درست نقش خود باید به یکدیگر گوش دهند و از سوی دیگر، یاد بگیرند که به یکدیگر احترام بگذارند. بدون گوش دادن، گفتگو با دیگران، غیرممکن است. در این شرایط، ارتباط یکطرفه میشود و هرگونه حس کار تیمی از بین میرود.
از سوی دیگر، کار گروهی به کودکان امکان میدهد که یاد بگیرند چگونه صحبت کنند و درنتیجه منظور خود را بهدرستی به مخاطبشان برسانند. در حالی که خوب گوش دادن به کودکان یاد میدهد که به نظرات دیگران احترام بگذارند، خوب صحبت کردن نیز به آنها این امکان را میدهد که این احترام را بهصورت عملی نشان دهند. روش صحبت، نشاندهنده سطح درک و احترام است که این موضوع اهمیت زیادی در کار تیمی دارد.
بهبود اعتمادبهنفس کودکان
وقتی کودکان متوجه میشوند که عقاید و نظرات آنها مورداحترام است، اعتمادبهنفس پیدا میکنند. وقتی آنها حس میکنند که شنیده میشوند احساس ارزشمندی میکنند و به مشارکت در تیم، تشویق میشوند. در این فضا، حتی ساکتترین و خجالتیترین کودکان نیز به مشارکت در گروه، علاقهمند میشوند. این امر موجب افزایش جرئتمندی در این کودکان میشود. هرچه افراد گروه برای همکاری مشتاقتر باشند، عملکرد گروه نیز بهتر خواهد شد. درنتیجه، بهبود عملکرد گروه نیز، علاقه و اشتیاق اعضای گروه به مشارکت افزایش بیشتری مییابد.
کاهش قلدری
وقتی کودکان احساس میکنند عضوی از یک گروه هستند که در آن، همه به یکدیگر اهمیت میدهند، در موقعیتهای دیگر نیز کنار هم میمانند. آموزش کار گروهی به کودکان، بهطرز چشمگیری تاثیرات افراد قلدر بر روی کودکان را کاهش میدهد. وقتی کودک در گروهی عضو است که در آن احساس ارزشمندی میکند و حس میکند حمایت میشود کمتر تحت تاثیر قلدری دیگران قرار میگیرد. علاوه بر این، در این شرایط، کودکان برای مقابله با قلدری، به اندازه کافی جرئتمند میشوند و میتوانند جلوی آزار و اذیت دیگران را بگیرند.
موفقیت در بزرگسالی
کودکانی که از اعتمادبهنفس بالا و مهارتهای اجتماعی برخوردارند به بزرگسالانی کارآزموده تبدیل میشوند. بزرگسالانی که مهارتهای متعددی دارند معمولا افراد شادتر و موفقتری هستند. آنها یاد گرفتهاند که در گروه چگونه با دیگران همکاری کنند و درنتیجه از شغل و روابط خود رضایت بیشتری دارند. از سوی دیگر، به دلیل همین ویژگیها و مهارتهای مثبت، احتمال ارتقاء شغلی و افزایش بهرهوری شغلی در این افراد بالاتر است.
نحوه آموزش کار گروهی به کودکان
چه در مدرسه و چه در خانه، فرصتهای بسیار زیادی برای آموزش کار گروهی به کودکان وجود دارد. بنابراین، چه معلم باشید، چه والد میتوانید در این زمینه کمک بسیار زیادی به کودکان کنید. در ادامه با نحوه آموزش کار گروهی به کودکان در مدرسه و خانه آشنا میشوید.
آموزش کار گروهی به کودکان در مدرسه
سالهای دبستان، زمان بسیار خوبی برای آموزش کار گروهی به کودکان است. بسیاری از فعالیتهای داخل کلاس و خارج از کلاس میتوانند مهارتهای مرتبط با کار گروهی را در کودکان تقویت کنند. این فعالیتها شامل موارد زیر هستند:
تکلیف حل مسئله: میتوانید از تکالیفی استفاده کنید که با علم یا فناوری مرتبط باشند. برای مثال، کودکان را به چند گروه تقسیم کنید و از آنها بخواهید با استفاده از ماکارونی خشک، بلندترین سازهای را بسازنند که میتوانند.
تعیین یار برای هر کودک: این کار باعث میشود که کودکانی که مهارت بیشتری دارند بتوانند به کودکان ضعیفتر کمک کنند.
خواندن گروهی: کودکان به نوبت بخشی از یک کتاب را با صدای بلند بخوانند.
موسیقی: هر یک از کودکان، ساز متفاوتی را بنوازد و درنهایت یک قطعه موسیقی توسط آنها نواخته شود.
ورزش: ورزشهای تیمی مثل فوتبال، والیبال و بسکتبال میتوانند کمککننده باشند.
مناظره: دانشآموزان به چند گروه تقسیم شوند و با یکدیگر در مورد یک موضوع شروع به بحث کنند.
آموزش کار گروهی به کودکان در خانه
اگر میخواهید کار گروهی را به فرزندتان بیاموزید، لازم است بدانید راهکارهای بسیار زیادی برای آموزش کار گروهی به کودکان در خانه وجود دارد. برخی از این راهکارها عبارتاند از:
بازیهای رومیزی: بازیهایی ازجمله جنگا، پانتومیم، اتللو، هدبند، معمای جنگل و دوچشمی برخی از این بازیها هستند.
آشپزی: از فرزندانتان بخواهید با همکاری با یکدیگر، یک غذا درست کنند.
اجرای یک نمایش: فرزندانتان میتوانند با یکدیگر یا با کودکان فامیل، یک نمایش آماده و اجرا کنند.
کارهای هنری: میتوانید از کودکان بخواهید با همکاری با یکدیگر یک کاردستی درستی کنند یا یک لگو را تکمیل کنند.
کمک کردن در انجام تکالیف: میتوانید از فرزند بزرگترتان بخواهید که به خواهر یا برادر کوچکترش در انجام تکالیف کمک کند.
بازی در فضای باز: فعالیتهایی مانند فوتبال، بسکتبال یا ساختن آدم برفی میتوانند فعالیتهای مناسبی برای آموزش کار گروهی به کودکان باشند.
به یاد داشته باشید که کار گروهی برای کودکان بهویژه خواهر و برادرها چالشبرانگیز است. بنابراین، اگر شرایط بازی بیشازحد رقابتی یا تقابلی شود آماده مداخله باشید. پیشنهاد میکنیم در این مورد مقاله برخورد با دعوای کودکان را نیز مطالعه کنید.
نحوه کمک به کودکان در حل مشکلات کار گروهی
آموزش کار گروهی به کودکان، بهآسانی انجام نمیشود. برخی از کودکان به دلیل اینکه خجالتی هستند، دوست دارند رئیس باشند یا میخواهند همیشه برنده باشند، ممکن است در کار گروهی با مشکل روبرو شوند. خبر خوب این است که ما بزرگسالان میتوانیم کارهای زیادی انجام دهیم تا به کودکان کمک کنیم که در گروه، عملکرد بهتری داشته باشند. در ادامه با نحوه کمک به کودکان در حل مشکلات کار گروهی آشنا میشوید.
بر اهمیت عضویت در گروه تاکید کنید
در یک گروه، همه نقشهایی را به عهده میگیرند. شما به عنوان والدین یا معلم کودک، میتوانید به او کمک کنید که نقاط قوت خود را پیدا کند و آنها را بهبود ببخشد. تابآوری واقعی به این معناست که کودک بداند در چه مورد مهارت دارد و بر آن تمرکز کند. بهعنوان مثال، اگر کودک در تیم فوتبال، بهعنوان یک مهاجم بهخوبی بازی نمیکند، ممکن است دروازهبان بودن، نقش مناسبتری برای او باشد.
اعتمادبهنفس کودک را تقویت کنید
کودکانی که خجالتی و کمحرف هستند ممکن است عضویت در گروه برایشان دشوار باشد یا بهراحتی تحت سلطه دیگران قرار گیرند. در شرایطی که کودک خجالتی است، چه معلم باشید چه والد، میتوانید مطابق با تواناییهای کودک به او نقش بدهید. این امر به کودک نشان میدهد که به او باور دارید و درنتیجه اعتمادبهنفسش افزایش مییابد.
آموزش کار گروهی به کودکان را در خانه ادامه دهید
برای آموزش کار گروهی به کودکان، فرصتهای زیادی در خانه وجود دارد. بهعنوان مثال میتوانید از یکی از فرزندانتان بخواهید لباسهای شستهشده را تا بزند و کودک دیگر آنها را سر جایشان بگذارد. همچنین، میتوانید برای آموزش کار گروهی به کودک با کمک او برای تهیه یک وعده غذایی خاص، مواد لازم را فهرست کنید و سپس غذا را درست کنید یا با همدیگر برای مسافرت در تعطیلات برنامهریزی کنید. در این زمینه پیشنهاد میکنیم مقاله بازی برای آموزش کار گروهی به کودکان را نیز مطالعه کنید.
کودک را در یک کلاس فوق برنامه ثبتنام کنید
هر کاری که در کلاسها انجام میشود شامل کار گروهی است و میتواند مهارتهای مهم برای زندگی را به کودکان بیاموزد. یکی از مزایای عضویت در کلاسهای فوق برنامه برای کودکان این است که آنها یاد میگیرند با کودکان دیگر معاشرت داشته باشند و شبکه اجتماعی گستردهتری تشکیل دهند.
بازی جوانمردانه را تشویق کنید
قوانین اساسی مناسب در بازی مانند نوبت گرفتن و مهربان بودن با یکدیگر، برای کار گروهی ضروری است. بنابراین، برای فعالیتهای گروهی، دستورالعملهای واضحی را تعیین کنید. اگر این قوانین را خود بچهها با همکاری با یکدیگر، تعیین و اجرا کنند، این روش حتی موثرتر نیز خواهد بود.
با مدرسه در تماس باشید
اگر فرزندتان در کارهای گروهی مدرسه با مشکل روبروست در این مورد با معلم کودک صحبت کنید. برخی از راهکارها در این شرایط، برای کمک به بهبود کار گروهی در فرزندتان بسیار کمککننده خواهند بود. برای مثال، اگر معلم هستید بهتر است اسم سرگروه تیمها را بهصورت تصادفی انتخاب کنید تا اینکه همیشه اسم برخی کودکان را به عنوان سرگروه نام ببرید. همچنین، اگر بچههای بزرگتر را مسئول بازی بچههای کوچکتر در زمین بازی کنید به کودکان کمک میکنید کار گروهی بهتری داشته باشند.
اگر نگران هستید کمک بگیرید
اگر فکر میکنید که فرزندتان در مهارتهای اجتماعی لازم برای کار گروهی با مشکل مواجه است میتوانید با روانشناس کودک در این مورد صحبت کنید. بااینحال، واقعبین باشید. حتی برای بزرگسالان نیز گاهی اوقات، کار گروهی سخت است. همچنین، مهارتهای کودکان با تمرین بهمرور بهتر خواهد شد.
درنهایت، آموزش کار گروهی به کودکان کمک میکند که یاد بگیرند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، مهارتهای اجتماعی را بیاموزند و اعتمادبهنفسشان افزایش یابد. کودک برای یادگیری این مهارت، مانند هر مهارت دیگری، نیاز به یک مربی دارد که در این شرایط، معلم و والدین میتوانند بسیار کمککننده باشند. بنابراین، چه معلم هستید چه والد میتوانید با فراهم کردن فرصتهایی برای کار گروهی کودکان، به آنها همکاری و کنار آمدن با یکدیگر را بیاموزید.
سوالات پرتکرار
چرا آموزش کار گروهی به کودکان مهم است؟
کار گروهی به کودکان کمک میکند که مهارتهای اجتماعی و ارتباطی را یاد بگیرند، اعتمادبهنفسشان افزایش یابد و همچنین بتوانند از خود در برابر قلدری دفاع کنند.
چگونه میتوان به کودکان، کار گروهی را آموزش داد؟
در صورتی که معلم باشید با دادن پروژههای گروهی به دانشآموزان و تشکیل جلسات مناظره به آنها کار گروهی را بیاموزید و در صورتی که والد باشید میتوانید با استفاده از بازیهای رومیزی و تشویق کودک به بازی در فضای باز، به او کمک کنید که کار گروهی را یاد بگیرد.
وقتی فرزندم با کار گروهی مشکل دارد چگونه میتوانم به او کمک کنم؟
در این شرایط، میتوانید آموزش کار گروهی را در خانه ادامه دهید، فرزندتان را در یک کلاس فوق برنامه ثبتنام کنید و کودک را به بازی جوانمردانه تشویق کنید.
نکات کلیدی
در شرایطی که کودک خجالتی است، چه معلم باشید چه والد، میتوانید مطابق با تواناییهای کودک به او نقش بدهید.
میتوانید برای آموزش کار گروهی به کودک با کمک او برای تهیه یک وعده غذایی خاص، مواد لازم را فهرست کنید و سپس غذا را درست کنید یا با همدیگر برای مسافرت در تعطیلات برنامهریزی کنید.
یکی از مزایای عضویت در کلاسهای فوق برنامه برای کودکان این است که آنها یاد میگیرند با کودکان دیگر معاشرت داشته باشند و شبکه اجتماعی گستردهتری تشکیل دهند.
اگر فرزندتان در کارهای گروهی مدرسه با مشکل روبروست در این مورد با معلم کودک صحبت کنید.
اگر فکر میکنید که فرزندتان در مهارتهای اجتماعی لازم برای کار گروهی با مشکل مواجه است میتوانید با یک روانشناس کودک در این مورد صحبت کنید.
آخرین دیدگاهها