آموزش ساعت به کودکان هم برای والدین و هم برای خود کودک دغدغه بزرگی است. اغلب بچهها نمیتوانند بهراحتی با مفهوم دقیقه ارتباط برقرار کنند. ممکن است حین یادگیری خسته و دلسرد شوند و تمایلی به ادامه کار نداشته باشند. در این مقاله ابتدا، نحوه یادگیری ساعت را بررسی میکنیم. سپس، ۵ بازی برای آموزش ساعت به کودکان را معرفی خواهیم کرد.
فهرست
از چه سنی میتوان آموزش ساعت به کودکان را شروع کرد؟
چگونه به فرزندمان خواندن ساعت را بیاموزیم؟
بازی آموزش ساعت به کودکان
ساعت کاغذی
بازی شناخت جایگاه اعداد در ساعت
پازل ساعت
بازی تطبیق
ساعت زمینی!
از چه سنی میتوان آموزش ساعت به کودکان را شروع کرد؟
با رشد کودک ذهن او نیز رشد کرده و میتواند مسائل بیشتری را تجزیه و تحلیل کند. درک کودک نسبت به زمان در سنین مختلف متفاوت است که در ادامه این موضوع را بررسی میکنیم.
سن ۵ تا ۶ سالگی
کودک در این سن باید بتواند عقربه ساعتشمار و نشانگر نیمساعت را بر روی یک ساعت آنالوگ تشخیص بدهد و بتواند زمان مربوط به آن را بخواند.
سن ۶ تا ۷ سالگی
کودک در این سن باید تعداد دقیقه در هر ساعت و تعداد ساعات روز را بلد باشد. باید بتواند مفهوم ربع و یک ربع مانده را درک کند و بتواند تقسیمبندی پنج دقیقهای را انجام دهد (مانند ۵ و ۱۰ و ۱۵ و۲۰ و…).
سن ۷ تا ۸ سالگی
در این سن کودک باید بتواند ساعت آنالوگ را بخواند. از اعداد رومی (I-XII)، مقیاس ۲۴ ساعته و ۱۲ ساعته (ق.ظ و ب.ظ) استفاده کند. باید مفهوم ثانیه، دقیقه و ساعت را بهخوبی بشناسند. از واژگان مربوط به زمان مانند ساعت، ق.ظ، ب.ظ صبح، ظهر، عصر، شب و نیمه شب بهراحتی استفاده کند.
چگونه به فرزندانمان خواندن ساعت را بیاموزیم؟
قبل از اینکه کودک بتواند ساعت را بخواند، باید با مفاهیم اولیه آن آشنا شود.
کودک باید بتواند قبل از یادگیری ساعت شمردن اعداد تا ۶۰ را یاد بگیرد. اعداد را بخواند و بنویسد تا حفظ کند.
بعد از اینکه کودک توانست اعداد را تا ۶۰ بشمارد، این بار به او آموزش دهید تا بتواند پنجتا پنجتا تا ۶۰ بشمارد.
برای آموزش ساعت به کودکان ابتدا بهتر است آنها را با مفاهیمی چون صبح، ظهر، عصر و شب آشنا کنید. با سوالهایی مانند « چه زمانی صبحانه میخوریم؟» یا «صبحها چه کاری انجام میدهیم؟ » کودک را به زمانهایی وصل میکنید که روزانه با آن سروکار دارد. به این روش تقسیمبندی ساعات روز برای کودک ملموستر خواهد شد و بهتر میتواند مفهوم زمان را یاد بگیرد.
برای اینکه کودک مفاهیمی چون دقیقه، ثانیه، ساعت و عقربهها را لمس کند. بهتر است بهصورت عملی با ساخت ساعت بههمراه کودک این مفاهیم را به او بیاموزید. در ادامه مقاله روشهای مختلف ساخت ساعت و چند بازی آموزش ساعت به کودکان را معرفی خواهیم کرد.
معمولا درک عقربه دقیقهشمار برای کودک کمی سختتر از درک عقربه ساعتشمار است. برای کودک توضیح دهید که در هر ساعت ۶۰ دقیقه وجود دارد. عدد یک، دقیقه ۵ام را نشان میدهد. عدد دو دقیقه ام۱۰ را نشان میدهد تا الی آخر.
برای تمرین بیشتر میتوانید از او بپرسید، عقربه ساعتشمار به … و عقربه دقیقهشمار به … اشاره میکند. پس ساعت چند است؟
۵ بازی آموزش ساعت به کودکان
بازی همیشه راهکار بسیار خوبی برای آموزش موضوعات مختلف به کودک بوده است. بازی تجربهای واقعی در مقیاس کوچک را برای کودک فراهم میکند. باعث میشود کودک بهتر بتواند با محیط اطرافش ارتباط برقرار کند. بازی های آموزشی برای کودکان به رشد آنها کمک میکنند.
۱. ساعت کاغذی
این فعالیت تمرینی عالی برای آموزش دقیقه و ساعت به کودک است. برای ساخت ساعت کاغذی به دو عدد بشقاب یکبار مصرف احتیاج داریم. بر روی یکی اعداد یک تا ۱۲ را بنویسید و دور هر عدد را مانند تصویر برش مربعی کوچکی بزنید. روی صفحه ساعت نیم و ربع ساعت را مشخص کنید.
روی بشقاب دیگر دقیقهها را مشخص کنید. دو کاغذ رنگی برای ساخت عقربه ساعتشمار و دقیقهشمار انتخاب کنید. روی آن بنویسید که کدام مربوط به دقیقه و کدام مربوط به ساعت است.
سپس، دو بشقاب را طوری بر روی هم قرار دهید که دقیقهها در جای مناسب زیر اعداد ساعت قرار بگیرند. عقربهها را نیز روی بشقاب اول قرار دهید و با پونز آنها را به هم وصل کنید.
۲. بازی شناخت جایگاه اعداد در ساعت
در این بازی کافی است تصویر صفحه ساعت را بر روی کاغذ رسم کنید. بهجای پر کردن جای اعداد، جای خالی بگذارید. اعداد را از ۱ تا ۱۲ بر روی کاغذی مجزا رسم کرده و برش بزنید. از کودک بخواهید تا اعداد مربوطه را سر جای خودشان قرار دهد. یا میتوانید، ساعتی را اعلام کنید و از کودک بخواهید که عدد مربوط به آن ساعت را در جای خالی قرار دهد.
۳. پازل ساعت
برای تهیه این پازل کافی است چند قطعه کاغذ A4 رنگی تهیه کنید. مانند تصویر آن را به فرم پازل برش بزنید. برای نمایش هر ساعت سه قطعه کاغذ احتیاج دارید.
بر روی یکی تصویر صفحه ساعت را به صورت دایرهوار رسم کنید. بر روی دیگری عدد نشان دهنده آن ساعت را رسم کنید. بر روی قطعه سوم نیز حالت نمایش دیجیتالی ساعت را رسم کنید.
هنگامی که این کار را برای تمام اعداد انجام دادید، یکی از قطعهها را انتخاب کنید. از کودک بخواهید دو قطعه متناسب دیگر را در بین قطعات درست شده پیدا کرده و پازل ساعت را تکمیل کند. به این روش کودک با هر سه نوع نمایش ساعت میتواند آشنا میشود.
۴. بازی تطبیق
برای اینکه کودک بهتر بتواند ساعت را یاد بگیرد، میتوانید از بازی تطبیق استفاده کنید. در این بازی کافی است در سمت راست یک برگه تصویر ساعت در زمانهای مختلف را رسم کنید. در سمت چپ نیز اعداد مربوط به آن ساعتها را بهصورت بههم ریخته بنویسید. کودک باید عدد ساعت مربوط به تصویر سمت راست را پیدا کرده و به آن وصل کند.
۵. ساعت زمینی!
شاید هزاران نرمافزار و بازی آموزش ساعت به کودکان در اینترنت وجود داشته باشد که بتوان از آنها استفاده کرد. اما، گاهی بهتر است کمی کودک را از دنیای اینترنتی و مجازی جدا کنیم. او را به بازی بیرون از محیط خانه دعوت کنیم تا با طبیعت اطرافش بیشتر آشنا شود.
کافی است چند قطعه گچ رنگی تهیه کنید. بر روی زمین دایرهای بزرگ رسم کنید. اعداد را داخل دایره بنویسید و یک ساعت بزرگ زمینی بسازید. از بیل و سایر اسباببازیهای مناسب کودک بهعنوان عقربه استفاده کنید.
هر بار یک ساعت را نام ببرید. از کودک بخواهید که عقربهها را مطابق با آن ساعت تنظیم کند. یا میتوانید عقربهها را تنظیم کنید و از کودک بخواهید که حدس بزند که عقربهها چه ساعتی را نشان میدهند.
در پایان
گاهی بچهها با مفهوم ساعت دیر ارتباط برقرار میکنند. بههمین دلیل یادگیری ساعت برای آنها کار سختی بهنظر میرسد. بهتر است صبور باشید. با طی کردن مراحل اشاره شده در بالا و از طریق بازی، خواندن ساعت را به کودک آموزش دهید. فراموش نکنید که یادگرفتن هرچیزی زمانبر است و ممکن است همراه با خطا و اشتباه باشد. با تمرین و ممارست میتوان از پس آن برآمد.
سوالات متداول
چگونه خواندن ساعت را به فرزندمان بیاموزیم؟
ابتدا شمردن تا ۶۰ را به فرزندتان بیاموزید. سپس، او را با مفهوم دقیقه، ثانیه، ساعت، شب، روز، صبح، ظهر و نیمه شب آشنا کنید. با کمک بازی آموزش ساعت به کودک را شروع کنید. عملکرد عقربه ساعتشمار و دقیقهشمار را برای کودک توضیح دهید.
در چه سنی کودک باید بتواند زمان را تشخیص دهد؟
بین سنین ۵ تا ۶ سالگی زمانی است که کودک باید بتواند ساعت و نیمساعت در یک ساعت آنالوگ را بخواند. بین سنین ۶ تا ۷ سالگی نیز زمانی است که کودک باید بداند که هر ساعت چند دقیقه است و هر روز چند ساعت است.
نکات طلایی
برای اینکه کودک مفهوم زمان را بهتر درک کند، ذهن او را با سوالی چون «چه زمانی صبحانه میخوریم؟» درگیر کنید تا بهتر بتواند زمان را درک کند.
قبل از آموزش ساعت به کودکان، شمردن اعداد تا ۶۰ را به آنها بیاموزید.
شاید این سوال برای شما هم پیش بیاید که فرزندتان چه استعدادی دارد؟ آیا او هم میتواند برنده المپیاد یا یک قهرمان بینالمللی شود؟ یا در کاری که در آینده میخواهد انجام بدهد موفق شود.
استعداد مانند دانهای است در زمین که اگر به آن رسیدگی نشود، به مرحله بالندگی و ثمردهی نمیرسد. در ادامه به ۶ راهکار موثر برای پرورش استعداد کودکان اشاره میکنیم.
چگونه استعداد کودکان را کشف کنیم؟
معمولا هنگامی که کودک استعداد انجام کاری را داشته باشد، خودش نمیتواند آن را به سادگی کشف نمیکند. والدین باید تیزبین و در عین حال صبور باشند. اگر فرزندشان علاقه خاصی به موضوعی نشان میدهد، میتوانند این را به عنوان یک نشانه در نظر بگیرند.
اگرچه فردی مثل بتهوون در خانوادهای هنرمند بدنیا آمد، اما تا ۲۰ سالگی اثری ماندگار از خود بهجا نگذاشت، اما بعد به یکی از اسطورههای موسیقی دنیا تبدیل شد و این نشان میدهد که بهترین سن برای یادگیری موسیقی و بسیاری از مهارتهای دیگر همان کودکی است. استعداد امری ذاتی نیست. بلکه با پرورش به موقع و تلاش بسیار بهدست میآید. در این مقاله سعی کردیم تا نکات قابل توجهی راجع به پرورش و شکوفایی استعداد در کودکان را بررسی کنیم.
۱. آشنایی بیشتر کودک با زمینهای که در آن استعداد دارد
پرورش استعداد کودکان زمانی اهمیت پیدا میکند که باعث شکوفایی و رشد شخصیت او شود. یعنی فرزندتان از انجام آن لذت ببرد و هر روز با علاقه بیشتری فعالیتهایش را پیگیری کند. نه اینکه بهانه بیاورد و از انجام آن فرار کند. بنابراین، از هر فرصتی برای آشنا کردن او با استعدادهایش استفاده کنید. درها را برایش باز کنید تا درک بیشتری از کاری که میخواهد انجام دهد، به دست بیاورد.
راهی را بیابید تا بتواند با متخصصین آن رشته ارتباط برقرار کند یا در محیطی مرتبط با تواناییهایش قرار بگیرد. بهطور مثال، اگر ساکسیفون ساز مورد علاقه اوست، شرایطی فراهم کنید که به کنسرت موسیقی جاز برود. اگر بازیگری تازهکار است، او را به تماشای تئاتر ببرید. اگر به ورزش شنا علاقهمند است، او را برای دیدن مسابقات شنا ببرید یا به دیدن مسابقات شنا در سطح جهانی تشویق کنید.
۲. شروع به موقع در پرورش استعداد کودکان
تحقیقات نشان میدهند که والدین ۲۲ نفر از ۲۴ نفر افراد موفق، استعداد فرزندانشان را در سنین ۲ تا ۵ سالگی تشخیص دادهاند. این تحقیق بر روی خردسالان با استعداد، از بازیکنان شطرنج گرفته تا اسکیت بازها، به عمل آمده است. درحالی که بعضی از والدین افراد موفق، همرشته با فرزندانشان بودند و فرزندانشان در محیطی مرتبط رشد کردهاند.
بعضی دیگر افرادی بودند که هیچ زمینه مرتبطی با استعداد فرزندشان نداشتند. اما به فکر پرورش استعداد در کودکشان بودند و شرایطی را برای شکوفایی آنها فراهم کردند. این نتیجه نشان میدهد که زمان پرورش استعداد مهمتر از پیشینه خانوادگی آنهاست. بنابراین، هرچه زودتر بتوانید استعداد را در کودکتان تشخیص دهید، بیشتر به او کمک میکنید.
۳. یادگیری از افراد متخصص
راه دیگر در پرورش استعداد کودکان ، مشورت با افراد متخصص و استفاده از دستورالعملهای آنها است. این متخصصین با برنامهریزی و هدایت فرزندتان در مسیر درست او را به سمت موفقیت سوق خواهند داد.
۴. تمرین هدفدار در پرورش استعداد کودکان
تمرین و ممارست برای افراد با استعداد یک انتخاب آگاهانه و هدفمند است. یعنی بر خلاف یک انسان معمولی که تنها در اوقات فراغت بهدنبال یادگیری است، یک انسان با استعداد برای رسیدن به اهدافش پا را فراتر از منطقه امن خود میگذارد و همواره تلاش میکند. کارولین سیل، قهرمان نوجوان شنای مدارس متوسطه دولتی میگوید:
گاهی اوقات خستگی ناشی از تمرین کردن تا حدی طاقت فرساست که پیدا کردن انگیزه کار بسیار دشواری است. از نظر ذهنی خسته شدی اما باید ادامه بدهی.
۵. دسترسی به امکانات
مسیر رسیدن به موفقیت برای بسیاری از افراد موفق هموار نیست. بسیاری از آنها به امکانات خاصی دسترسی نداشتند و با سختیهای بسیاری دستوپنجه نرم کردند. خیلی از آنها برای داشتن یک مربی خوب و یا کلاس و باشگاه مجبور شدند از شهری به شهر دیگر بروند و با سختیهای زیادی روبرو شوند. در این شرایط، پشتیبانی و حمایت والدین برای پرورش استعداد کودکان اهمیت ویژهای دارد. نباید از سختیهای مسیر ترسید و شرایط را برای شکوفایی و کشف استعداد کودکان فراهم کرد.
۶. تمرکز بر هدف نهایی
پرورش استعداد در کودکان مستلزم تلاش بیوقفه است. فرزندتان از تلاش کردن در مسیر استعدادی که دارد باید لبریز از شوق شود. این هدف باید مثل هر نیاز دیگری تمرکز و توجه او را به خود جلب ک
در پایان
والدین باید بسیار تیزبین باشند تا بتوانند استعداد فرزندانشان را در سنین کودکی کشف کنند. پرورش استعداد کودکان مسیر زندگی آنها را تغییر میدهد و آنها را به عضوی موثر در جامعه تبدیل میکند.
بسیاری از کودکان از تاریکی میترسند. کمک به کودک برای غلبه بر ترس از تاریکی اعتمادبه نفس او را افزایش میدهد. در نتیجه، درآینده میتواند بر ترسهای دیگری که بهسراغ او میآیند بهراحتی غلبه کند. در اینجا دلایل ترس کودکان از تاریکی، نحوه غلبه بر این ترس و میزان جدی بودن آن را بررسی خواهیم کرد.
ترس کودکان از تاریکی به چه دلیل روی میدهد؟
ترس بخش طبیعی از زندگی همه، چه بزرگسالان و چه کودکان، است. ترس هنگامی به سراغ انسان میآید که بهدنبال ناشناختهها میرود و قرار است چیزهای جدید را تجربه کند. برای آشنایی بیشتر با ریشه ترس میتوانید به مقاله ریشه ترس در کودکان مراجعه کنید.
اما در مورد ترس از تاریکی در کودکان که مخصوصا در شبها بیشتر به سراغ کودک میآید؛ دکتر جن برمن، درمانگر خانواده در کالیفرنیا میگوید:
ترس از تاریکی زمانی به سراغ کودک میآید که بهاندازه کافی بزرگ شده است که بتواند خیالپردازی کند. اما هنوز به سنی نرسیده است که بتواند فرق بین تخیل و حقیقت را تشخیص بدهد.
در این راستا دکتر جید شین، دانشیار دانشکده روانشناسی دانشگاه دیکین، نیز میگوید:
سنی که ترس کودکان از تاریکی شروع میشود میتواند برای هر کودک متفاوت باشد. اما معمولا از سن ۳ سالگی به بعد که کودک تحت تاثیر محرکهای محیطی قرار میگیرد شروع میشود.
به همین دلیل ناشناختهها در ذهن او جان میگیرند. بزرگ و بزرگتر شده و به شکل ترس بر او غلبه میکنند. به همین راحتی سایهای در گوشه تاریک اتاقش محل زندگی هیولاهای سه سر میشود.
در این مواقع واکنش ما به ترس کودک از تاریکی چگونه باید باشد؟ آیا ترس او جدی است؟ یا به مرور زمان برطرف میشود؟ در ادامه مقاله به بررسی این دو موضوع و نحوه برخورد با ترس کودک خواهیم پرداخت.
اگر فرزندتان همچنان تا دوران ابتدایی از تاریکی میترسد، زمان آن فرا رسیده است بهطور جدیتری این موضوع را پیگیری کنید. بررسی کنید ببینید که چه اتفاقی در زندگی کودک رخ داده که از چشم شما پنهان مانده است.
دکتر وستراپ همچنین معتقد است که:
اگر ترس بر کیفیت خواب کودک تاثیر بگذارد و زندگی او را مختل کند، این ترس مشکلساز خواهد بود. پیشنهاد میشود، این موضوع را بررسی کنید که چه چیزی کودک را تا این حد نگران کرده است.
اگر بعد از ریشهیابی ترس در کودک متوجه شدید که تغییرات یا مشکل خاصی وجود ندارد، باید از فرزندتان حمایت کنید. حمایت از کودک اعتمادبهنفس او را در مدیریت ترسهایش افزایش میدهد.
چگونه میتوان به کودک کمک کرد تا بر ترس خود از تاریکی غلبه کند؟
ممکن است کودک تاریکی را دوست نداشته باشد یا از آن بترسد. بهترین روش این است که او را نادیده نگیرید. اجازه دهید در مورد ترسهایش و بدون پنهان کردن احساساتش با شما صحبت کند. در ادامه روشهای دیگری برای مقابله با ترس کودکان از تاریکی را بررسی خواهیم کرد.
۱. ترس کودک از تاریکی را درک کنید
هنگامی که دریافتید که فرزندتان از تاریکی و هیولا میترسد؛ یکی از بهترین واکنشها به ترس او این است که بپذیرید ترس او واقعی است. درحالیکه میدانید هیولا وجود خارجی ندارد.
هنگامی که کودک از هیولای زیر تختش میترسد، عملکرد درست والدین در این مواقع میتواند به کودک کمک بسیاری کند. بسیاری از والدین زیر تخت را چک میکنند تا به کودک نشان دهند که چیزی آنجا وجود ندارد. این کار نتیجه معکوس دارد. چرا که این باور را در کودک پرورش میدهد که هیولا وجود خارجی دارد. اما، شاید الان زیر تخت نباشد و بهمحض اینکه والدین از اتاق خارج شدند دوباره بازگردد.
بنابراین، در این مواقع دکتر شین توصیه میکند که والدین باید با کودک همدلی کنند. به کودک بفهمانند که ترس او را جدی میگیرند و او را درک میکنند. حتی هنگام همدلی با کودک نباید بهگونهای رفتار کنند که کودک احساس تحقیر شدن یا مسخره شدن را تجربه کند.
یا برای او اینگونه توضیح دهید. تاریکی فقط به این دلیل ترسناک بهنظر میرسد که نوری نیست و ما نمیتوانیم آنچه در اطرافمان است را ببینیم. بههمین دلیل تخیل ما قدرت این را دارد که ما را نسبت به چیزهایی که آنجا وجود ندارد نگران کند. بنابراین، هنگامی که تخیل شما سعی کرد شما را فریب دهد، چراغ را روشن کنید. خواهید دید که همه چیز سر جایش است.
به او بگویید که ترس بخش طبیعی زندگی است. سپس، میتوانید از این جملات برای همدلی با کودک استفاده کنید. به او بگویید:
«من ترس و احساس اضطراب تو را درک میکنم این یک حس طبیعی است. همه ما نیز از چیزهایی در زندگی ترسیدهایم. اما، هیولاها واقعی نیستند و این اشکالی ندارد. چطور میتوانم به تو کمک کنم تا احساس امنیت کنی؟»
۲. ایجاد اعتمادبهنفس در کودک
ایجاد اعتمادبهنفس در کودکان برای مدیریت ترسهایشان امری حیاتی است. هنگامی که کودک بداند که میتواند ترسش را مدیریت کند به خودش اطمینان بیشتری میکند. در نتیجه، بهتر و سریعتر میتواند با ترسهایش مقابله کند.
با ایجاد تعادل در حس همدلی، ایجاد فضایی آرام و پذیرفتن کودک همانگونه که هست اعتمادبهنفس را در کودک افزایش میدهید. برای آشنایی بیشتر با پرورش اعتماد به نفس در کودکان میتوانید کتاب کلیدهای پرورش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان را نیز مطالعه کنید.
۳. او را به خوابیدن در نور یا در کنار خودتان عادت ندهید
برای رفع ترس کودکان از تاریکی هنگامی که کودک در نیمههای شب شما را صدا میزند، لامپ را روشن نکنید. او را به اتاق خودتان نیاورید. برای اینکه کودک یادبگیرد که بر ترس از تاریکی غلبه کند، بهتر است در تخت خودش باقی بماند. در تاریکی سعی کنید او را آرام کنید.
اگر همچنان آرام نشد و خوابش نبرد و احتیاج داشت که وجود شما را کنار خودش احساس کند. بهتر است که در اتاقش بخوابید تا اینکه او را به اتاق خودتان ببرید. اما، در این مورد نیز حد را رعایت کند که کودک به خوابیدن کنار شما عادت نکند.
۴. وسیلهای تهیه کنید که به او احساس امنیت بدهد
سعی کنید برای از بین بردن ترس کودکان از تاریکی و ایجاد محیطی امن، اسباببازیهایی را برای او تهیه کنید. اسباببازیهایی که کودک به آنها علاقه دارد و آنها را هنگام خواب با خود به تخت خوابش میبرد.
۵. برای او یک چراغ خواب تهیه کنید
چراغ خواب به کودک قوت قلب میدهد و ترس او را از تاریکی کم میکند. دقت کنید که چراغ خواب پرنوری انتخاب نکنید. چراغی که بین ۴ تا ۷ وات باشد کافی است. حتما از لامپهایی با نور طبیعی به رنگ زرد و کهربایی استفاده کنید. از لامپهای سفید یا آبی استفاده نکنید.
۶. بازی با سایه
یک روش برای کاهش ترس کودکان از تاریکی این است که او را با تاریکی آشتی دهید. یعنی شرایطی را فراهم کنید که کودک تاریکی را درک کند. برای این کار میتوانید از بازیهایی استفاده کنید که در تاریکی انجام میشود. با این کار کودک دیگر احساس بدی نسبت به تاریکی نخواهد داشت.
چراغ اتاق را خاموش کنید. یک شمع روشن کنید و با کمک دستانتان شکلهای مختلف بسازید و از این بازی به همراه کودک لذت ببرید. سپس، نوبت را به کودک بدهید تا او نیز امتحان کند و به این روش او را در تاریکی سرگرم کنید.
۷. مطمئن شوید که به کلید چراغ دسترسی دارد
برای اینکه کودک احساس امنیت بیشتری کند؛ میتوانید کلید چراغ اتاق او را بهنحوی تعبیه کنید که بهراحتی بتواند آن را روشن کند. اگر کلید لامپ جایی بلندتر از قد او قرار گرفته باشد، هنگامی که ترس از تاریکی بر او غلبه میکند نمیتواند آن را روشن کند. در نتیجه، کودک پریشان خواهد شد و ترس و اضطراب بیشتری را تحمل خواهد کرد.
۸. هنگام غلبه بر ترس از تاریکی به کودک جایزه دهید
هنگامی که کودک قدم مثبتی در جهت مقابله با ترسهایش برمیدارد، این تلاش او را ستایش کنید. او را تشویق کنید. برایش هدیه تهیه کنید. این هدایا به کودک انگیزه بیشتری برای از بین بردن ترسش میدهد.
در پایان
فراموش نکنید که هر گامی که در جهت رفع ترس کودکان از تاریکی برمیدارید، ممکن است در همان لحظه جواب ندهد. اما به مروز به نتایج مثبتی خواهید رسید. تنها کافی است صبور باشید و کودک را به دلیل روبرو شدن با احساساتی که بر آنها کنترلی ندارد، سرزنش نکنید.
پنهان شدن پشت کاناپه هنگام رعد و برق، ترس از اینکه چیزی در کمد پنهان شده باشد. همگی نمونههایی از ترس در کودکان هستند که اگر از حالت عادی خارج شود نگران کننده است. ترس بخش جدا نشدنی دوران کودکی است. در این مقاله ریشه ترس در کودکان و راههای مدیریت آن را بررسی خواهیم کرد.
ترس در کودکان از چه نشات میگیرد؟
ترس به دلایل مختلف در کودک ایجاد میشود. ترس میتواند بهدلیل عوامل ژنتیکی، محیطی، قرار گرفتن در اجتماع و رفتارهای افراد ایجاد شود. کودکان بهراحتی میترسند و ترس آنها با گذشت زمان تغییر میکند. همه انواع ترسها بد نیستند. در واقع دوز کمی از ترس مانند بیمهنامه عمل میکند.
تامر ای. چانسکی، نویسنده کتاب « نجات کودک از اضطراب » و مدیر مرکز کودکان OCD و اضطراب میگوید:
ترس واکنشی طبیعی است که در حد نرمال به کودک میآموزد که خودش را ایمن نگه دارد و بیگدار به آب نزند.
ریشه ترس در خردسالان اغلب به جدا شدن از والدین مرتبط است که در اوایل کودکی به سراغ آنها میآید. مثل ترس از تاریکی، ترس از تنها شدن، ترس از ناامنی که تقریبا همگی از اضطراب ناشی از جدا شدن از والدین اتفاق میافتد.
چرا که شب زمانی است که کودک باید در اتاق خودش تنها بخوابد. بنابراین، تاریکی اتاقش حس ناشناخته، نامطمئن و ناامنی را برای او ایجاد میکند. در این حال، ترس از تنهایی و تنها شدن نیز ممکن است بر افکار او چیره شود. ترسی مانند از دست دادن والدینش نیز ممکن است به ترسهای قبلی او دامن بزند.
گاهی کودکان از اختلال اضطراب و نگرانی رنج میبرند. این ریشه ترس در کودکان اغلب واکنش عاطفی شدیدی به یک تجربه بسیار بد در گذشته است.
خردسالان نیز شروع به ساختن هیولاهای خیالی در ذهنشان میکنند که با بزرگتر شدن این حس تخیلی کمکم از بین میرود. چانسکی همچنین میگوید:
بعضی از انواع ترس ماهیت تکاملی دارند. بهطور مثال، بسیاری از کودکان و نوجوانان از چیزهایی میترسند که تابهحال آن را تجربه نکردهاند. یعنی از ناشناختهها میترسند. آنها هرگز در زندگی خود هیچ نوع ماری را ندیدهاند. اما، همچنان از آن میترسند حتی اگر آن مار یک مار غیر سمی و بیخطر باشد.
آیا ترس در کودکان طبیعی است؟
بعضی از انواع ترسها در سنین خاصی طبیعی هستند. در ادامه برخی از رایجترین ترسها که احتمالا کودک در مراحل مختلف رشد تجربه میکند را بررسی خواهیم کرد.
۱. نوزاد یا کودک نوپا
نوزادان از ۸ یا ۹ ماهگی میتوانند چهره افرادی که میشناسند را تشخیص دهند. بههمین دلیل چهرههای جدید از نظر آنها ترسناک بهنظر میرسد. ممکن است در این هنگام گریه کنند و تمایل داشته باشند که در آغوش والدین خود قرار بگیرند تا احساس امنیت کنند.
از ۱۰ ماهگی تا ۲ سالگی نیز ترس از جدا شدن از والدین به شدت در کودکان نوپا وجود دارد. حتی دوست ندارند یک ثانیه از والدینشان دور بمانند. علاوه بر این دلایل عوامل دیگری نیز میتواند در نوزادان ایجاد ترس بکند.
صدای بلند یا حرکت ناگهانی ممکن است کودک را بترساند.
هنگامی که یک شی بزرگی بهطور ناگهانی جلوی آنها ظاهر شود نوزاد را میترساند.
غریبههایی که سعی میکنند با نوزاد صحبت کنند او را میترسانند.
تغییرات در محل زندگی
در این شرایط سعی کنید پیوندی قوی از طریق آغوش گرفتن، صحبت کردن و تماس چشمی با کودک برقرار کنید و به او حس امنیت دهید.
۲. ترس در کودکان در سالهای پیش از دبستان
ترس در کودکان سنین پیش از دبستان بیشتر ناشی از تخیلات آنها است. چانسکی، مدیر مرکز کودکان OCD و اضطراب میگوید:
بعضی از ترسها نتیجه تجربیات عینی است. اما، بعضی دیگر بهدلیل رشد تخیل در کودک اتفاق میافتد.
این هیولای ترسناک برای آنها کاملا واقعی بهنظر میرسد. ممکن است در این سن از هیولای زیر تخت یا یک مرد ترسناک و صدای رعدوبرق در خیابان بترسند. یا از عوامل دیگری نیز بترسند مانند:
تاریکی
سر و صداهایی که در شب میشنوند
هیولاها و ارواح
سگها
۳. در سالهای مدرسه
کودکان ۷ ساله یا بیش از آن دیگر از هیولای زیر تخت نمیترسند. چرا که، میدانند چنین چیزی واقعیت ندارد. ریشه ترس در کودکان در این سن، از رخدادهای واقعی ناشی میشود. ممکن است در لابهلای گفتوگوهای افراد خانواده از بلایای طبیعی مانند سیل، زلزله و مانند آن بترسند. یا تصور کنند که دزد به خانه آنها خواهد آمد و به آنها صدمه خواهد زد. یا موارد دیگری از جمله:
مار و عنکبوت
طوفان و بلایای طبیعی
تنها بودن در خانه
معلم (مخصوصا اگر برخوردهای خشنی داشته باشد)
اخبار و فیلمهای ترسناک و دلهرهآور
صدمه دیدن، بیمار شدن، پزشک، مرگ
ترس از شکست یا طرد شدن
چگونه میتوان ترس در کودکان را درمان کرد؟
پس از شناخت ریشههای ترس در کودکان بهتر میتوانید تصمیم بگیرید که چگونه این مشکل را برطرف کنید. چانسکی معتقد است:
برای از بین بردن ترس کودک در هر دوره از رشدش، بهتر است ترسش را به مراحل جزئیتر دستهبندی کنید. یعنی اگر کودک شما از هیولای داخل کمد میترسد، فضایی تفننی و سرگرمکننده در کمد ایجاد کنید. با این روش کمکم ترس کودک از بین میرود و میفهمد که کمد جای ترسناکی نیست.
۱. از کودک بخواهید تا در مورد ترسهایش با شما صحبت کند
گاهی کودک میداند که از چه چیزی میترسد. اما، توانایی بیان آن را ندارد. در این لحظه بهترین راه این است که با سوالهای خاص و کلیدی به او کمک کنید.
بهطور مثال، اگر با دیدن سگ عکسالعملی چون پنهان شدن یا فرار کردن را نشان داد، میتوانید از او اینگونه سوال بپرسید: «به نظر تو چه چیزی توی سگ وجود دارد که او را ترسناک میکند؟» یا «آیا تابهحال سگ به تو حمله کرده است؟» یا «آیا از همه سگها میترسی؟»
هنگامی که ریشه ترس در کودکان را دریابید و بفهمید که دقیقا چه چیزی آنها را آزار میدهد؛ بهتر میتوانید به آنها کمک کنید.
در این حال ابتدا، به کودک این اطمینان را بدهید که ترس او را درک میکنید. یعنی بهجای اینکه بگویید که «سگ که ترس ندارد»، بگویید «اوه، بهنظر ترسناک میآید» یا «خیلی از بچهها از سگ میترسند».
هنگامی که کودک مطمئن شد که شما ترس او را درک میکنید، سریع گام بعدی را بردارید. یعنی با او راجعبه ترسش صحبت کنید. کمکم به او کمک کنید تا احساس شجاعت بیشتری کند و بتواند بر ترسهایش غلبه کند.
چانسکی میگوید، در این مواقع میتوانید از رویکرد قدمبهقدم نزدیک شدن به ترسها استفاده کنید. یعنی کودک را کمکم در تماس مستقیم با ترسهایش قرار دهید.
اگر دوستی را میشناسید که سگ کوچک، آرام و بانمکی دارد. از او بخواهید که آن سگ را با خود بیاورد. درحالی که دوستتان سگ را در آغوش گرفته است، سگ را نوازش کنید و اجازه دهید کودک به شما نگاه کند.
۲. درمان ترس از تاریکی و تنها خوابیدن در اتاق
خیلی از کودکان از تنها خوابیدن در اتاقهایشان میترسند و از تاریکی اتاق هنگام شب وحشت دارند. برای غلبه بر این ترس میتوانید ابتدا، اهداف منطقی و کوچکی را تعیین کنید که دستیابی به آن ممکن باشد.
بهطور مثال، اگر فرزندتان احتیاج دارد که تا زمانی که خوابش برد وجود شما را در کنار خود احساس کند. میتوانید با این شرایط موافقت کنید. اما، او باید بتواند تا پایان هفته یادبگیرد که چراغ اتاقش را خاموش کند و خودش بخوابد.
برای اینکه بتوانید او را آماده کنید، یک برنامه مشخص تعیین کنید. در طول هفته با او صحبت کنید و صبور باشید.
بهطور مثال، به این صورت که در شب اول، برای او دو کتاب بخوانید. چراغها را خاموش کنید و تنها چراغ خواب روشن باشد. سپس، بدون اینکه کلامی با او رد و بدل کنید یا بازی کنید بهآرامی کنار تخت او بنشینید تا خوابش ببرد.
شب دوم، یک کتاب برای او بخوانید. سپس، چراغها را خاموش کنید و چراغ خواب را روشن کنید. اتاق را درحالی که در اتاق همچنان باز است ترک کنید.
شب سوم، یک کتاب برای او بخوانید. چراغ خواب را روشن کنید. در را ببندید.
شب چهارم، یک کتاب بخوانید. چراغ را خاموش کنید و در را ببندید.
این نکته را فراموش نکنید که تغییر فرآیندی زمانبر است. ترس احساسی قوی است که تنها با صبر میتوان آن را مدیریت کرد. در حالی که ریشه ترس در کودکان را کشف کردید و تصمیم گرفتید که آن را از بین ببرید. کودک را به خاطر شجاعتی که در از بین بردن ترسهایش تلاش میکند تحسین کنید.
یعنی به او بگویید که «تو چه قدر بچه شجاعی هستی که توانستی مدتی را در اتاق خودت تنها بمونی. شاید فردا بتوانی کمی بیشتر از امروز در اتاقت تنها بمانی».
با تشویق کودک اعتمادبهنفس او را بالا خواهید برد. در نتیجه، او مشتاق میشود تا دوباره این کار را تکرار کند. حتی اگر هنوز با اعماق وجودش احساس شجاعت را درک نکرده باشد. برای تقویت اعتماد به نفس در کودک میتوانید از کتاب کلیدهای پرورش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان نیز کمک بگیرید.
در پایان
ترس در کودکان انواع و شکلهای مختلفی دارد. هنگامی که کودک میترسد، چه ۵ ساله باشد چه ۱۵ ساله، او را درک کنید. با رویکردی محترمانه سعی در مدیریت و از بین بردن ترسهایش کنید.
آرامش خود را حفظ کنید. دائما از ترس کودک صحبت نکنید. نحوه برخورد شما با ترس کودک نقش مهمی در زندگی او بازی میکند.
زمانی که میخواهید به کودک کمک کنید که با ترسهایش مقابله کند. فرزندتان را مجبور به انجام کاری نکنید. تنها در حیطه آسایش او حرکت کنید. با نقاشی کردن، نقش آفرینی، عروسک بازی ترسهایش را از بین ببرید. در مقابل برای هر تلاشی که میکند به او جایزه دهید.
بیخوابی اختلالی است که ممکن است هم در بزرگسالان و هم در کودکان رخ دهد. این مسئله با گذشت زمان حل میشود. اما، اگر فرزندتان به مدت چند ماه و بیش از سه بار در هفته دچار اختلال در خواب شد، بهتر است آن را جدیتر پیگیری کنید. در این مقاله به بررسی علائم، علل و راهکارهای بی خوابی کودکان میپردازیم.
کودک در هر سن به چه میزان خواب احتیاج دارد؟
کودکان برای اینکه کارایی بیشتری در طول روز داشته باشند، بیشتر از بزرگسالان به خوابیدن احتیاج دارند. شرایط خواب با رشد کودک تغییر میکند و در هر رده سنی مقدار متفاوتی است. مطابق با تحقیقاتی که در مجله اینترنتی HelpGuide منتشر شده است، میزان خواب مورد نیاز کودک به شرح زیر است:
نوزاد بین ۴ تا ۱۲ ماه حدود ۱۲ تا ۱۶ ساعت باید بخوابد.
کودک نوپا بین ۱ تا ۲ سال حدود ۱۱ تا ۱۴ ساعت باید بخوابد.
کودکان بین ۳ تا ۵ سال حدود ۱۰ تا ۱۳ ساعت باید بخوابند.
کودکان بین ۶ تا ۱۲ سال حدود ۹ تا ۱۲ ساعت باید بخوابند.
نوجوانان بین ۱۳ تا ۱۸ سال حدود ۸ تا ۱۲ ساعت باید بخوابند.
علت بی خوابی کودکان چیست؟
علل بی خوابی کودکان اغلب از اتفاقهایی که در طول روز یا قبل از ساعت خواب برای آنها رخ میدهد، نشات میگیرد. خوردن غذاهای شیرین در طول روز یا تماشای تلویزیون درست قبل از ساعت خواب میتواند خواب کودک را تحت تاثیر قرار دهد. البته، عوامل دیگری نیز وجود دارند که خواب کودک را مختل میکنند.
۱. استرس
اگرچه کودکان هنوز بسیار کوچک هستند. اما، آنها نیز ممکن است استرس را تجربه کنند. استرس در کودکان ممکن است ناشی از حوادثی باشد که در طول روز در خانه یا مدرسه برای آنها اتفاق میافتد.
ممکن است از طرف همکلاسیها یا حتی افراد خانواده خود مورد تمسخر واقع شده باشند. ممکن است دچار مشکلات درسی شده باشند. استرس حتی ممکن است ناشی از مشکلات خانوادگی مانند دعوای والدین، ورود نوزاد جدید یا هماتاق شدن با فرد جدید باشد.
ورود نوزاد جدید و هماتاق شدن با او یا عضو دیگری چون، مادربزرگ یا پدربزرگ کودک را مضطرب میکند. درنتیجه، عادت خواب او را تحت تاثیر قرار میدهد.
۲. ترس
در دورهای از کودکی، بچهها از تاریکی و هیولای زیر تخت میترسند. در این شرایط بسیاری از کودکان توانایی تشخیص واقعیت را از تخیلات ندارند. خیالپردازیها میتواند برای آنها بسیار ترسناک باشد و باعث بیخوابی کودک شود.
اگرچه که مهم است که به کودک اجازه دهید ترس خود را ابراز کند. اما، نباید ترس کودک را حمایت کنید. یا بهگونهای رفتار کنید که گویا واقعا هیولایی در تاریکی وجود دارد. در عوض، بهتر است برای او توضیح دهید.
توضیح دهید که چگونه تصوراتش میتواند او را فریب دهد. چگونه تصوراتش از یک سایه یا یک صدای کوچک میتواند بهاشتباه موجودی ترسناک بسازد. برای کنترل ترس کودکان و آشنایی بیشتر با آن به مقاله دلایل ترس کودکان از تاریکی مراجعه کنید.
۳. شب ادراری
بعضی از کودکان بین سنین ۲ تا ۴ سالگی مشکل شب ادراری دارند. همین امر باعث میشود رغبتی به خوابیدن نداشته باشند. چرا که دائما نگران هستند که شاید دوباره امشب نیز همان اتفاق بیافتد و آنها را خجالتزده کند.
در این شرایط برای اینکه بتوانید به کودک کمک کنید، او را سرزنش نکنید، مسخره نکنید، دست نیندازید. برای شبهایی که کودک رختخوابش را خیس نمیکند، جایزهای درنظر بگیرید تا تشویق شود. برای درمان این مشکل با دکتر متخصص صحبت کنید.
۴. کافئین
بسیاری از نوشابههای گازدار و نوشیدنیهای انرژیزا حاوی کافئین هستند که میتوانند کودک را بیخواب کند. بنابراین، به مواد غذایی که در اختیار کودک قرار میدهید توجه کنید. سعی کنید مصرف این مواد را برای کودک محدود کنید.
۵. عوارض جانبی برخی از داروها علت بی خوابی کودکان است
برخی از داروها خواب کودک را مختل میکنند. بهطور مثال، داروهایی که در درمان اختلال بیش فعالی، کمبود توجه یا افسردگی استفاده میشوند باعث اختلال خواب کودک میشوند.
۶. مشکلات پزشکی
بیماریهای بسیاری نیز ممکن است خواب کودک را دچار اختلال کند. بیماریهایی چون اختلال قطع نفس هنگام خواب، سندروم پای بیقرار، آلرژی و اگزما که باعث خارش پوست میشود خواب کودک را مختل میکنند.
اگر فرزندتان از این بیماریها رنج میبرد، بهتر است او را بهطور مرتب تحت معاینه قرار دهید. با این عمل میتوانید مسائلی که در خواب او اخلال ایجاد میکند را شناسایی کرده و به او کمک کنید.
۷. عوامل محیطی
گرما، سرما، نور، صدای بلند و بیدار ماندن والدین ممکن است باعث ایجاد اختلال در خواب کودک شود. بنابراین، هنگامی که متوجه شدید کودک بیخواب شده است، با او صحبت کنید. اگر دلیل آن عوامل محیطی بود سعی در تسهیل شرایط کنید.
بعضی از بچهها گرمایی هستند. اگر در زمستان کودک تمایلی به پوشیدن لباس گرم هنگام خوابیدن نداشت، با او مجادله نکنید. اجازه دهید لباس سبکتری بپوشد.
علائم بیخوابی کودکان چگونه است؟
خواب برای رشد کودک بسیار مهم است. بی خوابی کودکان میتواند رفتار و وضعیت روحی آنها را تحت تاثیر قرار دهد و سلامت کودک را دچار مشکل کند. اگر فرزندتان اغلب در نیمههای شب از خواب میپرد، به این معنا است که او با بیخوابی دستوپنجه نرم میکند.
بیخوابی ممکن است دوره کوتاهی داشته باشد. طی چند روز یا چند هفته برطرف شود یا میتواند طولانی مدت باشد و زندگی کودک را تحت تاثیر قرار دهد. برخی از علائم بی خوابی عبارتاند از:
کودک اغلب دمدمی مزاج، تحریک پذیر، عصبانی یا بیش از حد احساساتی میشود.
هنگام تمرکز کردن چه در خانه و چه در مدرسه با مشکل مواجه میشود.
هنگام سوار شدن در ماشین به خواب فرو میرود.
هنگام صحبت کردن با مشکل مواجه میشود. بهطور مثال، ممکن است بین کلمات مکث کند.
برای بیدار شدن از خواب مشکل دارد. اگر او را بیدار کنید، برای دوباره خوابیدن نیز با مشکل مواجه خواهد شد.
اغلب قبل از ساعت خواب حس خوابآلودگی به سراغ او میآید.
خیلی زود از خواب بیدار میشود. (درحالیکه، هوا هنوز تاریک است.)
قدرت تحمل او کاهش مییابد و به راحتی عصبانی میشود یا بهاصطلاح از کوره در میرود.
روشهای درمان بی خوابی در کودکان به چه صورتی است؟
ایجاد عادتهای رفتاری خوب در زندگی میتواند شرایط بهتری را برای کودک فراهم کند. این عادتها میتوانند مشکلات خواب کودک را بهحداقل برسانند یا آن را درمان کنند. تنها کافی است به موارد زیر توجه کنید.
۱. تختخواب فقط برای خوابیدن است
تختخواب فقط برای استراحت کردن است. با انجام کارهای متفرقه این آرامش و عادت به آرامش گرفتن از محیط خواب گرفته میشود. برای درمان بی خوابی کودکان بهتر است کودک در تختخواب تکالیفش را انجام ندهد. با تلفن همراه بازی نکند و همچنین، تلویزیون نیز تماشا نکند.
مطمئن شوید که فرزندتان از تختخواب خود فقط برای خوابیدن استفاده میکند. در همین راستا، شما نیز از اتاق خواب کودک بهعنوان انباری یا استراحتگاه خودتان استفاده نکنید. با ایجاد عادت رفتاری درست و اهمیت به خوابیدن گامبهگام عادت خواب را در کودک تنظیم کنید.
۲. مطمئن شوید که اتاق خواب کودک جای راحتی است
بسیاری از کودکان در اتاقی که کمی خنک باشد راحتتر بهخواب میروند. اگر صدایی از بیرون مزاحم خواب کودک میشود، میتوانید از فن یا صدایی که صدای بیرون را کم کند استفاده کنید.
در این شرایط با توجه به عادت رفتاری کودک میتوانید موسیقی ملایمی هنگام خواب برای او پخش کنید. برای آشنایی با موسیقی هنگام خواب به مقاله تاثیر آهنگ خواب بر کودک مراجعه کنید.
علاوه بر این، باید توجه کنید که اتاق کودک نباید خیلی شلوغ و مملو از اسباببازی باشد. هر چه فضا خالی و سادهتر باشد، کودک آرامش بیشتری پیدا میکند و بهتر میتواند بخوابد.
وجود نورهای مزاحم نیز ممکن است عاملی برای بی خوابی کودکان باشد. بنابراین، میتوانید از یک چراغ خواب با نور ملایم استفاده کنید.
هیچ ساعتی را در اتاق خواب کودک قرار ندهید. اگر وجود ساعت در اتاق کودک ضروری است، هنگام خواب روی آن را به سمت دیگری برگردانید. به این وسیله کودک هنگام بیخواب شدن نمیتواند دائما به آن نگاه کند و زمان را چک کند و دچار استرس شود.
۳. حتی در آخر هفتهها نیز همان برنامه خواب را برای کودک رعایت کنید
تا حد امکان ساعت خواب کودک در تعطیلات را تغییر ندهید. حفظ این عادت رفتاری به کودک کمک میکند تا طبق روال قبل بخوابد و بیدار شود.
والدین نیز باید این نکته را در تعطیلات رعایت کنند. آنها نباید حداکثر یک ساعت بیشتر از روزهای معمولی در رختخواب بمانند. چرا که، خوابیدن بیش از حد در روزهای تعطیل به کودک هشدار میدهد که والدینش در طول هفته با کمبود خواب مواجه هستند. با خوابیدن بیشتر در روزهای تعطیل این کمخوابی باید جبران شود. این کار پیامد خوبی نخواهد داشت. چرا که کودکان از والدینشان الگو میگیرند.
۴. اجازه ندهید کودک با شکم پر یا خالی بخوابد
یک میان وعده سبک مانند شیر گرم و موز ایده خوبی برای قبل از خواب است. البته انتخاب میان وعده را براساس ذائقه و نوع بدن کودک انتخاب کنید. چرا که ممکن است شیر برای بعضی از بچهها انتخاب مناسبی نباشد. میان وعده سنگین تا ۲ ساعت قبل از خواب یا در مقابل، گرسنگی قبل از خواب ممکن است باعث بی خوابی کودکان شود.
۵. کودک را آرام کنید
به کودک آموزش دهید که قبل از خواب یک نفس عمیق بکشد. سپس، تصویر ذهنی مثبتی هنگام خوابیدن در رختخواب برای خودش مجسم کند. بهطور مثال، تجسم کند که در یک ناحیه کوهستانی بسیار زیبا قرار دارد. یا خودش را معلق در استخر یا دریا تصور کند.
این روش ذهن کودک را از تنشهایی که در طول روز با آن مواجه بوده جدا کرده او را آرام میکند. در نتیجه، کودک میتواند راحتتر بخوابد. تنفس شکمی نیز راه خوبی برای درمان بی خوابی کودکان محسوب میشود.
یکی از روشهایی که با کمک آن میتوان کودک را برای حال و آینده آماده کرد آموزش برنامه نویسی است. برنامهنویسی مهارت حل مسئله و خلاقیت را در کودک پرورش میدهد. در عین حال میتواند او را به یک کارآفرین موفق در آینده تبدیل کند. در این مقاله به بررسی ماهیت برنامه نویسی، دلایل آموزش آن به کودکان و روشهای آموزش برنامه نویسی کودکان میپردازیم.
فهرست
برنامه نویسی چیست؟
چه کودکانی باید برنامه نویسی کردن را یاد بگیرند و چرا؟
روشهای آموزش برنامه نویسی کودکان
کودک را به شیوهای مناسب به برنامهنویسی علاقهمند کنید
نکات اولیه را به کودک آموزش دهید
زبان برنامه نویسی مناسبی را برای کودک انتخاب کنید
برنامه نویسی چیست؟
قبل از بررسی روشهای مختلف آموزش برنامه نویسی کودکان، ابتدا بهتر است کمی با مفهوم کدنویسی آشنا شویم. کدنویسی اصطلاح دیگری برای برنامهنویسی است که پایه و اساس دنیای دیجیتال را تشکیل میدهد. در دنیایی که تا این حد به تکنولوژی وابسته است، دانستن برنامهنویسی یک ضرورت است.
کدها دستورالعملها و فرمانهای انسان را به زبان قابل فهم برای ماشین تبدیل میکنند. فرآیندی را بر روی آن فرامین ورودی اعمال میکنند. درنهایت آنچه تحویل میدهند خروجی نامیده میشود که همان جواب مورد نظر شما است.
یکی از موارد کدنویسی که روزانه با آن سروکار داریم دستگاه مایکروفر در آشپزخانه است. هنگامی که غذا را داخل مایکروفر قرار میدهیم، تایمر آن را توسط دکمه مخصوص تنظیم میکنیم و دکمه شروع را میزنیم.
کدی که دستورهای مایکروفر را اجرا میکند، دستور شروع را دریافت کرده و مایکروفر را روشن میکند. غذا بر اساس زمان تنظیم شده گرم میشود. سپس، هنگامی که زمان به صفر رسید، دستگاه متوقف میشود و شما میتوانید در آن را باز کنید و غذا را بردارید.
نمونههای بسیاری از کاربرد کدنویسی در زندگی روزمره وجود دارد. از پلتفرم مورد علاقه شما در فضای مجازی مانند اینستاگرام گرفته تا بازی مورد علاقهتان در تلفنها همگی با کد نوشته میشوند.
یادگیری برنامهنویسی چه فوایدی برای کودکان دارد؟
کدنویسی در زندگی دیجیتالی امروز حضوری غیرقابل انکار و کاملا محسوس دارد. بهطوریکه، دانستن یک زبان برنامهنویسی به یک مهارت ضروری تبدیل شده است. بسیاری از دروس دانشگاهی به کدنویسی وابسته است. کدنویسی بخش مهمی از بسیاری از مشاغل پردرآمد در جامعه را از آن خود کرده است.
اما، در عین حال کدنویسی برای همه بچهها کاربردی نیست و باید آن را باتوجه به روحیات فرزندتان درنظر بگیرید. بهتر است کودک را با کدنویسی آشنا کنید. سپس، تصمیم بگیرد که آیا به برنامهنویسی علاقه دارد یا خیر. یا آیا تمایل دارد این مسیر را ادامه دهد یا خیر؟ در ادامه فواید کدنویسی برای کودکان را بررسی خواهیم کرد.
۱. کدنویسی به کودک کمک میکند تا جهان اطراف و ارتباط بین پدیدهها را بهتر درک کند
درک ماهیت برنامهنویسی و کاربرد آن دید کودک را نسبت به تکنولوژی که روزانه استفاده میکند باز میکند. او را با دنیای بیکران کدنویسی آشنا میکند. کنجکاوی و خلاقیت را در کودک پرورش میدهد. باعث میشود کودک دنیای اطرافش را بهتر درک کند.
برنامهنویسی مهارت نوشتاری و خلاقیت را در کودک پرورش میدهد.
برنامهنویسی در حل مسائل منطقی و ریاضی به کودک کمک میکند.
هنگامی که کودک شروع به کدنویسی میکند، یادمیگیرد که چگونه راه حلی برای یک مسئله پیدا کند. در نتیجه، مهارت حل مسئله در او تقویت میشود.
۳. صبر و تلاش کودک را تقویت میکند
صبر و پشتکار دو مولفه مهم در برنامه نویسی است. کدنویسی به کودک میآموزد در مقابل خطاهایی که ممکن است در طول کار بهوجود بیاید صبور باشد. ناامید نشود و به مسیر ادامه دهد تا به نتیجه مطلوب برسد.
۴. رشته تحصیلی و شغلی پرطرفداری است
رشته برنامه نویسی یکی از پرطرفدارترین رشتههای تحصیلی است. طی تحقیقات اخیر مشخص شد که درآمد برنامه نویسان در جامعه ۴۰ درصد بیش از درآمد میانگین سایر افراد است.
۵. فعالیتی سرگرمکننده و رضایتبخش است.
برنامهنویسی ترکیبی از منطق و خلاقیت است. برنامه نویسها عاشق خلق کردن هستند. بیصبرانه منتظرند تا ثمره زحماتشان را ببینند. همین موضوع باعث میشود کودک بهوجد بیاید و بیشتر تشویق شود. به همین دلیل میتوان گفت برنامهنویسی فعالیتی سرگرم کننده و رضایتبخش است. البته این نکته را فراموش نکنید که حتما لازم نیست کودک کدی پیچیده بنویسد. همین که بتواند کارهای کوچک انجام بدهد کافی است.
روشهای آموزش برنامه نویسی کودکان
اگر آموزش با اجبار و به روش نادرست انجام شود کودک را آزرده و ناامید میکند. برای اینکه کودک برنامهنویسی را بهخوبی یادبگیرد، بهتر است آموزش همراه با سرگرمی باشد. برای شروع ابتدا اهداف کوچک و ساده را درنظر بگیرید. بعد از اینکه کودک مهارت بیشتری پیدا کرد میتوانید اهداف بزرگتری را برای او انتخاب کنید. در ادامه راهکارهای دیگری را ارائه خواهیم کرد.
۱.کودک را به شیوهای مناسب به برنامهنویسی علاقهمند کنید
هرگز فرزندتان را وادار به یادگرفتن هیچ چیزی در طول زندگیاش نکنید. اجبار نتیجهای معکوس دارد. از روشهای غیر مستقیم مانند بازی یا نرمافزارهای مختلف کودک را به برنامهنویسی علاقهمند کنید. اگر هم هیچ علاقهای به کدنویسی نشان نداد، صبر کنید تا زمان مناسب آن فرا برسد.
۲. نکات اولیه را به کودک آموزش دهید
قرار نیست کودک از همان ابتدا مانند یک برنامهنویس حرفهای کد بنویسد. همین که اولین گام را در جهت یادگیری بردارد کافی است. برای شروع میتوانید او را با اصطلاحات برنامهنویسی مانند متغیرها، عبارتهای شرطی، حلقهها و توابع آشنا کنید. در این راستا میتوانید از برنامههای آموزشی آنلاین و رایگان، یوتیوب و سایت فرادرس و کتابها و مقالات مختلف کمک بگیرید.
سعی کنید موضوعاتی را انتخاب کنید که برای کودک آشنا باشد و روزانه با آنها سروکار داشته باشد. هنگامی که کودک برنامهنویسی را درک کرد. با مفاهیم اولیه آشنا شد، میتوانید آموزش را به یک مرحله بالاتر ببرید و موارد بیشتری را به او بیاموزید.
۳. زبان برنامه نویسی مناسبی را برای کودک انتخاب کنید
انتخاب زبان برنامهنویسی که سطح بالایی داشته باشد و کار با آن دشوار باشد باعث میشود کودک از ادامه مسیر منصرف شود. از برنامهنویسی بترسد و دیگر رغبتی برای ادامه نداشته باشد. معمولا زبانهای مبتنی بر گرافیک مانند اسکرچ بهترین زبان برای شروع برنامهنویسی برای کودکان است. اما، زبانهای مناسب دیگری نیز وجود دارند که به شرح زیر است.
جاوااسکریپت (JavaScript): کودکانی که به طراحی وبسایت علاقه دارند میتوانند از این زبان شروع کنند.
اسکرچ (Scratch): اسکرچ زبان مخصوص کودکان است. کودک با کمک این زبان برنامهنویسی میتواند انیمیشن و بازیهای ویدیویی تولید کند.
پایتون (Python): پایتون زبان برنامهنویسی است که نوجوانها بیشتر با آن کار میکنند. این زبان ذهن کودک را مانند یک برنامهنویس پرورش میدهد.
بلاکلی (Blockly): این زبان از بلوکهای بههم پیوسته برای آموزش برنامهنویسی به کودک استفاده میکند و برای افراد تازه کار مناسب است.
در پایان
آشنایی کودک با برنامهنویسی پایههای موفقیت در دانشگاه و زندگی شغلیاش در آینده را بنا میکند. بازار کار و درآمد این رشته هم در ایران و هم در کشورهای توسعهیافته بالا است. آموزش برنامهنویسی ممکن است کودک را در زمره برنامهنویسان موفق قرار دهد که در شرکتهای بزرگی چون مایکروسافت مشغول به کار میشوند. یا حتی اگر به برنامهنویسی علاقه پیدا نکند، توانایی حل مسئله و تفکر خلاق را در کودک پرورش میدهد. بسیاری از کودکان علاقه دارند که مانند بزرگترها کسب درآمد کنند. برنامهنویسی یک راه مناسب برای کسب درآمد کودکان است که میتواند او را برای کارآفرینی در آینده نیز مهیا کند.
سوالهای پرتکرار
فواید آموزش برنامه نویسی کودکان چیست؟
برنامه نویسی مهارت حل مسئله، خلاقیت و صبر کودک را تقویت میکند. او را برای حل مسائل مربوط به کدنویسی در دانشگاه آماده میکند. آینده شغلی خوبی را برای کودک رقم میزند.
از چه سنی میتوان آموزش برنامه نویسی کودکان را شروع کرد؟
۷ سالگی به بعد سن مناسبی برای آموزش برنامهنویسی است. چرا که کودک در این سن توانایی تحلیل مسائل را دارد. برای اینکه نتیجه بهتری بگیرید بهتر است آموزش برنامه نویسی را در قالب بازیهای ویدیویی شروع کنید.
بهترین زبان برنامهنویسی مخصوص کودکان چیست؟
انتخاب زبان برنامه نویسی برای کودکان در گام اول به میزان توانایی و درک کودک بستگی دارد. اما، در حالت کلی، زبانهای مبتنی بر گرافیک مانند زبان اسکرچ (Scratch) زبان مناسبی برای کودکان است.
نکات طلایی
برنامه نویسی مهارت حل مسئله را در کودک ارتقا میدهد.
آموزش برنامه نویسی به کودک را میتوان از ۷ سالگی به بعد شروع کرد.
زبان برنامه نویسی جاوا و اسکرچ دو زبان مناسب برای کودکان هستند.
برنامهنویسی آینده شغلی خوبی را برای کودک رقم خواهد زد.
آخرین دیدگاهها