فعالیتهای فوق برنامه برای کودکان، علاوه بر اینکه سرگرمکننده هستند و باعث اجتماعی شدن کودکان میشوند، در رشد استعدادها و علایق کودکان نیز نقش بسیار مهمی دارند. در این زمینه، یکی از فعالیتهای خاص و ارزشمند برای کودکان، آموزش موسیقی به آنهاست. مطالعات متعددی نشان دادهاند که میان یادگیری موسیقی و موفقیت تحصیلی رابطه مثبت وجود دارد. آموزش موسیقی به کودکان فواید دیگری هم دارد که در ادامه به آنها میپردازیم.
فواید آموزش موسیقی به کودکان چیست؟
موسیقی میتواند مزایای زیادی برای کودکان در حال رشد داشته باشد. با این حال، تنها شرکت در کلاسهای موسیقی کافی نیست. بلکه بچهها باید به طور فعال با موسیقی درگیر شوند. در ادامه با فواید آموزش موسیقی به کودکان آشنا میشوید.
۱. آموزش صبر
نواختن ساز به معنای ساعتها، روزها و احتمالا سالها تمرین است. بچهها باید در کنار یادگیری تعیین هدف، صبر را نیز یاد بگیرند. ویولن سازی است که میتواند صبر و شکیبایی را به کودکان بیاموزد. زیرا فقط برای یادگیری نحوه نگه داشتن آرشه و نحوه به صدا درآوردن تارها، تمرینات بسیار زیادی لازم است. هنگامی که میخواهید برای فرزندتان، ویولن تهیه کنید توجه داشته باشید که این ساز در اندازههای مختلف وجود دارد و حتما سایز مناسب را برای کودک تهیه کنید.
۲. تقویت مسئولیت پذیری
بیشتر سازها برای اینکه سالم بمانند و صدای خوبی ایجاد کنند نیاز به نگهداری دارند که این کار میتواند برای کودک، یک مسئولیت باشد. همچنین، کودکان با شرکت در کلاس موسیقی، یاد میگیرند که تمرینهایی محول شده به آنها را چه در خانه و چه در کلاس انجام دهند. به عنوان مثال، اگر کودک شما علاقهمند به یادگیری فلوت زدن است، به او مسئولیت تمیز کردن منظم فلوت خود را با یک میله و پارچه آموزش دهید.
۳. افزایش عزت نفس
یکی دیگر از فواید آموزش موسیقی به کودکان این است که این امکان را برای بچهها فراهم میکند تا تمرین کنند، بازخورد بگیرند، تنظیمات لازم را ایجاد کنند و تغییرات مثبت را ببینند. در نتیجه، کودک هر چقدر بیشتر پیشرفت میکند اعتماد به نفس و عزت بیشتری نیز پیدا میکند. پیانو یک نمونه عالی در این زمینه است. زیرا این ساز اغلب برای اجرا در نظر گرفته میشود. اگر کودک شما علاقهمند به نواختن پیانو است، در نظر بگیرید که کدام مدل برای خانه شما مناسبتر است. در حالی که صدای پیانوی بزرگ و پیانوی مخصوص کودکان به یکدیگر شبیه است، پیانوهای کوچک صدای کمتر و تیزتری دارند.
۴. بهبود مهارتهای خواندن
مهارت درک مطلب کودکان با یادگیری نواختن ساز بهبود پیدا میکند. این امر مستلزم شناسایی یک نت در صفحه و همراه کردن آن با صدای ساز است. همانطور که مهارت کودک در موسیقی، بیشتر میشود خواندن و ساز زدن او روانتر میشود. برای مثال، کودکی که ترومپت مینوازد و فقط سه پیستون برای کنترل جریان هوا و ایجاد نت دارد، مجبور است در عین حال که نتهای موسیقی را میخواند از ترکیبات دست برای ایجاد نتهای خاص استفاده کند.
۶. آشنایی با فرهنگهای جدید
موسیقی بازتاب تاریخ است. وقتی کودکان را در معرض موسیقی قرار میدهید آنها را با فرهنگهای جاز، بلوز، باروک و حتی زیدکو آشنا میکنید. در این صورت، کودکان میتوانند درک بیشتری از سازهای خود داشته باشند و از ارزش آنها بیشتر آگاه باشند. برای مثال، اگر میخواهید یک درس موسیقی و فرهنگ ترکیبی را در نظر بگیرید، ساز سه تار گزینه مناسبی است.
۷. افزایش هماهنگی
نواختن ساز به این معنی است که مغز باید سریع و کارآمد کار کند. بچهها باید روی خواندن موسیقی و تبدیل نتها به حرکت فیزیکی نواختن ساز متمرکز شوند. در نتیجه، کودکان میتوانند هماهنگی چشم و دست خود را به طور قابل توجهی بهبود ببخشند. ساز ترومبون، نمونه خوبی در این زمینه است. در این ساز به جای اینکه کلید یا زه وجود داشته باشد، برای دستیابی به نت صحیح، لوله لغزنده باید در زمان مناسب در موقعیت درست قرار بگیرد.
۸. کمک به مهارتهای ریاضی
نواختن یک ساز علاوه بر اینکه کاری خلاقانه به نظر میرسد اغلب باعث تقویت مهارتهای هنری کودکان میشود. با این حال، موسیقی همچنان با مهارتهای ریاضی همراستا است. موسیقی به کودکان کمک میکند انتقادی بیندیشند و حل مسئله را یاد بگیرند. کودکان در نواختن ساز باید شمارش را یاد بگیرند، ضربات موسیقی را بفهمند، به گامها گوش دهند و بتوانند با ریتم بنوازند. همه این مهارتها نیاز به اندازهگیری با اعداد دارند. درام یک نمونه عالی در این زمینه است زیرا در نواختن این ساز، زمانبندی برای ایجاد صداهای مناسب و ایجاد یک سرعت منسجم بسیار مهم است.
۹. تقویت خودابرازگری
یکی دیگر از فواید آموزش موسیقی به کودکان این است که کودکانی که نواختن یک ساز را یاد میگیرند راهی برای بروز خلاقیت و انتخاب کردن دارند که این امر منجر به تقویت خودابرازگری آنها میشود. کودکان میتوانند از طریق موسیقی احساسات خود را ابراز کنند. با این وجود که ممکن است دوست نداشته باشند در مورد این احساسات با کسی صحبت کنند.
یک نمونه عالی در این زمینه، نواختن ساکسوفون است. این یک ساز برای موسیقی جاز است که به خاطر تاثیر آن در برانگیختن احساسات، شناخته شده است. با یادگیری نواختن ساز، بچهها میتوانند احساسات خود را به روشی سالم و مولد منتقل کنند.
۱۰. افزایش ظرفیت حافظه
با افزایش سن، فراموش شدن چیزهای کوچک معمول است. اما بچهها میتوانند با یادگیری نواختن ساز، مهارت حافظه را در سنین جوانی به طور موثری بهبود دهند. موسیقی به طور موثری به کودکان یاد میدهد که خاطرهها را ایجاد، ذخیره و بازیابی کنند که این کار، تمرینی برای مغز است. فرض کنید فرزندتان را در کلاس گیتار ثبت نام کردهاید. او با شرکت در این کلاس باید یاد بگیرد که کدام فرت با کدام نت مطابقت دارد و چگونه میتوان سیمها را نواخت.
۹. تقویت مهارتهای اجتماعی
در حالی که نواختن یک ساز میتواند یک فعالیت انفرادی عالی باشد، راهی هم برای ایجاد ارتباط و یاد گرفتن عادات اجتماعی سالم است. چه فرزند شما بخواهد با دوستانش یک گروه موسیقی داشته باشد، چه بخواهد در گروه موسیقی مدرسه عضو باشد، او یاد میگیرد که چگونه با شنیدن نواختن ساز توسط دیگران، به آنها احترام بگذارد. سازهایی که برای نواختن با دیگران مناسب هستند عبارتاند از کلارینت، توبا، ویولن سل و بیس.
هنگام انتخاب ساز موسیقی برای کودک چه مواردی را باید در نظر بگیریم؟
در نهایت، برای اینکه فرزندتان بیشترین بهره را از فواید آموزش موسیقی به کودکان دریافت کند لازم است ساز موسیقی مناسبی را برای او انتخاب کنید. این کار به عوامل مختلفی بستگی دارد که در ادامه با آنها آشنا میشوید.
آیا فرزندتان برای نواختن یک ساز خاص هیجانزده است؟ آیا او از صدای این ساز و احساسی که به او میدهد خوشش میآید؟ برخی از آموزشگاههای موسیقی این امکان را به کودک میدهند تا با سازهای مختلف آشنا شود و در نهایت آنچه دوست دارد را انتخاب کند.
آیا این ساز خاص از نظر شما و همچنین از نظر فرزندتان، بیش از حد چالشبرانگیز است یا به اندازه کافی چالشبرانگیز نیست؟
آیا خلق و خوی کودک با این ساز مطابقت دارد؟
شما میتوانید از عهده تهیه ساز و نگهداری آن بربیایید؟
آیا به عنوان والدین کودک، آنقدر صدای این ساز را دوست دارید که بتوانید صبر کافی در مقابل تمرین کردن فرزندتان در خانه را داشته باشید و بتوانید به آن گوش کنید؟
آیا کودک شما به سبک موسیقی خاصی علاقهمند است؟ در این صورت، این مورد را در انتخاب ساز در نظر بگیرید زیرا برخی از سازها، برای سبکهای موسیقی خاصی مناسب هستند. به عنوان مثال، یک نوازنده ویولن سخت میتواند در یک گروه جاز قرار بگیرد.
در نهایت، لازم به ذکر است که متخصصان با این سوال که کدام ساز برای آموزش موسیقی به کودکان، بهترین است، موافق نیستند. اما بسیاری از معلمان موسیقی معتقدند که بهترین سازها برای کودکان عبارتاند از پیانو، سازهای کوبهای (مثل درام یا زیلوفون)، ریکوردر، گیتار یا ویولن. برای آشنایی بیشتر با بهترین روش های آموزش موسیقی میتوانید مطلب ما در این باره را مطالعه کنید.
از سوی دیگر، اگر میخواهید در مورد موسیقی برای کودکان و فواید آن، اطلاعات بیشتری کسب کنید میتوانید کتابهای زیر را تهیه کنید:
عکاسی یکی از بهترین فعالیت های خلاقانه برای کودکان است که به آنها اجازه میدهد سرگرم شوند، تجربه کسب کنند و استعداد خود را نشان دهند. هنر عکاسی مهارتهای مختلفی را در کودک تقویت میکند که بعدها برای زندگی او نیز مفید خواهد بود. در ادامه به راههای آموزش عکاسی به کودکان و چند نکته برای یادگیری بهتر عکاسی اشاره میکنیم.
راههای معرفی و آموزش عکاسی به کودکان
عکاسی هنر خوب دیدن و تجزیه و تحلیل کردن است. تجربهای بینظیر را برای کودک رقم میزند، اعتمادبهنفسش را تقویت میکند و مهارت برنامهریزی را در او پرورش میدهد . بنابراین، آموزش عکاسی به کودکان باید یکی از اولویتهای والدین باشد.
۱. مفاهیم را ساده بیان کنید
برای آموزش عکاسی به کودکان این نکته را فراموش نکنید که مخاطب شما یک کودک است. بر خلاف بزرگسالان که به چیزهای پیچیده علاقه دارند، کودکان در سنین کم مفاهیم واحد را درک میکنند. آن مفهوم واحد را که به خوبی فهمیدند، گام بعدی را برمیدارند. مفاهیم را ساده بیان کنید و این را به عنوان یک اصل فراموش نکنید.
۲. از اصول ابتدایی در آموزش عکاسی به کودکان شروع کنید
مهمترین مفاهیم شناخته شده در عکاسی بهطور کلی شامل دو اصل ابتدایی، «قاب را پر کنید» و «قانون یک سوم» است. شاید در تئوری بتوان این دو اصل را باهم ترکیب کرد. اما با توجه به رعایت اصل «سادهسازی» بهتر است هرکدام از آنها بهطور مجزا انجام شود. آموزش عکاسی را با اصل «پر کردن قاب» شروع کنید.
اصل پر کردن قاب یعنی آنقدر به سوژه نزدیک شوید که سوژه هدف قسمت قابل توجهی از تصویر نهایی باشد. برای آموزش این موضوع ابتدا، به کودک بیاموزید که چه مواردی اضافی هستند که باید از تصویر حذف شوند. سپس، به او بیاموزید که چه چیزهای مفیدی برای نمایش بهتر سوژه هدف میتواند به عکس اضافه شود.
۳. ۳۰ درصد تئوری و ۷۰ درصد تمرین
از آنجایی که کودکان بهسرعت کسل میشوند و تمرکزشان را از دست میدهند، اجازه دهید بیشتر تمرین کنند. در حین تمرین، توضیحات لازم را اضافه کنید. روی یک موضوع تمرکز نکنید که خستهکننده شوند. چندین سوژه را به کلاس بیاورید و از کودکان بخواهید که روی هر کدام از آنها کار کنند.
۴. تکرار، تکرار، تکرار
از تکرار نکات در کلاس نترسید. تا زمانی که مطمئن نشدهاید که کودکان نکات را بهخوبی فرا گرفتهاند (بهاصطلاح ملکه ذهنشان شده) نکات را تکرار کنید. در آموزش عکاسی به کودکان در کنار استفاده از روشهای متنوع، تکرار نکات اهمیت ویژهای دارد. برای اینکه جو کلاس خستهکننده نشود، روشهای مختلفی را برای بیان همان نکات بهکار گیرید.
۵. تشویق کنید
شاید کودکان در اکثر مواقع نتوانند انتظارات و توقعات شما را بر آورده کنند. یعنی نتوانند کاری را در حد کمال تحویل دهند. در این شرایط، مهمترین وظیفه شما بهعنوان مدرس این است که آنها را حمایت کنید. حتی نکات کوچکی را که بهدرستی انجام دادهاند را درنظر بگیرید و کودک را تشویق کنید. تشویق کردن به کودک انگیزه میدهد و اعتمادبهنفسش را تقویت میکند.
۶. مسابقه برگزار کنید
رقابت سالم کلید موفقیت است. رقابت کودک را وا میدارد تا بیشتر تلاش کند و بهترین نسخه از خودش را ارائه دهد. برای ایجاد انگیزه بیشتر هنگام آموزش عکاسی به کودکان مسابقهای را تدارک ببینید. مسابقهای که معیار آن بهطور مثال، انتخاب «رنگارنگترین عکس» یا «جالبترین عکس» باشد.
تکتک عکسها را بررسی کنید. نقاط قوت و ضعف آنها را برای کودک توضیح دهید. برای تقویت روحیه تیم و هیجانانگیزتر کردن مسابقه، از بچهها بخواهید تا به بهترین عکس رای بدهند.
چند نکته مهم برای یادگیری بهتر عکاسی
انتخاب روش در آموزش عکاسی به کودکان به شرایط سنی و تجربه آنها وابسته است. هر چه کودک بیشتر با دوربین آشنا باشد و بیشتر عکس بگیرد تجربهاش در عکاسی بیشتر میشود. در نتیجه، به عکاس ماهرتری تبدیل میشود. بعضی از والدین خودشان از سنین کم کودک را با غکاسی و روشهای آن آشنا میکنند. بعضی دیگر ترجیح میدهند به وبسایتهای مختلف برای آموزش رجوع کنند. بعضی دیگر، ترجیح میدهند آموزش به کودک را از طریق متخصصان این حوزه فرا بگیرند. انتخاب با شماست.
۱. تجربه کنید
هنگام آموزش عکاسی به کودکان این نکته را فراموش نکنید که کسب تجربه در عکاسی بسیار مهم است. مهم عکس گرفتن و تمرین کردن است، چه خوب چه بد، اجازه دهید کودک تجربه کسب کند. به او بیاموزید که از زوایای مختلف سوژه عکس بگیرد تا کارهایش تکراری نشود که در ادامه به چند روش متفاوت اشاره خواهیم کرد.
از نمای مختلف مانند، بالا، پایین، چپ و راست سوژه عکس بگیرد.
در مواقع ضروری به سوژه عکاسی نزدیک شود یا در صورت نیاز برای گرفتن یک نمای وسیعتر از سوژه دور شود.
از همه طرف از سوژه هدف عکس بگیرد.
کودک را با حالتهای (Mode) مختلف دوربین آشنا کنید و از آنها بخواهید که تنظیمات مختلف را امتحان کنند.
۲. مراقب پسزمینه باشید
در آموزش عکاسی به کودکان مفهوم پسزمینه را دست کم نگیرید. پسزمینه مفهوم سادهای است که تصویر را تحت تاثیر خودش قرار میدهد. اگر اشیا ناهمخوان و بیربط زیادی در پس زمینه وجود داشته باشد، نتیجه کار ناهمگون خواهد شد. بنابراین، به کودکان بیاموزید که پسزمینه و پیشزمینه را بهدقت بررسی کنند. اگر پسزمینه نامناسب بود، مکان عکاسی را تغییر دهند. سپس، شروع به عکاسی کنند.
۳. نحوه در دست گرفتن دوربین را یاد بگیرید
نحوه درست در دست گرفتن دوربین تاثیر بسزایی بر نتیجه کار دارد. به این نکات دقت کنید.
آرنجهای خود را در کنار قفسه سینهتان نگه دارید.
دست چپ خود را زیر لنز بگذارید، نه در طرفین آن.
درحالیکه کمی به سمت دوربین خم شدهاید، دوربین را روی پیشانی محکم نگه دارید.
پاهای خود را باز نگه دارید.
۴. تا میتوانید عکس بگیرید
کار نیکو کردن از پر کردن است. هنگام آموزش عکاسی به کودکان، آنها را ترغیب کنید تا میتوانند عکسهای متنوع با سوژههای متنوع و نه تکراری بگیرند. هرچه بیشتر بتوانند عکس بگیرند، هم حرفهایتر خواهند شد و هم تکنیکهای بیشتری را در عکاسی یاد خواهند گرفت.
۵. بین عکس گرفتن از افراد، اشیا و مکانها تعادل برقرار کنید
یکی از عادات خوب عکاسان این است که سوژهها را تشخیص میدهند و دربارهی آنها کنجکاو هستند. اما نباید از حالت تعادل خارج شود. اگر برای آموزش عکاسی به کودکان سفری علمی ترتیب دادهاید، برقرای تعادل در انتخاب سوژهها را نیز به آنها بیاموزید. یعنی به آنها بگویید که تنها از یک موضوع، مانند یک مکان، شی، یا فرد خاص عکس نگیرند. بلکه تلفیقی از همه را در عکسهای خود داشته باشند.
۶. قانون یک سوم
قانون یک سوم در عکاسی قانونی است که تصویر به صورت افقی و عمودی به سه قسمت تقسیم میشود. سوژه عکاسی در مرکز و در تقاطع این خطوط یا در امتداد یکی از خطوط قرار میگیرد. برای اینکه بچهها بتوانند این قانون را درک کنند باید گامبهگام به جلو بروند.
در ابتدا کودک باید نقطه مرکز تصویر و نقاط تقاطع در قانون یک سوم را تشخیص دهد. نکته بعدی، شکستن قانون یک سوم است که یک افکت بسیار قوی در زیباتر کردن تصویر است.
۷. اکسپوژر در عکاسی
هنگامی که کودک با مفاهیم اولیه عکاسی آشنا شد، گام بعدی، آموزش اکسپوژر در عکاسی است. قبل از آشنایی با اکسپوژر، ابتدا باید با مفاهیمی چون دیافراگم، آپارات، ISO و حالتهای مختلف شاتر و سرعت آن آشنا شود. سپس میتوانید توضیحات لازم در مورد اکسپوژر را به او بدهید تا ببیند که تغییر این تنظیمات چگونه روی عکس تاثیر میگذارد.
۸. عکسهای کودکان را با آنها بررسی کنید
به محض اینکه بچهها از عکاسی برگشتند، از آنها بخواهید که عکسها را به شما نیز نشان دهند. تمامی عکسها را با حضور خود بچهها با هم بررسی کنید. در مورد نقاط قوت و ضعف هر عکس با او گفتوگو کنید تا این نکات را در عکسهای بعدی رعایت کنند. با رعایت این نکات عکسهای بعدی قطعا بهتر خواهند بود و نتیجه بهتری روبرو خواهند داشت.
کودکان بهطور طبیعی خلاق و کنجکاو به دنیا میآیند، سرشار از انرژی هستند و نیاز دارند تا خود را ابراز کنند. بنابراین، فعالیتی را باید برایشان در نظر گرفت که بتوانند با کمک آن احساسات و علایق خود را نشان دهند. سفالگری یکی از فعالیت های خلاقانه برای کودکان است که به کودک کمک میکند با تجربه کردن دست به خلق آثار هنری جدید بزند. در ادامه به مزایای آموزش سفالگری به کودکان میپردازیم.
۱. اعتماد به نفس و بیان خود
کودکان علاقه دارند خود را بیان کنند و تواناییهایشان را به نمایش بگذارند. بنابراین، چه سرگرمی بهتر از خلق اثری هنری تا با کمک آن بتوانند خود را بیان کنند. یک اثر هنری مثل سفالگری کودکان ، نمونه خوبی برای ابراز وجود او است و از دو جهت حائذ اهمیت است. اول اینکه، جنبه فیزیکی دارد و کودکان میتوانند آن را لمس کنند و با دنیای هندسه آشنا شوند. دوم آنکه میتوانند آنچه خلق کردهاند را به دیگران هدیه دهند. هدیه دادن حس بخشش و خودارزشمندی را در کودکان پر رنگتر میکند.
سفالگری کودکان به آنها آزادی عمل میدهد تا هر چه که به ذهنشان میرسد را بسازند. درنتیجه، اعتمادبهنفس در کودکان بهواسطه خلق آنچه در ذهن دارند تقویت میشود. خلق یک اثر تخیل کودک را فعال میکند و باعث میشود که او بهتر خودش و تواناییهایش را بشناسد. درنتیجه، خلاقیت کودک بیشتر از قبل بروز میکند.
هنگامی که کودکان در سفالگری و گلبازی اشتباه میکنند، میتوانند بهراحتی آن اشتباه را برطرف کنند. جبران اشتباه قابلیتی است که اعتمادبهنفس کودک را افزایش میدهد. این اطمینان را به کودکان میدهد تا با خیال راحت کار کند و ترس از شکست را در آنها به حداقل میرساند. درنتیجه، کودکان بدون ترس از قضاوت شدن یادمیگیرند که شکست را بپذیرند، از آن درس بگیرند و دوباره ادامه دهند.
سفالگری مهارت حرکتی کودک را با درگیر کردن دستها و بازوها و قویتر شدن ماهیچهها بهبود میبخشد. استفاده از دستها هنگام کار به بچهها کمک میکند تا بفهمند که دستهای آنها ابزاری قدرتمند است. موهبتی است از جانب خدا که به کمک آن میتوانند کارهای مفیدی را در زندگی انجام دهند.
کار در کارگاه سفالگری حواس کودک مانند حس بویایی (بوی خاک و گل)، بینایی و لامسه را تقویت میکند. علاوه بر آن، سفالگری به هماهنگی چشم و دست نیاز دارد که این تجربه اثرش را با خواناتر نوشتن تمرینهای مدرسه نشان میدهد.
۲. حل مسئله و آگاهی
سفالگری کودکان علاوه بر سرگرمی، کودک را با دنیای واقعی پیرامون خود آشنا میکند. یعنی با کمک مجسمهسازی که هنری سه بعدی است، کودک میتواند محیط قطعه سفالی که ساخته است را لمس کند، با ابعاد مختلف آن آشنا شود و مفاهیمی چون، محیط، شکل، اندازه و منظر یک شی را یاد بگیرد.
کار با گِل و ساختن اشیا مختلف، مهارت برنامهریزی و حل مسئله را در کودک تقویت میکند. میتواند با آزمون و خطا پاسخ سوالهایی که به ذهنش خطور میکند را بیابد. سوالهایی چون، تا چه حد میتواند با آن حجم از گل کاسه بزرگی بسازد که نشکند؟ آیا درخت سفالی که ساخته است، مستقیم میایستد یا سقوط خواهد کرد؟ بالهای پرندهای که ساخته است بهتر است باز باشد یا بسته؟
۳. آرامش
کودک بهواسطه کودک بودنش بازیگوش است و نمیتواند روی یک موضوع برای مدت طولانی تمرکز کند. خیلی زود علاقهاش را به آن موضوع از دست میدهد و بهاصطلاح، حوصلهاش سر میرود. اما این موضوع در مورد سفالگری کاملا برعکس است. سفالگری کودکان را به خود جذب میکند. چرا که کودک قطعهای فیزیکی را خلق میکند که قابل لمس است. به آن اشراف دارد و بیان کننده احساسات و نتیجه تلاشهای اوست.
سفالگری برای کودکانی که مضطرب هستند یا مشکلاتی چون اختلال بیشفعالی و نقص توجه دارند، فعالیتی مفید است. سفالگری کودکان یک نوع درمان برای این نوع از بچهها است. سفالگری کودک را به خود جذب میکند و با متمرکز کردن انرژی و حواسش به بازی، اضطراب را در آنها کاهش میدهد.
حتی کودکانی که افسردگی دارند، با سفالگری و بازی با گِل حال بهتری بهدست میآورند. چرا که میتوانند احساسات درونیشان را با خلق یک اثر هنری سفالی نمایش بدهند. این کار در روند بهبود آنها موثر است. سفال بهدلیل طبیعت درمانگر و آرامشبخشی که دارد نه تنها برای کودکان، بلکه برای تمامی سنین مفید است.
کارگاههای سفالگری فضایی را برای بچهها فراهم میکند تا بدون ترس از نمره، رتبه و موفقیت بتوانند بهراحتی مراحل سفالگری را یاد بگیرد. هنگامی که بتوانند چیزی را با دستهای خودشان خلق کنند، اعتمادبهنفس آنها افزایش پیدا میکند.
۴. انضباط و رعایت قوانین
رعایت قوانین و داشتن انضباط یکی از نکات مهم در کارگاههای سفالگری کودکان است. این قوانین تنها برای سلامت و امنیت کودکان هنگام کار با سفال وضع شده است. قوانینی که قابل فهم هستند و نمونه خوبی برای آموزش احترام به قوانین و رعایت آنها را به کودک است.
آسان بودن قوانین و مراحل کار محیطی آرام را برای کودک فراهم میکند و دو اثر مهم از خود بهجای میگذارد:
کودک میتواند بدون هیچ ترسی مسئولیت کار خود را بهعهده بگیرد.
به افرادی که در زمینه یادگیری کندتر عمل میکنند نیز کمک میکند.
بازی با ابزارهای مربوط به بزرگسالان باعث میشود تا کودکان حس کنند که نقش یک بزرگسال را بازی میکنند. درنتیجه، نسبت به کاری که انجام میدهند جدیتر عمل کنند.
۵. غرور و حس ارزشمندی
هنگامی که موضوع سفالگری کودکان مطرح میشود، فرآیند یادگیری مهمتر از نتیجه کار و نحوه تولید محصول خواهد بود. دانشی که کودک از خلق کردن جسمی سفالی بهدست میآورد برایش غرورآفرین است. هنگامی که کودک بفهمد که توانایی خلق چیزی را دارد، حس میکند که ارزشمند و مفید است. فعالیت هنری عزت نفس در کودکان را افزایش میدهد.
هنگامی که کودک بعد از اتمام کار ثمره تلاشهایش را میبیند، احساس غرور میکند. هدیه دادن کارهایش به دوستان و آشنایان ارزش ویژهای به زندگی او میدهد. سفالگری یک یادگاری ارزشمند از کودکی است و همیشه برای او باقی خواهد ماند.
در پایان
سفالگری کودکان به آنها این امکان را میدهد تا چالشها را کشف کند، مشکلات را حل کنند و از اشتباهاتشان درس بگیرند. بنابراین، در دسته سرگرمیهای مفید برای کودکان قرار میگیرد. کلاسهای سفالگری مزایای زیادی دارد و تجربهای ماندگار در زندگی آنها بهجای خواهد گذاشت. به نظر شما چه سرگرمیهای مفید دیگری برای کودکان وجود دارد؟ آن را در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
پدر و مادر یا روانشناس چگونه میتوانند اطلاعات دقیقی در مورد یک کودک خاص کسب کنند؟ این امر میتواند از طریق مشاهده کودک در محیط خانه و در جایی که تعامل اعضای خانواده با کودک در حال رخ دادن است به بهترین وجه انجام شود. در حالت ایدهآل، این مشاهدات لازم است به صورت مداوم انجام بگیرد و با یادداشتبرداری از همه نکات مربوط به کودک و سعی در درک بهتر معنای تعاملات با کودک و در نتیجه درک بهتر او همراه باشد. این کاری است که گرتراود دیم ویله انجام داده و در کتاب کودکان خردسال و والدین آنها به شرح آن پرداخته است. به همین دلیل در این مقاله به معرفی کتاب کودکان خردسال و والدین آنها پرداخته ایم.
گرتراود دیم ویله، در کتاب خود سه کودک را در مدت سه سال، به صورت هفتگی مورد مشاهده دقیق قرار داد و خواننده با خواندن این کتاب میتواند زندگیهایی پر از عشق، پرخاشگری، بالا و پایینها و جزئیاتی از زندگی این کودکان را ببیند که پنجرهای به روان آنها است. خواندن این کتاب به افراد و از جمله والدین و روانشناس ها کمک میکند بتوانند کودکان را به صورتی دقیقتر مشاهده کنند، در مورد رشد جسمی، هیجانی، اجتماعی و ذهنی آنها اطلاعات کسب کنند و در واقع مشاهده کردن را یاد بگیرند.
درباره کتاب کودکان خردسال و والدین آنها
لازم است در معرفی کتاب کودکان خردسال و والدین آنها (دیدگاههایی برگرفته از مشاهده روانکاوانه شیرخوار) به این امر اشاره کنیم که در این کتاب بر درهمتنیدگیهای میان تحول روان کودک و رفتار والدین تمرکز شده و به الگوهای پیچیدهی رابطه متقابل در چند سطح پرداخته شده است.
از آنجایی که در این کتاب، سه کودک به طور دقیق و در محیط خانه مشاهده میشوند، نمونههایی عینی از فرایندهای تحول روانشناختی در نوزادان و کودکان خردسال و روابط خانوادگی آنها فراهم شده است. هرچند نویسنده این کتاب به دنبال معرفی شیوه صحیحی در ارتباط با پدر و مادر با کودکان و چگونگی تربیت کودک نیست، بلکه به خواننده کمک میکند که در مورد پیچیدگی و منحصر به فرد بودن هر بافت خانوادگی و هر کودکی کنجکاو شود.
درباره نویسنده
گرتراود دیم ویله، استاد روانکاوی در دانشگاه کلاگنفورت است. او روانکاو آموزشدیده کودکان، نوجوانان و بزرگسالان جامعه روانکاوی وین و انجمن روانکاوی بینالمللی (IPA) است. او سردمدار و حامی آموزش رویکردهای مشاهده روانکاوانه برای یادگیری در زمینههای روانکاوی و تربیتی است. او استاد سازماندهنده و علمی PG MA در مطالعات مشاهده روانکاوانه در دانشگاه کلاگنفورت است. همچنین، گرتراود دیم ویله، نویسنده کتاب سالهای اولیه زندگی: نظریه تحولی روانکاوانه بر طبق نظر فروید، کلاین و بیون (کارنک) است.
سرفصلهای کتاب
کتاب کودکان خردسال و والدین آنها ، برای هر سال زندگی کودکان مورد مطالعه، فصول جداگانهای در نظر گرفته است و پس از این فصول، به دیدگاههای نویسنده در مورد این مشاهدات پرداخته میشود. در ادامه، فهرست مطالب این کتاب را مرور میکنیم:
فصل یک: درک تحول روانشناختی
فصل دو: اولین سال زندگی
فصل سه: دومین سال زندگی
فصل چهار: سومین سال زندگی
فصل پنج: چشمانداز و دیدگاهها: مهار کردن دوران کودکی اولیه
بخشهایی از کتاب کتاب کودکان خردسال و والدین آنها
«دانستن اینکه در طول دوران بارداری به طور خاص، زن و مردی که قرار است مادر و پدر شوند با سیلی از احساسات مبهم روبرو میشوند، میتواند بسیار تسلیبخش باشد. دانستن آن مفید است که نه تنها چشمانتظار بچه بودن، بلکه گاهی تنفر از بارداری، ترجیح دادن خلاص شدن از شر بچه، ترس از نادیده گرفته شدن و نداشتن وقت برای خود و همسر نیز عادی است. مجاز بودن برای احساس کردن و صحبت کردن در مورد حسادت و رقابت میتواند در غلبه بر نیاز به واپسزنی این احساسات منفی نقش داشته باشد.» (صفحهی ۸۰)
«اشیاق مادر به خوابیدن نوزاد زیر سینه یا در آغوشش، با فانتزی نوزاد برای تداوم بخشیدن به وجود همآهنگیای که در رحم از آن لذت میبرد، مطابقت دارد. در اینجا حتی اشتیاق مادر برای همهتوانی، برای ارائه دنیای بهشتی، مثبت و پرورشدهنده به نوزاد خود نیرومندتر از فانتزی نوزاد است. با این وجود، در این مورد، والدین وظیفه مهم دیگری را فراموش میکنند: باید به نوزاد در ایجاد تواناهاییهایش کمک کرد.» (صفحهی ۱۰۸)
«شیوهای که مادر برای غذا دادن به مکس آن را انتخاب کرده، نشانگر احساسات مبهم اوست. از یک سو، میخواهد مقداری استقلال از سینه را به مکس بدهد، از سوی دیگر، او را از لمس کردن غذا و گذاشتن آن در دهانش باز میدارد. غذا خوردن نه تنها دربرگیرنده هضم غذا، بلکه خودمختاری و قدرت نیز میباشد. در وضعیتی که مادر مکس اتخاذ کرده است، تنها امکانهای باز برای مکس عبارتاند از باز کردن دهانش و دادن اجازه ورود یک قاشق غذا به آن، یا برگرداندن سرش. در حقیقت، تا حدی برای مشاهدهگر گیجکننده است که بفهمد چه کسی غذا داده میشود، زیرا هر قاشق غذا پیش از رفتن به سمت مکس، در دهان مادر گذاشته میشود. این فرایند تا حدی یادآور غذا دادن به پرندگان است، در جایی که پرنده مادر پیش از آنکه غذا را به جوجههایش بدهد، آن را در منقار خود نگه میدارد.» (صفحهی ۱۵۴)
اگر تصمیم به داشتن فرزند دارید یا روانشناس و متخصص کودک هستید و میخواهید در مورد کودکان اطلاعات بیشتری کسب کنید، خواندن این کتاب میتواند به شما کمک کند که کودکان را به دقت مشاهده کنید و در مورد روابط میان والدین و کودک و همچنین تحول چندبعدی کودکان اطلاعات بیشتری کسب کنید.
اگر کتاب کودکان خردسال و والدین آنها را مطالعه کردهاید، میتوانید نظرات و برداشت خود از این کتاب را در بخش نظرات با ما درمیان بگذارید.
کتاب کلیدهای پرورش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان، برای والدینی است که میخواهند در مورد اعتماد به نفس و عزت نفس کودکان و نوجوانان و چگونگی شکلگیری آن اطلاعات بیشتری کسب کنند. مطالعات نشان دادهاند که بین عزت نفس سالم و داشتن دیدگاهی مثبت به زندگی رابطه مستقیمی وجود دارد و این دیدگاه میتواند به فرزندان کمک کند که استعدادهای بالقوه خود را پیدا کنند.
کمک به کودک در افزایش عزت نفس یکی از بخشهای مهم فرزندپروری است و والدین نقش بسیار مهمی در شکلگیری احساس خودارزشمندی فرزندان دارند. این امر شامل طیف گستردهای از موضوعات از جمله عشق، احترام، گوش کردن به کودکان و مستقل شدن آنها است و سبک فرزندپروری، مدرسه و جنسیت کودک نیز بر آن اثرگذار است. این کتاب به والدین کمک میکند فرزندانی همراه با اعتماد به نفس و عزت نفس سالم داشته باشند و به آنها کمک کنند که آینده روشنی داشته باشند.
درباره کتاب کلیدهای پرورش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان
خواندن این کتاب به والدین کمک میکند خطرهایی که در راه افزایش اعتماد به نفس فرزندان وجود دارد را شناسایی و آنها را رفع کنند. همچنین والدین میتوانند با استفاده از راهکارهایی که در این کتاب مطرح شده است و تمرین آنها به افزایش عزت نفس فرزندان خود کمک کنند و به تدریج روشهای مناسبتری را در این زمینه در پیش بگیرند.
درباره نویسنده
گلن استنهاوس، تقریبا به مدت ۲۰ سال روانشناس کودک است و دوازده سال قبل از آن نیز روانشناس تربیتی بود. او چندین کتاب در مورد والدین نوشته است از جمله کابوسهای کودکان، شما نیاز به تنبیه کردن ندارید، آیا فرزند من دچار کمبود توجه یا بیشفعالی است؟ و کلیدهای پرورش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان. گلن استنهاوس به طور پارهوقت در زمینه خدمات بهداشت روان کودک و نوجوان کار میکند و یک کلینیک خصوصی نیز دارد و همچنین سالهاست که نویسنده متخصص گزارش دادگاههای خانواده است.
سرفصلهای کتاب
در کتاب کلیدهای پرورش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان، پس از انکه به تعریف عزت نفس و اعتماد به نفس پرداخته میشود، به عوامل موثر بر آنها پرداخته شده و همچنین، روشهای مناسب والدین در این زمینه مطرح شده است. در ادامه به فهرست مطالب این کتاب را مشاهده میکنید.
عزت نفس
او را دوست بدارید
به کودک خود احترام بگذارید
استقلال
شنونده حرفهای کودک خود باشید
روشهای گوناگون تربیت
حس تعلق
مدرسه
جنسیت
تشویق
کمک به کودکانی که عزت نفسشان لطمه دیده است
بخشهایی از کتاب کلیدهای پرورش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان
«احترام به فرزندان را در مراحل متفاوت رشد، میتوان با خوب گوش کردن و توجه به حرفهای آنها، نشان داد. مثلا میتوان به خاطر تقویت مهارتهای کلامی در بچههای نوپا، اولین کوششهای آنها را برای صحبت کردن، شنید. اگر برای آنها وقت بگذارید و تشویقشان کنید که صحبت کنند و در برابر حرفهایشان واکنش متقابل نشان دهید، در واقع کمک بزرگی به آنان کردهاید.» (صفحهی ۲۹)
«بخشی از خوب انجام دادن وظیفه تربیت فرزند، شناخت خویشتن خویش است. همه ما قبل از اینکه والدین فرزندان خود باشیم، افراد و اشخاص منحصر به فردی هستیم که سابقه و شخصیت ما در رفتارهایمان نسبت به کودکان اثری خاص خود دارد. این مسئله الزاما نمیتواند بد باشد، ولی در صورتی مضر است که فلسفه ما در زمینه تربیت کودک، بیشتر از تجارب کودکی خودمان سرچشمه بگیرد نه اینکه نشاندهنده تجلی اعتقادات و ارزشهای شخصی ما باشد.» (صفحهی ۵۹)
«شکی نیست که تشویق، غذای رشددهنده عزت نفس در انسانهاست. تصور اینکه چگونه انسانها میتوانند بدون تایید موفقیتها و تواناییهایشان برای خود ارزش قائل شوند، تصوری بیهوده است. اگرچه همه ما از قدرت تشویق و اهمیت آن برای سلامت روان آگاهی داریم ولی در بعضی خانهها تشویق تبدیل به کالایی نایاب شده است. البته منظور از خانه، جامعه بزرگ ما نیست بلکه منظور همین چهاردیواری کوچکی است که در آن زندگی میکنیم. حالا، دوباره خوب فکر کنید. آخرین بازی که فرزندتان را تشویق کردهاید کی بوده؟ همین امروز؟ هفته پیش؟ شکی نیست که خیلی سرسخت بودهاید. آیا امروز فرزندتان را در آغوش گرفتهاید؟ آیا میدانید که برای او کمی تشویق درست و به موقع، هنوز هم خیلی مهم است.» (صفحهی ۱۰۴)
اگر شما مادر یا پدر هستید و در مورد آینده فرزندتان نگرانید، خواندن این کتاب به شما کمک میکند بتوانید از روشهای مناسبی برای تربیت فرزند خود استفاده کنید و عزت نفس و اعتماد به نفس او را بالا ببرید.
کتاب احساسهای خرگوشی برای کودکان طراحی شده و به آنها کمک میکند که احساسات خود را تشخیص دهند، هیجانات خود را بهتر مدیریت کنند و یاد بگیرند که روش مناسب ابراز احساسات چیست. این کتاب، ابزاری ارزشمند برای کمک به کودک در ایجاد اعتماد به نفس و عزت نفس است و به او کمک میکند که شالوده عاطفی سالمی داشته باشد تا بتواند بر اساس آن رشد سالمی را هم تجربه کند. در ادامه به معرفی بیشتر کتاب احساس های خرگوشی و نویسندهی آن میپردازیم.
درباره کتاب احساس های خرگوشی
کتاب احساسهای خرگوشی، در قالب ۴ داستان، کودکان را با ۴ احساس غم، شادی، خشم و ترس آشنا میکند. این کتاب به کودکان کمک میکند که متوجه شوند همه انسانها احساسات غم، شادی، خشم و ترس را تجربه میکنند و این احساسات، کاملا عادی هستند. همچنین این کتاب به کودکان کمک میکند روشهای مناسب ابراز احساسات را بشناسند و در نتیجه بتوانند هیجانات خود را مدیریت کنند. این امر به افزایش هوش هیجانی آنها کمک میکند.
در انتهای این کتاب، از کودکان سوالاتی در مورد احساسات خرگوشی و احساسات خود کودک پرسیده میشود که این سوالات به کودک در فکر کردن به هیجانات کمک میکنند. همچنین باعث میشوند مطالب قصه بیشتر در ذهن کودک تثبیت شود.
درباره نویسنده
تریسی مورونی، نویسنده، تصویرگر، طراح و خالق معتبر بینالمللی است. بیش از ده میلیون نسخه از کتابهای او در سراسر جهان فروخته شده است و کتابهای او در ۲۹ کشور به بیش از ۲۲ زبان ترجمه شدهاند. پرفروشترین کتاب او کتاب احساسهای خرگوشی است. تریسی مورونی در کتابهای خود به دنبال تقویت شکلگیری هوش هیجانی و اجتماعی کودکان است و میخواهد خوانندگان خود انگیزه دهد تا روی نکات مثبت و چیزهایی که در جهان دوست دارند تمرکز کنند.
سرفصلهای کتاب
همانطور که مطرح شد کتاب احساسهای خرگوشی به ۴ احساس غم، خشم، شادی و ترس میپردازد که بخشهای کتاب عبارتاند از:
خرگوش کوچولوی عصبانی
خرگوش کوچولوی ترسو
خرگوش کوچولوی خوشحال
خرگوش کوچولوی غمگین
بخشهایی از کتاب احساسهای خرگوشی
«وقتی عصبانی میشوم، میخواهم لگد بزنم و فریاد بزنم و پا به زمین بکوبم، پا به زمین بکوبم. میخواهم بدوم و بدوم و هیچوقت نایستم! بعضی چیزها مرا خیلی عصبانی میکند. وقتی کسی مسخرهام میکند، یا چیزی را که درست کردهام خراب میکند، عصبانی میشوم.
وقتی میترسم، چهارستون بدنم میلرزد و موهایم سیخ میشود. وقتی میترسم، میخواهم بدوم و جای امنی پنهان شوم. همه گاهی میترسند. من از عنکبوت چندشآور بدقیافه و قلدرها و تنها ماندن در جاهای تاریک میترسم. ترسیدن اشکالی ندارد. ترسیدن به من کمک میکند تا از خطر دوری کنم و کمک بخواهم …
خیلی چیزها مرا خوشحال میکند. وقتی با دوستانم هستم، خوشحالم. وقتی با مامان بزرگ شیرینی میپزم، خوشحالم. وقتی بابا مرا به گردش میبرد، خوشحالم. کنار آتش مینشینیم و سیبزمینی میپزیم و حرف میزنیم و میخدیم و باز هم حرف میزنیم.
بعضی چیزها واقعا مرا غمگین میکند. وقتی پدر و مادرم دعوا میکنند، غمگین میشوم و گاه وقتی مریضم و حالم خوب نیست غمگین میشوم. وقتی کسی که دوستش دارم میمیرد، ناراحت میشوم. اشکالی ندارد که گاهی غمگین باشیم. اگر با دوستم حرف بزنم و گریه کنم، حالم بهتر میشود.»
اگر میخواهید به تقویت هوش هیجانی و اجتماعی فرزندتان کمک کنید یا روانشناس کودک هستید و میخواهید به مراجعین کودک خود در ابراز احساسات و مدیریت آن کمک کنید، تهیه این کتاب در این مسیر بسیار موثر است.
آخرین دیدگاهها