وقتی فرزندتان اشتباه میکند یا شکست میخورد چگونه به او واکنش نشان میدهید؟ وقتی کودک شما در یک مسابقه فوتبال میبازد، در بازی رومیزی با خواهر و برادرش شکست میخورد یا نمرات او پایین است یا هرگونه شکست و ناکامی را تجربه میکند واکنش شما چیست؟ برخورد با اشتباهات کودک در پدرها و مادرها بسته به شرایط متفاوت است.
برخی از والدین ممکن است نسبت به شکست فرزندشان با دلگرمی دادن واکنش نشان دهند. برخی دیگر ممکن است بر روی اشتباهات کودک تمرکز کنند و نگران عملکرد فرزندشان باشند. در برخی موارد نامطلوب، والدین ممکن است از کودک یا هرکسی را که مقصر این شکست میدانند عصبانی شوند. در ادامه با تاثیر این روشهای برخورد با اشتباهات کودک و نحوه درست واکنش والدین به این موقعیتها آشنا میشویم.
تاثیرات روشهای برخورد با اشتباهات کودک
ما ممکن است متوجه این موضوع نباشیم اما واکنشهای ما نسبت به شکستهای فرزندمان میتواند تاثیرات ماندگاری بر روی او بگذارند. این واکنشها بر روی نحوه پردازش شکست و گذر کردن از آن، تابآوری و اعتماد به نفس کودک مشاهده میشود. همچنین کودک از والدین خود یاد میگیرد که چگونه تا آخر عمر اشتباهات و شکستهایش را مدیریت کند. حتی مطالعات نشان میدهند که واکنش والدین به عدم موفقیت فرزندشان میتواند دیدگاه کودک نسبت به هوش خودش را تعیین کند.
محققان مطرح میکنند باور کودک در مورد هوش خودش، تاثیر بسزایی در مهارتهای او دارد. والدینی که با اضطراب و نگرانی نسبت به نمره کم فرزندشان واکنش نشان میدهند، این پیام را به کودک خود منتقل میکنند که او به دلیل ثابت بودن میزان هوشش، پیشرفت نخواهد کرد. از سوی دیگر، والدینی که بر آنچه کودک از نمره بد میآموزد، متمرکز میشوند به فرزندان خود این پیام را میدهند که او هنوز هم باهوش است و میتواند از طریق مطالعه بیشتر، نمره خود را بهبود ببخشد.
نحوه مناسب برخورد با اشتباهات کودک چگونه است؟
والدین لازم است در برخورد با اشتباهات کودک به نحوی رفتار کنند که به او نشان دهند اشتباه و شکست او ارتباطی با هوش و تواناییهای او ندارد. در ادامه به چند روش مناسب برای برخورد با اشتباهات و ناکامیهای کودک اشاره شده است.
واکنش فرزندتان را مشاهده کنید
واکنش فرزندتان به موقعیت را به دقت مشاهده کنید. آیا او خوشحال است چون همه تلاشش را انجام داده؟ آیا او از شکست خود عصبانی است؟ اگر کودک از اشتباهش عصبانی یا ناراحت است، لازم است به او کمک کنید. به کودک یاد بدهید که میتواند دفعه بعد تلاش بیشتری کند.
بر آینده تمرکز کنید
به جای صحبت در مورد اشتباه کودک، بر روی این امر تمرکز کنید که چگونه دفعه بعد میتواند عملکرد بهتری داشته باشد. به کودک خود یاد بدهید که هر اشتباهی میتواند برای او مفید باشد و به او یاد بدهد دفعه بعد چگونه عملکرد بهتری نشان دهد.
به واکنشهای خود دقت کنید
دقت کنید که شما به عنوان والدین کودک، چگونه نسبت به اشتباهات او واکنش نشان میدهید. آیا از او حمایت میکنید؟ آیا راهنماییهای مفیدی در اختیار فرزندتان قرار میدهید؟ آیا به صورتی گرم و آرام با او صحبت میکنید؟ آیا به صورت منفی، سختگیرانه و یا انتقادی رفتار میکنید؟ به جای اینکه از واکنشهای خود دلسرد شوید، از آنها برای تغییر کردن، انگیزه بگیرید.
بر فرآیند تاکید کنید، نه نتیجه
با کودک در این مورد صحبت کنید که چه چیزی برای او سرگرمکننده بوده، چه کاری را دوست دارد و چه کاری را دوست ندارد و همچنین دفعه بعد چه کاری را میتوان بهتر انجام داد. به کودک کمک کنید تا از انرژی خود برای طراحی یک استراتژی بهتر در آینده استفاده کند. همچنین، به او یاد بدهید که به جای تمرکز بر برنده شدن، بر لذت و رضایت ناشی از یادگیری متمرکز شود.
به جای ابراز ترحم، بر پیداکردن راه حل تمرکز کنید
هنگامی که میخواهید فرزندتان را آرام کنید مراقب باشید نسبت به او ترحم نکنید. این کار میتواند این پیام را به همراه داشته باشد که او توانایی انجام کار را ندارد. به جای اینکه بگویید: «من متاسفم که نمیتونی این کار رو انجام بدی»، بر آنچه به صورت نامطلوب انجام شده تمرکز کنید و سپس با یکدیگر برای یافتن راه حل تلاش کنید.
دیدگاه مناسب نسبت به اشتباه را مطرح کنید
حتما این مورد را به فرزندتان بگویید که این نتیجه نشان نمیدهد او کیست و کارهای زیادی وجود دارد که او در انجام آنها مهارت دارد. در مورد مواقعی که خودتان در زندگی شکست خوردهاید با کودک صحبت کنید و همچنین به او بگویید که چگونه دفعه بعد توانستید نتیجه بهتری بگیرید.
به او اطمینان دهید که همه انسانها اشتباه میکنند. این مسئله یکی از موارد اساسی است که همه ما را تبدیل به انسان میکند. این مسئله واقعیتی است که ما همیشه آن را درست نمیبینیم. برای مطالعه بیشتر درباره این موضوع میتوانید کتاب دختری که هرگز اشتباه نمیکرد را بخوانید.
با هم، کاری سرگرمکننده انجام دهید
عزت نفس فرزندتان را بالا ببرید و با انجام کاری که دوست دارد و در آن مهارت دارد اعتماد به نفس او را تقویت کنید. فاصله گرفتن موقتی از مسئله ممکن است به او کمک کند. در این صورت او یاد میگیرد روی راهبردها و ایدههای جدید برای چگونگی حل بهتر مشکل در دفعات بعدی تمرکز کند.
سعی نکنید اشتباهات کودک را برطرف کنید
شتاب برای حل اشتباه کودک توسط شما، فرزندپروری هلیکوپتری است. به جای آن به فرزندتان نشان دهید که چگونه میتواند برای مشکل راه حل پیدا کند، به او کمک کنید که خودش راه حل را پیدا کند. در این صورت، میتوانید از عزت نفس فرزندتان نیز مراقبت کنید. پیشنهاد میکنیم مقاله عزت نفس در کودکان را در این مورد مطالعه کنید.
عشق بیقید و شرط خود نسبت به کودک را یادآوری کنید
به فرزند خود اطمینان دهید که همیشه از او حمایت میکنید. به او نشان دهید که هروقت خواست در مورد اشتباهات خود و در مورد احساسات و افکار خود صحبت کند شما همیشه در کنارش خواهید بود. مطمئن شوید کودک میداند که میتواند همیشه بر روی عشق شما نسبت به خودش حساب باز کند. در واقع کودک باید متوجه شود مهم نیست که او چه اشتباهی کرده است، او میتواند همیشه به شما اعتماد کند.
در پایان
بهترین راه برای آماده کردن کودک برای چالشهای زندگی این است که فرصتهایی جهت رشد مهارتهای تابآوری کودک و سازگار شدن با محیط را برای او فراهم کنید. این امر زمانی اتفاق میافتد که بتوانید فضایی حمایتی، امن و مملو از عشق برای فرزندان خود فراهم کنید. لازم است بدانید کاری که شما به فرزندان خود یاد میدهید، آنها را به انسانی موفق تبدیل خواهد کرد نه کاری که شما برای آنها انجام میدهید.
بازی نقش مهمی در رشد و پرورش کودک ایفا میکند. هر بازی ویژگیهای منحصربهفردی دارد که میتواند مهارتهای مختلف کودک را تحت تاثیر قرار دهد. بهطور مثال، بازی برای آموزش همدلی مهارت همدلی را در کودک تقویت میکند. بازی برای تقویت مهارت های شناختی در کودکان، مهارتهای شناختی را در کودک بهبود میبخشد. بازیهای حسی نیز حواس پنجگانه کودک را تحریک کرده و او را برای زندگی آینده آماده میکنند و میتوانند راه ارتباطی کودک با جهان اطراف باشند. در این مقاله به بررسی فواید و انواع بازی های حسی برای کودکان میپردازیم. با ادامه مقاله همراه باشید.
کودک از بدو تولد تا اوایل دوره کودکی بهطور طبیعی از حواس پنجگانه خود برای کشف جهان اطرافش استفاده میکند. در بزرگسالی نیز این حواس در تصمیمگیریهای مختلف به او کمک میکنند.
بازی های حسی به ایجاد ارتباطات عصبی در مغز کمک میکنند. فرصتی را برای کودک فراهم میکنند تا از نظر مغزی و حسی رشد کند. باعث بهبود مهارتهای حرکتی و زبانی کودک میشوند. مهارت حل مسئله و تفکر علمی را در کودک ارتقا میدهند.
حس لامسه، بویایی، چشایی، بینایی و شنوایی و هرچیزی که باعث حرکت کودک شود از طریق بازیهای حسی برانگیخته میشود.
بازیهای حسی علاوه بر سرگرمی، کودک را وادار به کنکاش و جستجو میکنند. راهی را برایش باز میکنند تا مانند روشهای علمی به مشاهده، استنباط، آزمایش و نتیجهگیری بپردازد. این ویژگی کنجکاوی کودک را تحریک میکند و باعث موفقیت او در آینده خواهد شد.
علاوه بر آن، بازیهای حسی توانایی دستهبندی اطلاعات را براساس اطلاعات مفید و غیر مفید به کودک میدهند. بهطور مثال، هنگامی که کودک مشغول بازی با دوستانش است، ممکن است صداهای آزار دهنده اطراف تمرکز او را برهم بزند. بازیهای حسی به کودک میآموزند تا بتواند مانع صداهای مزاحم شده، تمرکزش را از دست نداده و به بازی ادامه دهد.
انواع بازی های حسی برای کودکان
بازیهای حسی برای نوزادان، کودکان نوپا، پیشدبستانیها و دبستانیها مفید هستند. هنگامی که کودک از چند حواس خود برای انجام کاری استفاده میکند، تجربه بیشتری بهدست میآورد. بنابراین، بهتر است بازیهایی برای او درنظر گرفته شود که حواس او را بیشتر درگیر کند. در ادامه بازیهای حسی مختلفی را معرفی خواهیم کرد.
۱. ساخت رنگینکمان شنی
شن بازی سرگرمی خوبی برای کودکان است. این سرگرمی میتواند ساعتها کودک را به خود مشغول کرده و قوه تخیل او را تقویت کند. برای شروع بازی مقداری شن، قیف، لوله، بطری، در بطری، ماسوره، قاشق چایخوری و اسکوپ بستنی تهیه کنید.
برای ساخت رنگینکمان میتوانید مقداری شن رنگی تهیه کنید یا آن را با اضافه کردن رنگ به شن در خانه تهیه کنید. شنهای رنگی را با قاشق یا اسکوپ بردارید. سپس، به کمک لولههای مقوایی آنها را در یک راستا کنار هم بریزید تا یک رنگین کمان شنی زیبا بسازید. فواید این بازی:
ارتقا خلاقیت و قوه تخیل او هنگام نقشآفرینی و داستان پردازی
قویتر شدن حس لامسه هنگام لمس شن و فرم دادن به آن
۲. خلق اثری هنری با شن
در این بازی به شن، پشم یا الیاف نخی، چسب PVA، کاغذ، قاشق، قیچی و قلممو احتیاج داریم. چسب PVA را به مقدار زیادی و با کمک قلممو بر روی کاغذ بمالید. الیاف نخی را بهاندازه منظرهای که میخواهید بهتصویر بکشید برش بزنید. قطعات پشمی را بر روی کاغذ بچسبانید.
شنهای رنگی را با نوک انگشت یا قاشق بر روی طرحی که ساختهاید بپاشید. هنگامی که رنگها خشک شدند، اگر هنوز چسب و شن لازم است، بر روی نقاشی بپاشید. میتوانید عناصر دیگری چون، صدف، برگ، چمن و مانند آن را به این اثر هنری اضافه کنید. فواید این بازی:
افزایش خلاقیت و قوه تخیل کودک
درک علل و معلول
درک ابعاد و اندازهها
حس غرور و کامیابی
کشف و شهود
غلبه بر مشکلات و افزایش توانایی حل مسئله
ارتباط با جهان و بیان عقاید و توسعه مهارت زبانی در کودک
یک جعبه مقوایی یا پلاستیکی تهیه کنید. داخل آن را با پوشالهای بازیافتی یا خرده کاغذهای مجعد مانند تصویر پر کنید. این نوع کاغذ یک ماده بسیار عالی برای تقویت حواس کودک است. حال، چندین سکه را داخل جعبه قرار دهید و جعبه را به کودک تحویل دهید تا بهدنبال سکهها بگردد. فواید این بازی حسی:
تقویت مهارتهای حرکتی مانند استفاده از انگشتان و بازوها
تقویت حس لامسه
شناخت و تمایز بافت متفاوت مواد
۴. حباب بازی
کودکان نوپا عاشق بازی کردن با حباب هستند. میتوانید این بازی را در فضای باز برای کودک در نظر بگیرید. برای ساخت حباب کافی است کمی صابون را به آب گرم اضافه کرده، آنها را باهم مخلوط کنید. اجازه دهید تا حباب تشکیل شود. میتوانید وسایلی چون قاشق، قیف، توپ و مانند آن را به ظرف بازی او اضافه کنید تا کودک بیشتر سرگرم شود. سپس، بعد از بازی با کمک کودک محیط را تمیز کنید. فواید این بازی:
جذب ویتامین دی
تقویت مهارت های حرکتی و شناختی
تقویت حس لامسه و تمایز و شناخت بافت مواد
۵. شناخت گلها و گیاهان
گیاهان مختلف خاصیت و بوی مختلفی دارند. بهطور مثال، گیاهی چون نعناع بهدلیل بافت و بویی که دارد نمونه خوبی برای تقویت حواس پنجگانه کودک است. با کمک کودک نعناعها را از بوته جدا کنید. آنها را بشویید. نعناعها را در اختیار کودک قرار دهید تا آنها را لمس کند. با بافت برجسته آن آشنا شود. آن را بو کند و نظراتش را درمورد آنچه تجربه کرده است با شما به اشتراک بگذارد. سپس، یک دمنوش دلچسب درست کنید و کنار هم از نوشیدن آن لذت ببرید. برای اطلاعات بیشتر در مورد گیاهان مختلف به سایت عطارک مراجعه کنید.
علاوه بر دمنوش میتوانید یک کاردستی بهاری زیبا بسازید. یک عدد کاغذ، چسب، گل آفتابگردان و کمی نعناع تهیه کنید. میتوانید گیاه را بر روی کاغذ بچسبانید و یک اثر هنری خلق کنید. میتوانید گیاهان مختلف را برش بزنید تا کودک محتویات درون آن را ببیند و بیشتر با ساختار آن آشنا شود. سپس، محتویات درون گیاه را بر روی کاغذ بچسبانید. فواید شناخت گیاهان برای کودک:
تقویت حس لامسه، بویایی، چشایی و بینایی
همکاری و کار گروهی
آشنایی با طبیعت و خواص گیاهان
در پایان
بازیهای حسی یکی از انواع بازیهایی است که میتواند مهارتهای حرکتی، حواس پنجگانه و تمرکز کودک را تقویت کند. کار با انواع مواد مانند ماکارانی، شن، گِل، پلاستیگ، گل و گیاه و مانند آن به کودک کمک میکند تا بافت متفاوت مواد مختلف را لمس کند. آن را ببیند، بچشد یا بو کند و از این طریق بتواند جهان اطرافش را بیشتر درک کند.
سوالهای پرتکرار
مهارتهای حسی چه نوع مهارتهایی هستند؟
مهارتهای حسی شامل بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی، چشایی و اطلاعات عمومی در زمینه عضلات و مفاصل است.
چگونه بازیهای حسی به رشد کودک کمک میکنند؟
بازی های حسی برای کودکان شامل فعالیتهایی است که میتواند حواس کودک را تحریک کرده و او را با محیط اطرافش پیوند بزند. درنتیجه، باعث رشد و پرورش کودک شود. بازیهای حسی بهطور طبیعی کودک را تشویق میکند تا هنگام بازی دست به خلق، کنکاش و جستجو بزند.
بازیهای حسی شامل چه بازیهایی هستند؟
وسایلی که کودک میتواند آنها را لمس کند حس لامسه کودک را تقویت میکند. موادی را که میتواند بو کند حس بویایی را در کودک تقویت میکند. بازی با اجسام سخت مانند مواد غذایی، مواد طبیعی، مایعات، مواد با رایحههای مختلف مانند بو کردن شکوفه درختان در بهار حواس کودک را تقویت میکند.
نکات طلایی
بازیهای حسی کودک را به جهان اطرافش پیوند میزند.
حواس پنجگانه کودک از طریق بازیهای حسی تقویت میشود.
بازیهای حسی تمرکز کودک را افزایش میدهند.
شن، کف صابون، حباب، آشنایی با گلها و گیاهان، بازی با ماکارونی، برنج و مانند آن همگی نمونههایی از بازی های حسی برای کودکان هستند.
ازآنجاییکه نیاز افراد به اینترنت از کودکی تا بزرگسالی روزبهروز در حال افزایش است و نمیتوان آن را از زندگی کودکان حذف کرد یا اهمیت آن را نادیده گرفت، این نگرانی برای والدین پیش میآید که چگونه میتوانند فرزندشان را از محتوای نامناسب و خشونتآمیز در اینترنت در امان نگه دارند. روشهای مختلفی برای این کار وجود دارد که باید تمامی جوانب آن درنظر گرفته شود تا کمترین آسیب را به کودک بزند. در این مقاله روشهای کنترل دسترسی کودکان به اینترنت را بررسی میکنیم.
با ظهور فناوری و رشد روزافزون شبکههای اجتماعی و فعالیتهای آنلاین نوع سرگرمی کودکان تغییر کرده است. تاثیر شبکه های اجتماعی بر کودکان روزبهروز بیشتر شده و جامعه را با افق جدیدی روبرو کرده است. رویکردی که هم میتواند برای کودک مفید بوده و پله ترقی او شود. هم میتواند مضر باشد و کودک را در معرض حملات سایبری و محتوای نامناسب قرار دهد.
اما، در این هنگام چه واکنشی مناسب است؟ آیا کنترل دسترسی کودکان به اینترنت راه خوبی است یا خیر؟ آیا سختگیری بیش از حد باید انجام شود یا اجازه دهیم کودک همراه با این موج جریان پیدا کند؟
البته که نوع تربیت و استراتژی افراد در تربیت فرزندانشان متفاوت است. اما، همیشه حفظ تعادل و پرهیز از افراط و تفریط و تعامل راهگشا بوده است. کنترل گری بیش از حد در کودکی و برداشته شدن آن حدود در بزرگسالی به کودک آسیب جدی وارد میکند و نتیجه خوبی در بر نخواهد داشت. از طرفی آزادی بیش از حد نیز کودک را به قهقرا میبرد.
اما، در حالت کلی نظر کارشناس محترم روانشناسی کارپازل، آقای مصطفی میررمضانی در این رابطه به شرح زیر است.
مهمتر از همه این والدین هستند که هم باید الگوی خوبی برای فرزندشان باشند. هم باید اساس کار خود را بر پایه تعامل و بستری سالم بگذارند. اگر چنین بستری فراهم شد، مسائلی که جذابیتهای فراوانی برای کودک دارد و دردسر ایجاد میکند اولویتشان را از دست میدهند.
در نتیجه، بسیاری از نیازهای کودک از طریق این ارتباط سازنده در خانه برطرف میشود. اگر چنین بستری مهیا نباشد، اولین جذابیت خارج از خانواده او را به سمت خودش میکشد. با فرهنگ سازی، آگاه سازی، گفتوگوی سازنده میتوان کودک را به سمت درستی هدایت کرد.
مصطفی میررمضانی، کارشناس روانشناسی
روشهای کنترل دسترسی کودکان به اینترنت
بهعنوان والدین این وظیفه شما است که به کودک بیاموزید که چگونه باید آگاهانه از اینترنت استفاده کند. در عین حال چگونه باید هنگام جستجو در اینترنت از محتوای نامناسب در امان باشد. در ادامه روشهای مختلفی را بررسی خواهیم کرد.
۱. الگوی خوبی برای کودک باشید
ابتدا، الگوی خوبی برای کودک باشید. تمام مدت زمانی را که در خانه سپری میکنید صرف جستجو در اینترنت و کار با تلفن نکنید. زمان خود را به صحبت کردن، همدلی و وقت گذراندن با کودک صرف کنید. به او مهر بورزید و محیطی امن را برای او فراهم کنید.
۲. جایگزین مناسبی برای اینترنت پیدا کنید
به جز موارد ضروری که کودک به جستجو در اینترنت احتیاج دارد. سعی کنید جایگزین مناسبی برای اینترنت پیدا کنید. فعالیتهایی مانند وقت گذراندن با خانواده، مطالعه کردن، تعامل اجتماعی حضوری و فعالیتهای بدنی که به اینترنت احتیاجی ندارند جایگزین مناسبی هستند. بازیهای بیرون از خانه را برای کودک تدارک ببینید. متناسب با فصل کاردستی بهاری، کاردستی پاییزی یا زمستانی درست کنید.
۳. محیطی امن را برای جستجوی کودک فراهم کنید
سعی کنید شرایطی را فراهم کنید که کودک در حضور شما به جستجو در اینترنت بپردازد. مثلا میتوانید لپتاپ را در پذیرایی قرار دهید. یا هنگام استفاده از تلفن همراه کنار او بنشینید. به این روش کودک نمیتواند در حضور شما محتوای ناسالمی را جستجو کند.
۴. زمان استفاده از گوشی را مدیریت کنید
زمان استفاده از اینترنت و گوشی را محدود کنید. به این روش کودک مجبور میشود از زمان اندکش استفاده مناسب را بکند و تنها مطالب ضروری را جستجو کند. هم اینکه برای پر کردن باقی مانده اوقات فراغتش کتاب بخواند. بیرون از خانه با دوستانش بازی کند یا بازیهای فکری انجام دهد.
۵. با کودک صحبت کرده و او را آگاه کنید
آگاه سازی روش مناسبی در محافظت از کودک است. متناسب با سن کودک، او را از مسائلی که ممکن است به او صدمه بزنند آگاه کنید. بدون اینکه احساس کنترل شدن کند سعی کنید در مورد آنچه جستجو میکند، با شوخی یا گفتوگویی دوستانه اطلاعات کسب کنید.
محیطی امن را برای کودک فراهم کنید. او را مزاحمتهای احتمالی اینترنتی آگاه کنید. به او آموزش دهید که نحوه رفتار افراد را تحلیل کند. به او بیاموزید که رفتار مناسب را از رفتار نامناسب تشخیص دهد. اگر احساس کرد که آن فرد رفتار نامناسبی دارد و ممکن است به او آسیب بزند از او در فضای مجازی فاصله بگیرد. از او بخواهید با هر مشکلی مواجه شد آن را با شما درمیان بگذارد. به او اطمینان خاطر دهید که از او پشتیبانی میکنید.
به او بگوئید که تمام آنچه دراینترنت بهاشتراک گذاشته میشود واقعی نیست. ممکن است از ترفندهای ویژه در تولید آن محتوا استفاده شده باشد.
به کودک بگویید که تمام آنچه در زندگیاش رخ میدهد را بهتر است در شبکههای اجتماعی بهاشتراک نگذارد. حریم خصوصیاش را حفظ کند. صفحهاش را خصوصی کند.
۶. وبسایتهای نامناسب را فیلتر کنید
گام دیگر استفاده از نرمافزارهایی مانند Net Nanny است که دسترسی کودکان به اینترنت را زمانی که شما در خانه نیستید مسدود میکند. یا نرمافزارهایی که سایتهایی با محتوای نامناسب را فیلتر میکند.
میتوانید گزینه سرچ امن گوگل SafeSearch را برای مرورگر گوگل نیز فعال کنید. برای اندروید گزینههای متفاوتی وجود دارد. اما، میتوانید Google’s Family Link را دانلود کنید. برای سیستم عامل IOS و IPadها نیز میتوانید گزینه Screen Time یا Parental Control را فعال کنید. به این وسیله میتوانید کلیه فعالیتهای کودک را کنترل کنید. در حالت کلی این نرمافزارها کاربردهای متفاوتی دارند که به شرح زیر است.
محتوایی که نمیخواهید فرزندانتان ببینند مانند محتوای مخرب و صحنههای خشن را فیلتر و دسترسی به آن را مسدود میکنند.
محتوای در دسترس بچهها را محدود میکنند.
مدت زمان آنلاین بودن بچهها را محدود میکنند.
دسترسی کودکان به اینترنت را در طول ساعاتی از روز محدود میکنند.
نمایههای مختلفی را برای تک تک افراد خانواده بهطور مجزا تنظیم میکنند تا هر فرد سطح دسترسی متناسب با خودش را داشته باشد.
در پایان
با توجه به اینکه اینترنت فضایی است که اطلاعات مختلف مناسب و نامناسب در آن بدون محدودیت بهاشتراک گذاشته میشود. کنترل دسترسی کودکان به اینترنت موضوع بسیار حساسی است که باید بهدرستی انجام شود.
کنترلگری بیش از حد و در عین حال، اجازه نامحدود هر دو به یک اندازه میتوانند به کودک آسیب بزنند. حفظ تعادل موضوعی است که باید مدنظر قرار بگیرد. بنابراین، بهتر است کنترل کودک هرچه بیشتر بهصورت نامحسوس و در فضایی امن و دوستانه صورت بگیرد. آگاه سازی کودک میتواند کمک شایانی به محافظت از او کند. وضع قوانین در استفاده از اینترنت نیز میتواند مفید باشد.
سوالهای پرتکرار
چگونه میتوانم دسترسی فرزندم به اینترنت را محدود کنم؟
با پیدا کردن جایگزین مناسب برای اینترنت میتوانید مدت زمان استفاده کودک را کاهش دهید. یا با استفاده از نرمافزارهای مختلفی میتوان دسترسی کودک به اینترنت را محدود کنید.
آیا والدین باید دسترسی کودک به اینترنت را محدود کنند؟
دسترسی آسان به هر نوع محتوا در اینترنت و مزاحمتهای اینترنتی ضرورت کنترل والدین را تایید میکند. تعیین محدودیتهای استفاده از اینترنت در زمانهای خاص راه خوبی برای محافظت از کودکان است. راهی است که کودک را از فعالیتهای مضر دور نگه میدارد. او را تشویق میکند تا از وقتش استفاده بهینه را کند.
آیا کنترل کودک جنبه منفی هم دارد؟
کنترلگری متاسفانه میتواند حس بیاعتمادی والدین نسبت به کودک را در کودک ایجاد میکند. به همین دلیل، هرچه کنترل نامحسوستر انجام شود بهتر است. در عین حال فرصت تصمیمگیری هوشندانه و پذیرش عواقب کارهایش را از کودک میگیرد.
نکات کلیدی
نرمافزارهای مختلفی برای کنترل دسترسی کودکان به اینترنت وجود دارند.
آموزش رفتار مناسب و نامناسب به کودک میتواند او را نسبت به مزاحمتهای اینترنتی آگاه کند.
ایجاد محیطی امن و دوستانه و جلب اعتماد کودک میتواند او را به سمت خانواده جذب کند تا نسبت به عوامل نامناسب بیرونی کششی نداشته باشد.
تعیین قوانینی برای میزان استفاده از اینترنت، انتخاب جایگزین مناسب برای اینترنت، الگوی خوبی بودن میتواند راه مناسبی برای کنترل دسترسی کودک به اینترنت باشد.
اضطراب جدایی در کودکان به عنوان ترس از دوری از مراقبان اصلی تعریف میشود. رایجترین روش کودکان برای نشان دادن این ترس، قشقرق به پا کردن و چسبندگی است. اضطراب جدایی مرحلهای سالم و طبیعی از رشد کودک در سنین ۸ تا ۱۴ ماهگی است. از سوی دیگر، اختلال اضطراب جدایی زمانی تشخیص داده میشود که کودک خارج از این مرحله طبیعی، علائم اضطراب جدایی را بروز میدهد.
مطالعات نشان میدهند که سه تا چهار درصد کودکان به اختلال اضطراب جدایی دچار هستند. احتمال ابتلای این کودکان به مشکلات دیگر سلامت روان نیز بالاتر است. حدود یک سوم کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی در بزرگسالی تشخیص یک مشکل سلامت روان را دریافت میکنند. در ادامه با این موضوع بیشتر آشنا میشوید.
نشانههای اضطراب جدایی در کودکان
علائم اضطراب جدایی زمانی اتفاق میافتد که کودک از والدین یا مراقبانش جدا شود. ترس از جدایی میتواند منجر به رفتارهای مرتبط با اضطراب شود. برخی از معمولترین رفتارهای این کودکان عبارتاند از:
چسبیدن به والدین
گریه شدید
امتناع از انجام کارهایی که نیاز به جدایی از والدین دارند
مشکلات جسمی مانند سردرد و استفراغ
قشقرقهای هیجانی و خشونت
امتناع از رفتن به مدرسه
عملکرد ضعیف در مدرسه
عدم تعامل سالم با کودکان دیگر
خودداری از تنها خوابیدن
کابوس دیدن
تفاوت اضطراب جدایی و اختلال اضطراب جدایی
هنگامی که شما یا سایر مراقبان فرزندتان، دور از دید نوزاد باشید، او احتمالا میزانی از اضطراب جدایی را تجربه خواهد کرد. این یک مسئله طبیعی از رشد کودکان است و معمولا در هشت ماهگی شروع میشود و تا دوسالگی کودک ادامه دارد. از دید یک نوزاد، وقتی شما از دید او خارج میشوید یعنی برای همیشه از بین رفتهاید. کمکم که نوزاد بزرگتر میشود از طریق تجربه یاد میگیرد که شما بازخواهید گشت و در نتیجه جدایی برای او آسانتر میشود.
از سوی دیگر، طبیعی است که برخی از کودکان بزرگتر به ویژه آنهایی که خجالتی هستند دوست نداشته باشند والدینشان را ترک کنند. با این حال، معمولا در این موقعیت، یک والد میتواند فرزندش را به سمت شرکت در کارهای گروهی هدایت کند. کودکان بالای دو سالی که به این تغییر مسیر پاسخ نمیدهند یا علائم شدید را نشان میدهند، ممکن است دچار اختلال اضطراب جدایی باشند. اختلال اضطراب جدایی در کودکان شامل علائم زیر است.
اصطراب جدایی نامتناسب با سن در کودکان بزرگتر
ترس یا نگرانی بیش از حد از اینکه اتفاقی برای والدین بیفتد
امتناع از شرکت در فعالیتهایی که مستلزم جدایی هستند و همچنین گریههای تسلیناپذیر در مدت زمان جدایی
سردرد
ناراحتی معده
اختلال اضطراب جدایی در کودکان زمانی تشخیص داده میشود که علائم آنقدر شدید باشند که حداقل چهار هفته در عملکرد روزانه کودک تداخل ایجاد کند. همچنین زمانی که کودک به دلیل اجتناب از جدایی، مسائل مهم در زندگیاش مثل مدرسه و شرکت در فعالیتهای اجتماعی را از دست بدهد، تشخیص اختلال اضطراب جدایی به او داده میشود.
ارتباط اضطراب جدایی با افسردگی
یک مطالعات نشان داد که حدود ۷۵ درصد از کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی تا سن ۳۲ سالگی به افسردگی مبتلا شدهاند. اگرچه این مطالعه ثابت نکرده است که اختلال اضطراب جدایی، علت افسردگی در این افراد است، اما ارتباط میان این دو اختلال بسیار قابل توجه است. اختلال اضطراب جدایی در کودکان و افسردگی علائم مشترک بسیار زیادی دارند. چسبیدن به والدین، امتناع از رفتن به مدرسه و پرهیز از فعالیتهای اجتماعی، نگرانی از اینکه ممکن است صدمه ای به خود یا والدین وارد شود و شکایتهای مبهم جسمی مانند سردرد، دلدرد و درد عمومی از علائم رایج هر دو اختلال است.
از سوی دیگر، یافتههای تحقیق نشان نمیدهند همه کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی دچار افسردگی میشوند. همچنین این موضوع را مطرح نمیکند که چرا چنین تعداد زیادی از کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی دچار افسردگی هستند. با این حال، با توجه به یافتهها برای والدین و روانشناسها مهم است که مراقب علائم افسردگی در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی باشند.
عوامل خطر اضطراب جدایی در کودکان
اگرچه متخصصان، علل اصلی اختلال اضطراب جدایی در کودکان را شناسایی نکردهاند، چندین عامل خطر وجود دارند که میتوانند در ابتلای کودک به این اختلال نقش داشته باشند. اختلال اضطراب جدایی بیشتر در کودکانی مشاهده میشود که:
اختلال اضطراب جدایی میتواند در نتیجه وقایع استرسزای زندگی نیز رخ دهند، از جمله:
نقل مکان به خانهای جدید
عوض شدن مدرسه
طلاق والدین
مرگ یکی از اعضای نزدیک خانواده
درمان اختلال اضطراب جدایی
در حالی که اضطراب جدایی متناسب با رشد کودکان نیاز به درمان ندارد، اختلال اضطراب جدایی ممکن است نیاز به مداخله حرفهای توسط یک روانشناس و روانپزشک داشته باشد. در ادامه به روشهای درمانی اختلال اضطراب جدایی در کودکان اشاره شده است.
رواندرمانی
چندین روش رواندرمانی معمول برای اختلال اضطراب جدایی وجود دارد. لازم است بدانید که اگر هرچه زودتر برای درمان فرزندتان اقدام کنید و از متخصص کمک بگیرید، احتمال نتیجه مثبت درمان نیز افزایش پیدا خواهد کرد. در ادامه به سه روش رواندرمانی برای اختلال اضطراب جدایی پرداخته شده است.
درمان شناختی رفتاری (CBT)
این درمان، درمان اصلی اختلال اضطراب جدایی است. از طریق CBT کودکان میآموزند که چگونه احساسات و پاسخهای جسمی ناشی از افکار اضطرابآمیز را تشخیص دهند. کودکان یاد میگیرند که عوامل محرک و الگوهای فکری که باعث احساسات اضطرابی آنها میشوند را شناسایی کنند. همچنین آنها از طریق روشهای مختلف یاد میگیرند که چگونه با این افکار و احساسات اضطرابی روبرو شوند و با آنها مقابله کنند.
خانوادهدرمانی
درگیر کردن والدین و سایر اعضای خانواده در درمان کودک میتواند منجر به بهبود نتایج درمانی شود. در خانواده درمانی، والدین و خواهر و برادرها میتوانند روشهای جدیدی را برای تعامل با کودک بیاموزند و الگوهای رفتاری نامناسب را کنار بگذارند. آنها همچنین میتوانند استراتژیهای مفیدی را برای کمک به کودک در هنگام افزایش اضطراب بیاموزند.
بازیدرمانی
برای کودکان خردسال ارتباط دادن افکار، احساسات و رفتار بسیار دشوار است. به همین دلیل، بازیدرمانی گزینه بهتری برای درمان اختلال اضطراب جدایی در کودکان خردسال است. در این درمان، کودک از طریق بازی احساساتش را ابراز و پردازش میکند و یاد میگیرد که چگونه با آنها مقابله کند.
دارودرمانی
اگر رواندرمانی کافی نباشد یا اگر فرزند شما به یک اختلال همزمان مثل افسردگی مبتلا باشد دارودرمانی ضروری است. یک داروی ضد افسردگی مانند مهارکننده انتخابی جذب مجدد سروتونین (SSRI) یا داروی ضد اضطراب ممکن است برای کمک به کودک در مدیریت علائم شدید اختلال اضطراب جدایی موثر باشد.
والدین چه کارهایی میتوانند انجام دهند؟
اگر کودک شما دچار اختلال اضطراب جدایی است مراقب علائم افسردگی نیز در او باشید. برخی از این علائم عبارتاند از گریه بدون دلیل، احساس عدم درک شدن، گوشهگیری از خانواده و همسالان، از دست دادن علاقه به مواردی که قبلا دوست داشته است، مشکلات خواب، تغییر اشتها و وزن، مشکل در تمرکز و تصمیمگیری و افکار یا اقدامات مرتبط با خودآزاری. در ادامه به اقداماتی اشاره میکنیم که میتوانید برای اختلال اضطراب جدایی در فرزندتان انجام بدهید.
با فرزندتان صحبت کنید
سعی کنید با کودک خود در سطحی متناسب با سن او صحبت کنید. سعی کنید این مسئله را متوجه شوید که که او از چه چیزی میترسد و چرا نمیخواهد از شما جدا شود. آنچه میشنوید ممکن است شما را متعجب کند. ممکن است کودک شما شکایت سادهای داشته باشد که بهراحتی میتوانید آن را برطرف کنید. اگر مسئله جدیتر بود (برای مثال، او نگران باشد که دیگر شما را نخواهد دید) لازم است از یک روانشناس کودک کمک بگیرید.
از سوی دیگر، یک اتفاق غمانگیز که به تازگی رخ داده باشد مانند زلزله یا مرگ یکی از عزیزان، ممکن است برای مدتی، احساس امنیت فرزندتان مختل کند. در این موقعیت، لازم است به فرزندتان کمک کنید که احساسات خود را در مورد واقعه رخداده ابراز کند. همچنین برخی از توجهات اضافی به کودک ممکن است اضطراب او را کاهش دهد. در این مورد مطالعه مقاله آموزش ابراز احساسات به کودکان نیز میتواند برای شما مفید باشد.
فرزندتان را آماده کنید
فرزندتان را برای رویدادی که در آینده اتفاق میافتد و همچنین برای جدایی آماده کنید. وقتی در این مورد برای او توضیح دهید که چه اتفاقی خواهد افتاد، چه کسی آنجا خواهد بود، چه مدت از شما دور میشود و چگونه میتواند به شما دسترسی پیدا کند، ممکن است به کودک کمک کند که جدایی برای او راحتتر باشد.
اگر به نظر نمیرسد که تلاشها، حمایتها و دلسوزیهای شما به کاهش اضطراب جدایی کودک حتی در جداییهای کوتاهمدت کمک کنند، لازم است به روانشناس کودک مراجعه کنید. اگر در فرزندتان علائم افسردگی مشاهده کردید مهم است که به دنبال کمک باشید. افسردگی با پیامدهای جدی کوتاهمدت و بلندمدت مانند عزت نفس ضعیف، عملکرد تحصیلی ضعیف، سو مصرف مواد و افکار و رفتار خودکشی همراه است.
سایر روشها
راهکارهای متعددی وجود دارند که والدین با استفاده از آنها میتوانند به کاهش اضطراب فرزندشان در هنگام جدایی کمک کنند. حمایت والدین نقشی اساسی در درمان اختلال اضطراب جدایی کودکان دارد که در این مورد انجام راهکارهای زیر کمککننده است.
برای اینکه به فرزندتان کمک کنید راحتتر با جدایی برای مدرسه رفتن کنار بیاید از صبح، برنامهای را تنظیم کنید. برای مثال، زودتر به مدرسه بروید، قبل از اینکه کودکان دیگر برسند مانند دستیار معلم برای فرزندتان باشید و با او در حیاط مدرسه کمی ورزش یا بازی کنید.
فهرستی از افکار مثبت را برای فرزندتان تنظیم کنید تا بتواند آنها را جایگزین افکار منفی کند (میتوانید این فهرست را در کولهپشتی کودک قرار دهید تا او آنها را دائما ببیند).
از برنامهریزی بیش از حد برای فرزندتان خودداری کنید. بر روی زمان بازی، اوقات فراغت و عادات خواب سالم کودک تمرکز کنید.
با فرزندتان همدلی کنید و پیشرفتهای او را تشویق کنید.
در نهایت، به یاد داشته باشید که فرزندتان ممکن است در موقعیتهایی مانند استرس قابل توجه یا رخ دادن یا اتفاق غمانگیز به عشق و توجه بیشتر شما نیاز داشته باشد. با این حال، با توجه به میزان بالای افسردگی در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی، اگر در مورد شرایط فرزندتان نگران هستید لازم است با یک روانشناس کودک صحبت کنید.
آیا آرزوی شما این است که فرزندتان دوستان بیشتری داشته باشد یا دوستانی که دارد را حفظ کند؟ آیا زورگویی، مزاحمت، قلدری در مدرسه یا قلدری در فضای مجازی برای کودکتان تبدیل به یک مشکل شده است؟ کتاب کلیدهای پرورش مهارت دوست یابی در کودکان و نوجوانان برای حل این مشکلات و تقویت مهارتهای اجتماعی فرزندتان نوشته شده است. در ادامه با این کتاب بیشتر آشنا میشوید.
درباره کتاب کلیدهای پرورش مهارت دوست یابی در کودکان و نوجوانان
کتاب کلیدهای پرورش مهارت دوست یابی در کودکان و نوجوانان بر اساس نظرسنجی از پنج هزار معلم و والدین نوشته شده است. به این صورت که پس از این نظرسنجی، ۲۴ مهارت اجتماعی ضروری برای کودکان شناسایی شده و در کتاب نحوه آموزش آنها به کودکان به صورت عملی توضیح داده شده است. مطالعه این کتاب میتواند در کمک والدین به فرزندان خود برای مسائلی مثل دوستیابی، حفظ روابط دوستی و رهایی از فشار همسالان موثر باشد. پیشنهاد میکنیم مقاله مهارت ارتباط موثر در کودکان را نیز مطالعه کنید.
دکتر میشل بُربا در آغاز به این مسئله میپردازد که چرا دوستیها در دوران کودکی و نوجوانی اهمیت زیادی دارند و سپس به بحران دوستیها در دنیای امروزی اشاره میکند. پس از این موارد نحوه آموزش مهارتهای اجتماعی ضروری به کودکان و نحوه برخورد با مشکلات متعددی که کودکان و نوجوانان در دوستیهای خود تجربه میکنند، توضیح داده شدهاند. نکتهای که میتواند در مورد این کتاب برای والدین جذاب باشد، این است که در آموزشها، تمرینات بسیار جالبی معرفی شدهاند که والدین میتوانند آنها را با فرزندان خود انجام دهند.
درباره نویسنده
دکتر میشل بربا، روانشناس تربیتی مشهور و متخصص در مسائل والدین، قلدری و رشد شخصیت است. هدف او از این کار، کمک به تقویت شخصیت و انعطافپذیری کودکان، ایجاد خانوادههایی مستحکم، ایجاد فرهنگی دلسوزانه و عادلانه در مدرسه و کاهش خشونتها علیه همسالان است. راهنماییهای عملی و مبتنی بر پژوهش او در نتیجه کار با بیش از یک میلیون والد و معلم در سراسر جهان به دست آمده است.
کتابهای میشل بربا باعث شده است که او جوایز متعددی دریافت کند و ۲۲ کتاب او به ۱۴ زبان مختلف ترجمه شود. دکتر میشل بربا، یکی از چهرههای شناخته شده در زمینه رشد کودکی است و در برنامههای تلویزیون متعددی در آمریکا حضور داشته است. صحبتهای او در تدکس حدود ۱۵ هزار بازدید به دست آورده است. در حال حاضر دکتر میشل بربا به همراه همسر و سه پسرش در کالیفرنیا زندگی میکند.
سرفصلهای کتاب کلیدهای پرورش مهارت دوست یابی در کودکان و نوجوانان
کتاب کلیدهای پرورش مهارت دوست یابی در کودکان و نوجوانان در سه بخش نوشته شده است که پس از سخن ناشر و مطرح شدن این سه بخش به مطلبی نیز با عنوان دعوت به مهمانی پرداخته شده است. در ادامه با بخشهای کتاب بیشتر آشنا میشوید.
بخش اول: چرا دوستان تا این اندازه برای فرزندتان اهمیت دارند؟
بخش دوم: دوستی از خانه آغاز میشود.
بخش سوم: ۲۴ مسئله مهم دوستی و راه حل آنها
مشاجره
دوستان بد
سابقه بد
ریاستطلب
مورد زورگویی و سوء استفاده قرار گرفتن
دار و دسته
بیتوجهی
متفاوت
سهیم نکردن
دعوا
شایعهپراکنی
تندخو
بیعاطفه
حسود و دلخور
طردشده
تازهوارد
فشار همسالان
خجالتی
خواهر و برادرها
خبرچینی
مورد تمسخر واقع شده
بگو مگو کردن و قطع دوستی
بیش از حد رقابتجو
بیش از حد حساس
دعوت به مهمانی
بخشهایی از کتاب
«یکی از بهترین روشهای کمک به فرزندتان برای ایجاد دوستی و حفظ آن، تشویق فعالیتها و رویدادهایی در خانه است. در نهایت، دوستی در خانه شروع میشود. قرار بازی در خانه با دوستان فرصتی عالی است تا دوستان فرزندانتان و والدین آنها را بشناسید و رفتار فرزندتان را با دیگر بچهها نظارت کنید تا بهتر بتوانید برخورد اجتماعی او را بهبود ببخشید. همچنین، این کار روشی عالی برای فرزندتان است تا مهارتهای دوستیابی را فراگیرد. علاوه بر آن، چیزی بهتر از این نیست که صدای خنده، زمزمههای رمزگونه و شادی را در خانه بشنوید.» (صفحه ۵۷)
«نقشهای خانواده را چرخشی کنید. یک روش برای کمک به فرزندتان در جهت درک ارزش سهیم کردن، یافتن فرصتهایی برای چرخش نقشهای مختلف خانوادگی و امتیازات است. به گونهای که هریک از اعضاء خانواده به نوبت آن نقش یا امتیاز را داشته باشند. موارد نمونه میتوانند انجام چرخشی کارهای خانه: انتخاب برنامههای تلویزیونی، فیلیم، سیدی، پیکنیک خانوادگی، دسر یا حتی نشستن در صندلی جلوی اتومبیل باشد. اگر جلسات خانوادگی دارید برای رئیس جلسه، اعضای مجلس، طراح جلسه و منشی، نقشهای چرخشی داشته باشید.» (صفحه ۲۸۵)
«دیدن کودکی خجالتی، ترسو یا مردد میتواند دردناک باشد. این بچهها وابسته هستند، به نظر ناراحت یا گرفته میآیند، گریه میکنند یا به والدینشان میچسبند.در نتیجه، آنها اوقاتی شاد ندارند و زندگی را آنگونه که باید تجربه نمیکنند. چنانچه به آنها کمک نکنید که کاری در این جهت انجام دهند ناتوانی در پیوستن به یک گروه و ایجاد دوستیهای جدید در بقیه عمر آنها را گرفتار خواهد کرد. اگر فرزندتان خجالتی است این احتمال وجود دارد که شخصیت او بیشتر درونگرا و حساس است. این به آن معنا نیست که او را تبدیل به فردی برونگرا کنیم.» (صفحه ۴۴۶)
همانطور که مطرح شد کتاب کلیدهای پرورش مهارت دوست یابی در کودکان و نوجوانان، یک راهنمای گام به گام برای مشکلاتی است که امروزه بسیاری از والدین و کودکان با آنها روبرو میشوند. اگر شما با مسائلی مانند نحوه دوستیابی و نگهداری دوستان، غلبه بر قلدری، خشونت، فشار همسالان و سایر مشکلات اجتماعی در فرزندتان روبرو هستید پیشنهاد میکنیم این کتاب را مطالعه و از تمرینات عملی آن استفاده کنید.
تربیت کودک دوزبانه شاید سخت به نظر بیاید. اما آنقدر مزیت دارد که هر پدر و مادری به فکر آموزش زبان دوم به فرزندشان بیاندازد. در این مطلب قصد داریم شما را با فواید آموزش زبان انگلیسی به کودکان (یا هر زبان دوم دیگری) آشنا کنیم. فوایدی که به موقعیتها و موفقیتهای بیشتر در آینده محدود نمیشوند و از همان ماههای اول یادگیری زبان خودشان را نشان میدهند. با کارپازل همراه باشید.
یادگیری زبان دوم فواید بسیاری دارد. اما شروع یادگیری از سن کم، این فواید را چندبرابر میکند. محققان سالهاست که دربارهی رشد شناختی کودکان دوزبانه و ساختار ذهنی آنها تحقیق میکنند. نتایج این مطالعات نشان میدهد که عملکرد مغز کودکان دوزبانه با کودکان یک زبانه متفاوت است و این تفاوت، مزایای زیادی در پی دارد. از جمله فواید آموزش زبان انگلیسی به کودکان میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
یادگیری سریعتر و آسانتر
بهبود خلاقیت و مهارت حل مسئله
موقعیت شغلی و شرایط حرفهای بهتر در آینده
امکان ارتباط با سایر فرهنگها و افزایش توانایی پذیرش
پیشگیری از بیماریهای ذهنی و روانی ناشی از کهولت سن
آموزش زبان انگلیسی به کودکان نه تنها فواید بسیاری دارد، بلکه هرروز سادهتر میشود. دانشمندان حوزه زبانشناسی و آموزش همیشه در حال مطالعه روی روشهای آموزشی جدید هستند که یادگیری زبان را برای کودکان سادهتر میکند. آموزشگاههای زبان انگلیسی در بسیاری از نقاط ایران قابل دسترسی هستند و محیط آنلاین این دسترسی را سادهتر کرده است. در ادامه دربارهی فواید آموزش زبان انگلیسی به کودکان بیشتر صحبت میکنیم.
فواید آموزش زبان انگلیسی برای کودکان
زبان انگلیسی رایجترین زبان دوم در دنیا است و به عنوان پل ارتباطی ملتهای مختلف شناخته میشود. اما آیا یادگیری زبان انگلیسی در سنین کم بهترین انتخاب است؟ کودکان درگیر درس و مدرسه هستند و وقت آزاد کمی دارند. در کنار این، کلاسهای زبان انگلیسی ممکن است هزینهی زیادی را به خانواده تحمیل کند. در ادامه با چند دلیل توضیح میدهیم که چرا یادگیری زبان انگلیسی در سنین پایینتر، بهترین انتخاب است.
۱. یادگیری زبان دوم در کودکی بسیار سادهتر است
یکی از مهمترین مزایای یادگیری زبان دوم در کودکی این است که فرایند یادگیری سریعتر و آسانتر میشود. کودکان زمان بیشتری برای یادگیری دارند. همچنین آنها دایرهی لغات کوچکتری دارند و برای صحبت به زبان انگلیسی نیازمند کلمات کمتری هستند. در نتیجه موانع کمتری برای اینکار سر راهشان قرار دارد و ذهنشان برای یادگیری زبان آماده است. یادگیری زبان انگلیسی در بزرگسالی دشوارتر است و با توجه به اینکه امروزه همه به زبان انگلیسی نیاز دارند، بهتر است این کار را به بزرگسالی موکول نکنید.
همانطور که اشاره کردیم، ساختار ذهنی کودکان برای یادگیری زبان ساخته شده است. ذهن آنها در سنین پایین مانند یک اسفنج است و اطلاعات را به سرعت جذب میکند. دقیقا مثل وقتی که ما بزرگسالان، متن ترانهها و ریتم ملودیها را به صورت ناخودآگاه یاد میگیریم. نتایج تحقیقات یک استاد عصبشناسی در دانشگاه کالیفرنیا به دکتر پاول تامپسون نشان میدهد که سیستمهای ذهنی مربوط به یادگیری زبان از سن شش سالگی تا بلوغ با سرعت بیشتری رشد میکنند. از طرفی رشد این سیستمها بین سنین ۱۱ تا ۱۵ سالگی و در طول دوره بلوغ متوقف میشود.
ذهن کودکان آمادگی بیشتری برای یادگیری زبان دارد
نوزادان تا قبل از سن ۱۰ یا ۱۱ ماهگی میتوانند فرق بین صداهای تمام زبانها را تشخیص بدهند. بعد از این سن هم فقط صداهایی زبانهایی را تشخیص میدهند که در معرضشان قرار گرفته باشند و برایشان معنیدار شده باشد. مثلا در زبان ژاپنی بین صدای r و i فرقی وجود ندارد. اما نوزادان ژاپنی قبل از ده ماهگی میتوانند فرق بین این دو صدا را تشخیص بدهند. با عبور از ۱۲ ماهگی، نوزادان این قابلیت تشخیص صدا را از دست میدهند. البته باید همینجا اشاره کنیم که این تشخیص و جذب صدای زبانهای مختلف فقط در بستر ارتباطات انسانی رخ میدهد، نه تماشای رادیو و تلویزیون.
با قرار دادن کودک در معرض زبان دوم از سنین پایین، در واقع گوش آنها را با زبان دوم آشنا میکنید. چیزی که در سنین بالاتر مهارتهای شنیدن و حرف زدن به زبان دوم را تقویت میکند. نتایج مطالعات متعدد نشان داده کسانی که یادگیری زبان دوم را قبل از نوجوانی شروع میکنند، لهجه طبیعیتری دارند.
کودکان نگاه سادهتری به زبان دارند
یکی دیگر از فواید آموزش زبان انگلیسی به کودکان این است که آنها سادهتر از بزرگسالان فکر میکنند. آنها از کلمات کمتر و جملات سادهتری استفاده میکنند و چندان به دنبال افکار انتزاعی نیستند. کودکانی که مشغول یادگیری زبان دوم هستند، مجبور به ترجمه احساسات و افکار انتزاعی پیچیده نخواهند بود. چون اکثرا چنین ذهنیتی ندارند. اما وقتی با یادگیری زبان بزرگ شوند، به تدریج یاد میگیرند چطور احساسات و افکارشان را با هر دو زبان مادری و زبان دوم ابراز کنند. افرادی که در بزرگسالی یادگیری زبان دوم را شروع میکنند، باید افکار و احساسات پیچیدهشان را ترجمه کنند تا بتوانند به آن زبان نزدیک بشوند.
کودکان زمان بیشتری دارند
تعداد کتابهایی که در کودکی خواندید را با کتابهایی که در بزرگسالی خواندید، مقایسه کنید. یادتان است چند سال طول کشید تا خواندن را یاد بگیرید؟ همین درباره نوشتن، شنیدن و حتی حرف زدن هم صادق است. برای اینکه بتوانید با زبان دوم مثل زبان مادری ارتباط برقرار کنید، باید حداقل ۱۵ سال درس بخوانید. وقتی این دوره یادگیری طولانی را در نظر میگیریم، یکی دیگر از فواید آموزش زبان انگلیسی به کودکان مشخص میشود. کودکان میتوانند از سنین پایین و با گامهای کوچک، مسیر طولانی یادگیری آموزش زبان دوم را آغاز کنند.
۲. یادگیری زبان دوم مهارت حل مسئله را تقویت میکند
کودکانی که زبان دوم یاد میگیرند، در آینده به متخصصان حل مسئله و تفکر خلاق تبدیل میشوند. مغز این کودکان از سن پایین درگیر نوعی تمرین ذهنی است. چون باید به شکل مداوم مفاهیم را در زبان دوم به کلمات تبدیل کنند. نتیجه مطالعات روی مغز کودکان دوزبانه نشان میدهد نه تنها مهارت حل مسئله بهتری دارند، بلکه عملکرد بهتری در برنامهریزی، تمرکز و انجام چندین کار به شکل همزمان دارند. ضمن اینکه در آزمونهای درسی استاندارد نیز نمرههای بهتری کسب میکنند. با آموزش زبان انگلیسی به کودکان در واقع آنها را برای موفقیت بیشتر در آینده آماده میکنید.
یادگیری زبان دوم قدرت ذهنی کودک را افزایش میدهد
یکی از مزایای شناختی کودکان دوزبانه این است که مغزشان متراکمتر است. تصویربرداری مغزی از کودکان دوزبانه و چندزبانه نشان داده دوزبانهها در مقایسه با تکزبانهها، ماده خاکستری متراکمتری دارند. همین باعث میشود تواناییهای ذهنی آنها بیشتر شود و سادهتر مهارتهای جدید را یاد بگیرند.
یادگیری زبان دوم نوعی تمرین ذهنی دائمی است
همانطور که اشاره کردیم، کودکان دوزبانه همیشه در حال اجرای تمرین ذهنی هستند چون باید بین دو زبان، یکی را برای برقراری ارتباط انتخاب کنند. جالب است بدانید در قرن بیستم محققان و مربیان، یادگیری زبان دوم را به کودکان توصیه نمیکردند. آنها معتقد بودند زبان دوم نوعی تداخل در فرایند رشد شناختی و هوشی کودک است. درست است که کودکان دوزبانه این تداخل را در سیستمهای زبانی تجربه میکنند، اما همین تجربه آنها را به متخصصان حل مسئله تبدیل میکند. اینکه کودکی یاد بگیرد برای برقراری ارتباط، معنی یک کلمه را در دو سیستم زبانی بررسی کند، روشهای مختلف حل مسئله را بهطور ناخودآگاه به او یاد میدهد.
یادگیری زبان دوم عملکرد مغز را تقویت میکند
نتایج مطالعات مختلف نشان داده یادگیری زبان دوم کارکردهای اجرایی مغز را نیز بهبود میدهد. این یعنی کودکان دوزبانه در فعالیتهای زیر عملکرد بهتری خواهند داشت:
برنامهریزی
حل مسئله
تمرکز
انجام چند کار به صورت همزمان
تفکر انتقادی
قدرت حافظه
مهارت شنیدن
در سال ۲۰۰۴، دو روانشناس به نامهای الن بیالیستوک و میشل مارتینری مهارتهای حل مسئله کودکان پیشدبستانی دوزبانه و چندزبانه را آزمایش کردند. به همه کودکان گفته شد دایرههای آبی و مربعهای قرمز را در دو سطل جداگانه روی صفحه کامپیوتر مرتب کنند. داخل یکی از سطلها مربع آبی و داخل سطل دیگر هم دایره قرمز قرار دادند.
اول از کودکان خواستند شکلها را براساس رنگ مرتب کنند. یعنی شکلهای آبی را در سطل آبی و شکلهای قرمز را در سطل قرمز قرار بدهند. در این آزمایش هر دو گروه کودکان خوب عمل کردند. سپس از آنها خواستند اشکال را براساس شکل مرتب کنند. یعنی دایرههای آبی را در سطل دایره قرمز و مربعهای قرمز را در سطل مربع آبی قرار بدهند. این تمرین نیاز به تمرکز بیشتری دارد چون قرار دادن اشکال در سطلی که رنگ متفاوت دارد برای کودکان دشوار است. اما کودکان دوزبانه این تمرین را سریعتر انجام دادند.
تفکر خلاق و واگرا را پرورش میدهد
تقویت خلاقیت یکی دیگر از مزایای یادگیری زبان دوم است و مطالعات زیادی این را ثابت کرده است. آزمون خلاقیت تورنس یکی از پرکاربردترین تستهای خلاقیت است که الیس پاول تورنس آن را در سال ۱۹۶۲ طراحی کرده است. این تستها برای بررسی میزان تفکر واگرا (یا تفکر خارج از هنجار و تفکر خلاق) طراحی شده است. کودکان دوزبانه در تست خلاقیت تورنس، نمره بهتری کسب میکنند.
کودکان دوزبانه یاد میگیرند دنیا را با عینکهای مختلف ببینند. به همین خاطر به دیدگاههای مختلف دسترسی دارند و همین تفکر خلاق را برایشان سادهتر میکند. بگذارید منظورمان از «عینکهای مختلف» را شرح بدهیم. هر زبانی که یاد میگیریم، موانع جدیدی برای انتقال مفهوم سر راهمان قرار میدهد. بسیاری از افعال زبان فارسی هیچ معادلی در زبان انگلیسی ندارند و برعکس. مغز دوزبانهها برای عبور از این موانع نیاز به تفکر واگرا دارد. سبک تفکری که خلاقیت را تحریک میکند و در کودکان دوزبانه به شدت دیده میشود. (مطالعه بیشتر درباره تفکر خلاق در کودکان)
۳. یادگیری زبان دوم باعث بهبود عملکرد درسی میشود
یکی دیگر از مزایای آموزش زبان انگلیسی، بهبود نمرههای درسی در دوره دبستان و پس از آن است. آمارها نشان میدهد کودکانی که زبان دومی را یاد میگیرند، در آزمونهای جامع و استاندارد کشوری عملکرد بهتری دارند. در واقع هرچه زمان صرف شده برای یادگیری بیشتر باشد، تاثیرش روی عملکرد و نمرههای درسی هم بیشتر است. این بهبود عملکرد ناشی از تقویت همان مهارتهایی است که بالاتر به آنها اشاره کردیم. بررسی آمار نشان میدهد یادگیری زبان خارجی در سنین پایین بیشترین تاثیر را روی درسهای املا و ریاضی دارد.
یادگیری زبان دوم نمرههای درسی را بهتر میکند
یادگیری زبان انگلیسی، نمرههای درسی کودکان را بهبود میبخشد. البته این درباره همه کودکان صدق نمیکند اما مطالعات و آمارهای مختلف نشان داده اکثر کودکان دوزبانه در دورههای دبستان، راهنمایی و دبیرستان عملکرد بهتری دارند. این کودکان در آزمونهای ورودی متوسطه نمونه نیز عملکرد بهتری دارند و راهیابی به این مدارس برایشان سادهتر است.
آموزش زبان انگلیسی یادگیری زبان در دوره متوسطه را تسهیل میکند
شما هم از آن افرادی هستید که دستکم شش سال در مدرسه زبان انگلیسی خواندید اما هنوز نمیتوانید بیشتر از چند جمله انگلیسی حرف بزنید؟ تعداد این افراد کم نیست و با آموزش زبان انگلیسی به فرزندتان میتوانید کمک کنید آینده بهتری داشته باشند. کودکانی که از سنین پایین زبان انگلیسی یاد میگیرند، به لحاظ شناختی و زبانی از سایر کودکان جلوتر هستند. به همین خاطر آموزش زبان در مدرسه برایشان سادهتر خواهد بود. همین دروس مدرسه به آنها کمک خواهد کرد به افراد کاملا دوزبانه تبدیل بشوند.
یادگیری زبان دوم درک کودک از زبان مادری را تقویت میکند
مطالعات زیادی نشان میدهند که یادگیری زبان دوم منجر به تقویت زبان مادری کودک نیز میشود. یادگیری یک زبان دیگر به کودک کمک میکند از عملکرد زبان درک بهتری داشته باشد و ویژگیهای زبان مادریاش (از جمله صرف و نحو و ساختار جملات) را بهتر بشناسد. کودکان دوزبانه حتی در درک نمادهای بصری هم بهتر عمل میکنند.
۴. یادگیری زبان انگلیسی آینده شغلی کودک را تضمین میکند
در عصر دهکدهی جهانی، شرکتهای بزرگ دنبال کارمندانی هستند که بیش از یک زبان بلد باشند. کارمندان دوزبانه به خاطر عملکرد بهتر و تاثیرگذاری بیشتر، حقوق بیشتری هم دریافت میکنند. این شرایط فقط به مشاغل مترجمی محدود نمیشود. اکثر مشاغل مرتبط با علم، فرهنگ، هنر، صنعت و تجارت به ارتباط با سایر کشورها نیاز دارند. ارتباطی که معمولا به زبان انگلیسی انجام میشود.
این یکی از مهمترین فواید آموزش زبان انگلیسی به کودکان است چون آینده کودک را شکل میدهد. کسی که زبان انگلیسی بلد باشد، میتواند زمان یادگیری زبان را صرف بهبود مهارتهای شغلی کند و به این ترتیب از رقبایش چند قدم جلو بیفتد. حتی اگر فرزندتان در آینده مشاغل حوزه مترجمی را هم انتخاب کند، باز هم یادگیری زبان از سنین کودکی زندگی شغلیاش را تسهیل میکند.
۵. یادگیری زبان دوم بر زندگی فردی هم تاثیر مثبت دارد
زندگی بهتر همیشه به تحصیل و حرفه شغلی موفق محدود نمیشود. ارتباطات انسانی گسترده، پذیرش تنوع فرهنگی و سلامت ذهنی در سالهای پیری از جمله معیارهایی هستند که کیفیت زندگی فردی را نشان میدهند. یادگیری زبان دوم در کودکی جنبههای محتلفی از زندگی افراد را تحت تاثیر قرار میدهد. در ادامه بیشتر در این باره صحبت میکنیم.
یادگیری زبان دوم پذیرش تفاوتهای فرهنگی را ساده میکند
دوزبانه بودن امکان ارتباط فرهنگی را فراهم میکند. کودکانی که به دو یا چند زبان حرف میزنند، آگاهی فرهنگی بیشتری دارند. آنها تفاوتها را بهتر درک میکنند و به همین خاطر احترام بیشتری نشان میدهند. همین به کودکان دوزبانه کمک میکند نسبت به دیدگاهها و جهانبینیهای مختلف نگاه بازتری داشته باشند و دنیاهای جدیدی را تجربه کنند. یک مطالعه در دانشگاه شیکاگو نشان میدهد کودکانی که به بیش از یک زبان حرف میزنند، بهتر میتوانند خودشان را جای دیگران بگذارند. به عبارت دیگر دیدگاهها و جهانبینیهای مختلف را بهتر درک میکنند.
یادگیری زبان انگلیسی سفرهای برون مرزی را سادهتر میکند
یکی دیگر از مزایای یادگیری زبان انگلیسی، افزایش گزینههای سفر در سنین بزرگسالی است. کسانی که به زبان انگلیسی مسلط هستند، میتوانند سفر به کشورها و فرهنگهای مختلف را تجربه کنند. زبان انگلیسی به زبان ارتباط بین فرهنگهای مختلف تبدیل شده است و تسلط به آن شانس آشنایی با بسیاری از فرهنگها و خردهفرهنگها را فراهم میکند.
یادگیری زبان دوم از بروز بیماریهای ناشی از پیری جلوگیری میکند
بسیاری از مطالعات دانشگاهی این فرضیه را مطرح کردهاند دوزبانه بودن میتواند ابتلا به آلزایمر را تا ۴.۵ سال به تاخیر بیاندازد. مطالعات جدیدتر هم نشان داده دوزبانه بودن طوری ساختار مغز را تغییر میدهد که مقاومت مغز در برابر آلزایمر و اختلالات شناختی را افزایش مییابد. محققان علت این تواناییها را در تمرین مداومی میبینند که مغز افراد دوزبانه همواره با آن درگیر است. تمرینی که طی آن مغز دادههای دو زبان مختلف را بسته به شرایط فیلتر میکند تا کلمه مورد نیاز خود را در زبان مناسب پیدا کند.
نتیجهگیری
همه مواردی که در متن بالا خواندید، از فواید آموزش زبان انگلیسی به کودکان هستند. فواید که به دوره دبستان و دبیرستان محدود نمیشود و تا بزرگسالی و حتی پیری ادامه خواهند داشت. در پایان به طور خلاصه مزایای یادگیری زبان دوم در کودکی را مرور میکنیم:
مغز ما پیش از بلوغ توانایی بسیار زیادی در یادگیری زبان دارد. به همین خاطر بهتر است یادگیری زبان دوم را در سنین پایین شروع کنیم.
نوزادان تا سن ۱۰ تا ۱۲ ماهگی میتوانند اصوات تمام زبانها را تشخیص بدهند و سپس این توانایی به زبان مادریشان محدود میشود. بنابراین بهتر است در این سن آنها را در معرض زبانهای دیگر قرار دهید.
کودکان ساده فکر میکنند و به همین خاطر موانع کمتری برای یادگیری زبان دارند. آنها برای ارتباط با زبان دوم نیاز به ترجمه افکار و احساسات پیچیده و انتزاعی ندارند.
کودکان زمان بیشتری برای یادگیری زبان دارند.
مغزهای دوزبانه همیشه و همهجا درگیر تمرین ذهنی هستند.
این تمرین ذهنی منجر به بهبود مهارتهای برنامهریزی، حل مسئله، تمرکز و انجام چند کار به صورت همزمان میشود.
این تواناییهای ذهنی به نوبه خود منجر به تفکر واگرا و بهبود مهارت حل مسئله میشوند.
کودکان دوزبانه خلاقتر هستند.
یادگیری زبان دوم منجر به بهبود عملکرد درسی در تمام مقاطع میشود.
دوزبانه بودن امکان پیشرفت شغلی و پذیرفته شدن در موقعیتهای شغلی را افزایش میدهد.
دوزبانه بودن شانس ارتباط میان فرهنگها را افزایش میدهد.
یادگیری زبان انگلیسی در کهنسالی ابتلا به بیماریهایی نظیر آلزایمر را تا ۴.۵ سال به تاخیر میاندازد.
آخرین دیدگاهها