بسیاری از ما با مطالعه زندگینامه افراد موفق یا شنیدن صحبتهای آنها، انگیزه لازم برای تلاش بیشتر پیدا میکنیم؛ همان انگیزهای که بارها با شکستهای طبیعی زندگی، آن را از دست دادهایم. مارک زاکربرگ به عنوان کسی که در مدت کوتاهی موفقیتهای زیادی را تجربه کرده است میتواند الگوی خوبی برای شروعی دوباره باشد.
مارک زاکربرگ ایده خود را در دوران دانشجویی عملی کرد. او در سال ۲۰۰۴ با همکاری تعدادی از همکلاسیهای خود فیسبوک را راهاندازی کرد. بعد از گذشت ۱۰ سال این سایت بیش از یک میلیارد کاربر فعال در سراسر جهان داشت و درآمد سالیانه بیش از ۱۲ میلیارد دلار را کسب کرد.
نقل قولهای مارک زاکربرگ درباره موفقیت و کارآفرینی
هر روز از خودم میپرسم که آیا میتوانم مهمترین کارهایم رسیدگی کنم و به الویتهایم دست پیدا کنم؟
بسیاری از ما تلاش میکنیم اما به نتیجه مطلوبی نمیرسیم. شاید مهمترین دلیل این مسئله، نداشتن پاسخ مناسب برای همین پرسش است. در چه زمینهای تلاش میکنیم؟ آیا اگر در زمینهای دیگر تلاش کنیم، نتیجه بهتری نخواهد داشت؟ در واقع وقتی هدفی را دنبال میکنیم باید مهمترین لوازم رسیدن به هدف را بشناسیم و به ترتیب اهمیت برای دستیابی به آنها تلاش کنیم.
بزرگترین خطری که وجود دارد این است که اهل خطر کردن نباشیم.
شاید فراموش کردهایم که در دوران کودکی بسیاری از چیزها را با آزمون و خطا یاد گرفتیم؛ درد ناشی از زمین خوردن را تحمل کردیم تا دوچرخهسواری یاد بگیریم. پس چرا بسیاری از ما در زمانی که باید خطر کنیم، میترسیم؟ باید عاقلانه خطر کرد ولی در هر خطر کردنی ممکن است شکست را تجربه کنیم؛ تجربهای که برای موفقیتهای بعدی لازم است. در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، تنها ایدهای که شکست آن قطعی است خطر نکردن است.
یکی از قوانین سادهی پیشرفت این است که از انجام کارهای ساده شروع کنی.
تجربه نشان داده است که طی کردن یک سیر تدریجی اما منظم نتیجه مطلوبی دارد. بسیاری از کسانی که در بازار تجارت موفقیتهای بزرگی را تجربه میکنند، از انجام معاملات ساده و کوچک شروع کردهاند. انتخاب یک هدف دشوار در ابتدای مسیر، میتواند به شکستی منجر شود که جبران آن ممکن نباشد یا زمان زیادی از عمرمان را تلف کند.
برای هدفی تلاش کنید که علاقه زیادی برای رسیدن به آن داشته باشید.
انگیزه مالی به تنهایی کافی نیست؛ باید به هدفتان علاقه داشته باشید. شاید مسیر رسیدن به هدف طولانی باشد. در این صورت اگر علاقه و اشتیاق نباشد، خسته میشوید و شکستها دلسردی بیشتری در شما ایجاد میکنند.
مردم به گفتههای شما اهمیت نمیدهند، عملکرد شما برای آنها مهم است.
کسانی که در بین مردم جایگاه ویژهای دارند، افرادی هستند که مردم در زندگی روزمره خود، نتایج تلاشها و تصمیمات آنها را دیدهاند. اگر میخواهید برای موفقیت روی مردم حساب کنید، ایدهای را عملی کنید که برای آنها مفید باشد.
به زبان ساده ما خدمات ارائه نمیدهیم تا پول بگیریم، پول میگیریم تا بهترین خدمات را ارائه بدهیم.
آن چیزی که برای رقابت نیاز دارید کار زیاد نیست، کیفیت بیشتر است. شاید زمانی به دلیل نیازِ جوامع، کار بیشتر به درآمد بیشتر منتهی میشد. اما امروزه این کار بهتر است که درآمد بیشتری دارد. برای تلاش خود ارزش قائل شوید. اگر کیفیت خدمات یا محصولاتی را که ارائه میدهید بهبود دهید، تلاش شما ارزش مالی بیشتری پیدا میکند. مردم برای کیفیت بهتر بیشتر هزینه میکنند.
هکرها معتقدند که هیچ چیز کامل نیست و هر چیزی میتواند بهتر باشد.
روش هکرها در رسیدن به هدفشان بسیار آموزنده است. آنها مداوم تلاش میکنند تا نقاط ضعف را بیابند. پیشرفت و موفقیت هم تنها با پیمودن همین مسیر امکانپذیر است. تلاش مداوم برای بهبود.
اگر تلاش کنید و به نتیجه نرسید بهتر از این است که هیچ تلاشی نکنید.
تلاش کردن دو هدیه گرانبها به انسان تقدیم میکند؛ یکی تجربه و دیگری انگیزه. حتی اگر این تلاش به نتیجه مطلوب نرسد، مسیری بوده است که با انگیزه آن را طی کردید و تجربیاتی به دست آوردید. اگر به دانستهها و داشتههای خودتان اکتفا کنید و به تلاش نکردن عادت کنید، علاوه بر اینکه انگیزه هر گونه پیشرفت را از دست میدهید، روزهایی تکراری و بدون جذابیت خواهید داشت و ادامه عمرتان را اینگونه میگذرانید.
در نوآوری، امتحانکردن ایدههای مختلف به اندازه داشتن یک ایده خوب مؤثر است.
مردم فکر میکنند نوآوری و خلق یک موقعیت جدید فقط با داشتن یک ایده خوب امکانپذیر است، اما بسیاری از افراد با تلاش، پیگیری و سرعت عمل ایدههای مختلف را امتحان کردهاند تا به این هدف رسیده اند. به علاوه اینکه در بیشتر موارد کار کردن روی ایدههای مختلف باعث میشود تا ایدهای خوب و کارگشا به ذهن فرد برسد.
برنامهریزی صحیح در کنار نیروهای توانمند، داشتن عملکرد رضایتبخش را تضمین میکند.
هر مجموعه کوچک و بزرگی، اگر برای رسیدن به هدفی مشخص، برنامهای مشخص داشته باشد و برای اجرای این برنامه از افرادی با دانش و تجربه کافی کمک بگیرد، حتما به نتیجه مطلوب میرسد.
باید علاقه مردم را به علاقه شخصی ترجیح داد.
اگر موفقیت ایدهای که دارید به مشارکت مردم بستگی دارد، علاقه مردم مهم است و علاقه شما چندان اهمیتی ندارد. بسیاری از موفقیتهای مالی در زمینه تولید محصولات یا ارائه خدمات، زمانی اتفاق افتادند که نیاز و سلیقه مشتریان تأمین شد. در مرتبهای بالاتر و به عنوان نوآوری، برخی از موفقترین مجموعهها با بهرهگیری از تحقیقات علمی، نیاز و علاقه جدیدی را به وجود آوردند که آمادگی لازم برای تولید محصول یا ارائه خدمت مرتبط با آن را داشتند.
مارک زاکربرگ میگوید من در زندگی به خود افتخار میکنم که به یک میلیارد نفر کمک کردم تا ارتباطی شگفتانگیز را تجربه کنند. هر کدام از ما هم میتوانیم در سطح استعداد و توانایی خودمان به جایی برسیم که از زندگی خودمان رضایت داشته باشیم و به خودمان افتخار کنیم. اگر امروز در حد توان تلاش کنیم، فارغ از هر نتیجهای که داشته باشد، فردا با نگاه به گذشته خود احساس رضایت خواهیم کرد.